صفحات
▼
جمعه، تیر ۱۴، ۱۳۸۷
اسامی قبایل ماد و پارس
هرودوت در سمت جنوب دریای خزر از سه قبیله پارسی زبان ماسپیان (یعنی آنانکه سگ را گرامی میدارند، سگساران)، دروسیان (=مردم جنگلی، گیلانیها) و مردان(آماردان= تپوران، یعنی آدمکشان) در کنار نام قبایل پارسی پانتالی (=مردم سرزمین راه، پارتیان ، پرتوها، خراسانیان) یاد نموده است. پنج قبیله پارسی دیگر را کرمانیها (ساگارتیها) و پاسارگادیان(پارسها) و داهی ها (گرگانیان)، دروپیکیان(دربیکها، دریهای سمت بلخ) و مارفیان (مردم سمت مرغیانه= مرو) ذکر نموده است. هرودوت همچنین قبایل آریایی اتحادیه مادها را هم معرفی نموده و نامهای ایشان را بوسیان (=مردم دارای توتم گوزن و بزکوهی، سکائیان/کیمریان کردوخی، کردان)، بودینان(=خوشبختان، لران، بختیاریها)، مغان (=مردم انجمنی دانای سرودهای دینی، از سئورومتهای آذربایجان، خصوصاً ساکنین دشت مغان)، آریزانتیان (=مادها= نجبا، مادهای حکومتی حوالی ری و کاشان و همدان)، ستروخاتیان (=دارندگان خانه سنگی، ساگارتیان، کرمانجها/کرمانشاهیان) و پارتاکانیان (=مردم کنار رود زاینده رود، اصفهانیها) آورده است. از نام پارسی ماسپیان مازندران چنین مستفاد میشود که نام مازندران در اساس مرکب از مه(بزرگ)- سون(سگ)- داران بوده و معنی سرزمین مردم سگ پرست می داده است. نام کهن مادی کاسپی و سپاکا هم که بر این مردم اطلاق گردیده مترادف با هم به همین معنی سگپرست می باشند. یونانیان به صراحت از کیش سگپرستی کاسپیان/ کادوسیان(سگساران شاهنامه) یاد نموده اند. ولی در عهد پیش از اسلام در سمت خوزستان از مردمی به نام ماسپتان(ماس-پیت- ان یا ماسپذان) یاد شده که مسلم به نظر میرسد نامشان به معنی ماهیخوار بوده است. یونانیان به طور عام نام ایختوفاق(ماهیخوار) را به مردمان سواحل جنوبی ایران اطلاق نموده اند.
احتمال دارد ماسپذان در اصل مه (مس)-سپه-ذان باشد یعنی محل سگان بزرگ، چنانکه از آثار باستانی مکشوفه معلوم میگردد، سگ در عیلام تقدیس میشده است.
پاسخ دادنحذفاحتمال معنی مس-سپاذ-ان یعنی محل سپاه بزرگ و یا بزرگ سپاه نیز هست.
پاسخ دادنحذف