معمای موضوع برادران علی اکبر ، علی اوسط و علی اصغر در نزد ما شیعیان
در روایات شیعه که بر پایه کسب ثواب عظیم هنر بی هنری گریاندن و گریستن به گزاف برای شهدای کربلا به وجودآمده اند از نام علی اصغر -که طبق کتب تاریخ در کربلا جنگید و به همراه پدر و دیگر همراهان به شهادت رسید- مرثیه سازان طفل شیرخواری را مجسم ساخته اند که از تشنگی صحرای کربلا بیتاب شده بود و حسین غیرتمند هم به طلب آب وی را پیش محاصره کنندگان آورد و برایش آب طلب نمود و حرمله هم نظیر میدان مسابقه هنر بی نظیر تیراندازی را بر گلوی طفل شیرخوار از خود نشان داد...(چه اشکهای بیخودی که در شرح این واقعه خیالی جانگداز که نریخته ایم). ولی از همین مطالب با ذکر جزئیات باید به درستی اساس این روایتها شک کرد چه بچه شیرخوار با شیر مادر رفع گرسنگی و تشنگی میکند و از امام حسین غیور هم که از سر غیرت تسلیم یزید نشد به دور بوده که جلو دشمنان تن بدین خفت دهد و افزون بر این بچه شیرخواره خود را در هدف تیر دشمنان قرار دهد. موافق روایت طبری طفلی از پسران حسین؟ یا حسن به نام عبدالله در واقعه کربلا از حرمله تیر خورد و شهید گردید: طبری جایی دقیقاً از عبدالله بن حسن بن علی نام نام می برد که در واقعه کربلا شهید شد و گوید مادرش کنیز( به نام ام رباب؟) بود، حرمله بن کاهل تیری بزد و اورا بکشت و پیشتر از زبان علی بن حسین (که طبری دارای تمایلات شیعی گرایانه او را علی اصغر می نامد) به ابن زیاد میگوید برادری داشتم علی-نام که کسان تو اورا بکشتند( این بدان معنی است که فقط یک علی بن حسین در واقعهً کربلا شهید شده است). طبری در این رابطه با تردید از عبدالله بن حسین بن علی از مادری به نام ام رباب نیز نام می برد که گویا در واقعه کربلا شهید شده است. به بیان روشن روایت وجود عبدالله به عنوان فرزند حسین اساساً مشکوک می نماید. ظاهراً شباهت نام حسن و حسین، از نام عبدالله بن حسن، عبدالله بن حسین را پدید آورده است. چه نام قاتل عبدالله بن حسن بن علی یعنی حرمله همانست که قاتل علی اصغر اساطیری به شمار می آید. چون خود نام دو عبدالله (بندهً خدا) نشان میدهد که وی به هر حال وی علی اصغر نام نداشته است. ثانیاً علی اکبر به ظن غالب همان علی بن حسین معروف به زین العابدین است که در واقعه عاشورا زنده ماند و آن دیگری که هم علی اصغر نام داشته و به سهو یا به عمد علی اکبر هم معرفی گشته به همراه پدر جنگیده شهید شده است. روحانیون و مرثیه سرایان ما برای توجیه وجود علی اکبر (یا علی اصغر) فرضی شهید شده درفاجعه کربلا درکنار نام علی اصغر، نام علی اوسط را اختراع کرده اند تا بدین وسیله موضوع افسانهً شهادت علی اکبر(در واقع اصغر بالغ) و یا علی اصغر شیرخوار شش ماههً فرضی کربلا را توجیه نمایند. می دانیم که توجیهات ناروا و ظاهر الصلاح اساس کارمرثیه ثرایان ایرانی بوده و می باشد. در حالی که می دانیم دومین فرزند علی- نام خانواده حسین علی القاعده باید علی اصغر نام میگرفت و نه اینکه نام فرزند علی- نام دومی را علی اوسط گذاشته و منتظر فرزند ذکور ثالثی باشند تا وی را علی اصغر نامگذاری نمایند. اگر فرض کنیم اختلاف زمانی چندانی بین تولد علی اوسط فرضی با علی اصغر نبوده در این صورت باید علی اصغر و علی اکبر فرضی شهید کربلا هردو در واقعه کربلا در سن بلوغ به سر برده باشند که این فرض هم با روایات منسوب به کربلا کاملاً ناسازگار است. ثانیاً روایاتی هم که مربوط به علی اکبر شهید کربلا می باشد جملگی رنگ و بوی افسانه ای دارند و نشان میدهند همانطوریکه طبری آورده یک فرزند کبیر علی-نام حسین در کربلا شهید شده و آنهم همان علی اصغر بالغ بوده است که از علی اکبر(زین العابدین) سن کمتری داشته است. در این رابطه گفتنی است جایگاه مادری شهربانو/ احرار افسانه ای از دختران یزد گرد سوم هم که به عنوان مادر ایرانی علی اکبر (زین العابدین) ذکر شده، ساخته و پرداخته ایرانیان طرفدار خاندان علی بوده است تا قلوب ایرانیان را به سمت آلترناتیو خاندان علی در مقابله با بنی امیه و بنی عباس رهنمون گردانند و این ترفند کاملاً کاری از آب در آمده است. برای آشنایی با نظرات و گفتار خود علمای شیعه در این باب مطالبی را در این باره از سایتهای معتقدین شیعه اثنی عشری نقل می نمائیم:
در بيان عدد اولاد حضرت امام حسين عليه السلام
(بر گرفته از سایت تخصصی امام حسین و علی اصغر)
شيخ مفيد (ره) فرموده كه آن حضرت را شش فرزند بود چهار تن از ايشان پسران بودند :
1 - علي بن الحسين الاكبر ( امام سجاد (ع) ) و كنيت او ابو محمد است و نام مادرش شهربانو یا شاه زنان ـ دختر كسري يزجرد ( دختر یزدگرد پادشاه ساسانی ) ـ است . (1)
2 - علي بن الحسين الاصغر معروف به علي اكبر كه در كربلا با پدرش شهيد شد (به شرحي كه در سايت آمده است) و مادرش ليلي دختر ابومره بن عروه بن مسعود ثقفيه است. او براساس گفته ی شیخ مفید در ارشاد، دو سال پس از وفات جدّش علی(ع) در روز عاشورای سال 42 هـ.ق، متولد شد و اولین فرد از بنی هاشم بود که به میدان رفت، وقتی اذن میدان خواست، امام(ع) به او اذن میدان داد و نگاه نومیدانه ای به او کرد و اشکش سرازیر شد و گریست و فرمود:(2) "خدایا! گواه باش جوانی را به میدان می فرستم که شبیه ترین مردم به پیغمبر تو، در خلقت و اخلاق، گفتار است، ما هر وقت مشتاق دیدار پیغمبرت می شدیم، به روی او نکاه می کردیم ." (3)
3 - جعفر بن الحسين است و مادر او زني از قبيله قضاعیه، او در حيات پدر وفات يافت و اولادي نداشت .
4 - عبدالله ( معروف به حضرت علي اصغر ) و او نيز در كربلا در كنار پدر به زخم تيري شهيد گشت (كه در فرازهايي از عاشورا آمده است .) مادرش رباب، ـ دختر امرء القیس ـ میباشد. امرء القیس در مدینه سه دخترش را به ازدواج امیرالمؤمنین(ع) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) درآورد که داستانش مشهور است. رباب به همسری امام حسین(ع) درآمد و سکینه و عبدالله، فرزندان حسین(ع) از رباب میباشند. اما دختران : 5 ـ يكي سكينه است كه مادر او رباب دختر امرء القيس است . سکینه روز پنجم ماه ربیع الاول سال117هـ.ق وفات کرد؛ وفات خواهرش فاطمه نیز همان سال است.(4) 6 ـ و دختر ديگر فاطمه نام داشت و مادر او ام اسحاق دختر طلحه بن عبيد الله تيميه است.
كه البته در تعداد فرزندان حضرت امام حسين (ع) تا 9 تن نيز روايت شده است .علی بن عیسی الاربلی در "کشف الغمة" گفته: اولاد حسین(ع) ده تن بودند؛ شش پسر و چهار دختر. سه تن از پسران وی علی نام داشتهاند و محمد و عبدالله و جعفر. علی اکبر در کربلا در برابر پدر جنگید و شهید شد و علی اصغر صغیر را تیر زدند؛ همچنین گفتهاند که عبدالله نیز با پدر کشته شد. دختران او زینب و سکینه و فاطمه بودند. نسل امام حسین(ع) از علی اوسط، یعنی زین العابدین(ع) است؛(5) البته قول قوی و قریب به صحت و نظر شیخ مفید است. پس در خاتمه میتوان گفت غیر از امام سجّاد(ع) و جعفر بن الحسین(ع) تمام فرزندان ذکور امام حسین(ع) در کربلا به شهادت رسیدند.
برگرفته از کتاب منتهي الامال، صفحه 658 1) بحارالانوار، ج 45، ص 329 الارشاد، ص 253 نفس المهموم، قم، ص 524، کشف الغمة فی معرفة الائمه، ص 214 2) اللهم اشهد أنه قد برز الیهم غلام اشبه الناس خلقاً و خلقاً و منطقاً برسولک، و کنّا اذا اشتقنا الی نبیّک نظرنا الیه3) نفس المهموم، ص 308 4) نفس المهموم، ص 530 5) کشف الغمة، ص 214، بحارالانوار، ج 45، ص 331
حضرت على اكبر(عليه السلام)
يكى ديگر از تاريخ سازان و ناموران نهضت كربلا، على اكبر(عليه السلام) است.
بعضى از تاريخ نگاران مى نويسند: معاويه كه بر اساس سياست اهريمنى خود، در زدودن نام مولاى متقيان، على(عليه السلام) تلاش مى كرد، وضعيتى را ايجاد كرده بود كه كسى نتواند فرزند خود را «على» نام نهد، ليكن على رغم دشمنى هاى وى، امام حسين(عليه السلام) نام همه پسران خود را على نهاد; على اكبر (شهيد معروف) على اوسط بود و طفل شيرخواره اى كه در آغوش پدر هدف تير خصم قرار گرفت، علىّ اصغر نام داشت. گرچه على اكبر، امامِ سجاد(عليه السلام) است ولى از آن جهت كه دو تن از پسران امام حسين(عليه السلام) به درجه شهادت رسيدند كه يكى كوچك و ديگرى بزرگ بود، ارباب مقاتل شهيد بزرگ تر را «اكبر» لقب دادند; لذا على اكبر در كتب مقاتل به كسى گفته شد كه در واقع على اوسط است.
ابوالفرج اصفهانى در «مقاتل الطالبيين» در باب امام حسين(عليه السلام) ، يادى از شهداى همراه او مى كند و مى نويسد: «و علىّ بن الحسين و هو علىّ الأكبر و لا عقب له و يكنّى أبا الحسن و امّه ليلى».(1) البته گروهى نيز على اكبر را از امام سجاد بزرگ تر مى دانند. اينان امام سجاد را على اصغر خوانده اند.(2)
1 . نكـ : ابوالفرج اصفهانى، مقاتل الطالبيين ص52 (منشورات الرضى).
2 . نكـ : بستانى، دائرة المعارف، واژه «حسين».
حضرت علی اصغر علیه السلام
يكى از فرزندان امام حسين (ع) كه شير خوار بود و از تشنگى، روز عاشورا بى تاب شده بود. امام، خطاب به دشمن فرمود: از ياران و فرزندانم، كسى جز اين كودك نمانده است. نمی ببينيد كه چگونه از تشنگى بى تاب است؟ در"نفس المهموم" آمده است كه فرمود: " ان لم ترحمونى فارحموا هذا الطفل"در حال گفتگو بود كه تيرى از كمان حرمله آمد و گوش تا گوش حلقوم على اصغر (ع) را دريد. امام حسين(ع) خون گلوى او را گرفت و به آسمان پاشيد.(1)
در كتابهاى مقتل، هم از"على اصغر"(ع) ياد شده،هم از طفل رضيع (كودك شيرخوار) و در اينكه دو كودك بوده يا هر دو يكى است، اختلاف است.
در زيارت ناحيه مقدسه، درباره اين كودك شهيد، آمده است: "السلام على عبد الله بن الحسين، الطفل الرضيع، المرمى الصريع، المشحط دما، المصعد دمه فى السماء، المذبوح بالسهم فى حجر ابيه، لعن الله راميه حرملة بن كاهل الاسدى".(2) و در يكى از زيارتنامه هاى عاشورا آمده است:" و على ولدك على الاصغر الذى فجعت به" ز اين كودك،با عنوانهاى شيرخواره، شش ماهه، باب الحوايج، طفل رضيع و...ياد می شود و قنداقه و گهواره از مفاهيمى است كه در ارتباط با او آورده می شود.
طفل شش ماهه تبسم نكند پس چه كند
آنكه بر مرگ زند خنده، على اصغر توست
"على اصغر، يعنى درخشانترين چهره كربلا، بزرگترين سند مظلوميت و معتبرترين زاويه شهادت... . چشم تاريخ، هيچ وزنه اى را در تاريخ شهادت، به چنين سنگينى نديده است."(3) على اصغر را باب الحوائج می دانند،گر چه طفل رضيع و كودك كوچك است، امّا مقامش نزد خدا والاست. (4)
در گلخانه شهادت را می گشايد كليد كوچك ما
______________________________
1-معالى السبطين،ج 1،ص 423.
2-بحار الانوار،ج 45،ص 66.
3-اولين دانشگاه و آخرين پيامبر،شهيد پاك نژاد،ج 2،ص 42.
4ـفرهنگ عاشورا،جواد محدّثی.
آیا این مطلب که امام حسین (ع ) علی اصغر را آوردند و فرمودند به او آب دهید, صحیح است ؟ حضرت علی اصغر چگونه شهید شده است ؟
توسط: matin
تاریخ: 29/9/1385
در مقاتل معتبر چنین خبری نیامده است. آنچه وارد شده آن است که حضرت اباعبداللّه(ع)، جناب علی اصغر را در بغل داشتند که تیری گلوی او را شکافت و به شهادت رساند. پاسخ به سؤال های مذکور در قالب طرح زیر ارائه می گردد: الف - آیا در روز عاشورا کودک شیرخواری از امام حسین (ع ) به شهادت رسید؟ ب - آن کودک چگونه به شهادت رسید؟ ج - آیا تقاضای آب در روز عاشورا توسط امام حسین (ع ) برای علی اصغر صحت دارد؟ د - نام آن کودک چه بود؟ ه - سن آن کودک چه مقدار بود؟ پاسخ ها: در مورد بند (الف ) باید گفت جواب مثبت است و دلایل اثبات آن در پاسخ به بند (ب ) خواهد آمد. در مورد پاسخ به بندهای (ب ) و (ج ); دو نظر در باره چگونگی شهادت حضرت علی اصغر(ع ) وجود دارد که البته نزدیک به هم بوده و اختلاف اندکی با یکدیگر دارند. ابومخنف چگونگی شهادت طفل شیرخواره را چنین آورده است ; هنگامی که امام حسین (ع ) بر روی زمین نشست کودک شیرخواره ای را آوردند و امام آن را روی دامن خویش نشانده بود. ابومخنف او را چنین معرفی می کند: ((زعموا انه عبدالله بن الحسین )) یعنی گمان کردند او عبدالله بن حسین است . در ادامه روایتی از عقبه بن بشیر اسدی به نقل از امام باقر(ع ) آورده که امام به عقبه فرمود: شما بنی اسد خونی از ما ریختید که حق ما بر شماست . پرسیدم آن چیست و چه گناهی است ؟ امام فرمود: ((فرزند خردسال امام را نزد حضرت آوردند و امام آن را در دامن داشت که تیری از بنی اسد (حرمله بن کاهل اسدی ) آمد و گلویش را درید. امام حسین (ع ) دست خود را از خون گلوی طفل پر کرد و به آسمان پاشید سپس ...)) . این روایت با این سند معتبر چگونگی شهادت آن طفل صغیر را بیان می کند.(نصوص من تاریخ ابی مخنف , ج 1, ص 487.) ابن طاووس گزارشی دارد که می توان آن را مکمل گزارش قبلی دانست , و آن این است که ; امام حسین (ع ) وقتی که برای وداع و خداحافظی با زنان و کودکان به خیمه ها آمد, به حضرت زینب (س ) فرمود ((ناولینی ولدی الصغیر حتی اودعه)) حضرت فرمود طفل کوچکم را بیاورید تا با او وداع کنم , آن را در آغوش گرفت که ناگهان حرمله , وی را با تیری بکشت... . ابن طاووس در ادامه خبری از امام باقر(ع ) دارد که فرمود: از آن خونی که امام به آسمان پاشید هیچ قطره ای به زمین باز نگشت .(اللهوف فی قتلی الطفوف , ص 68.) در زیارت صادره از ناحیه مقدس امام زمان (عج ) چنین آمده است : ((السلام علی عبدالله الرضیع , المرمی , الصریع , المتشحط دماا, و المصعد بدمه الی السما, المذبوح بالسهم فی حجر ابیه ,...))(مقرم , مقتل الحسین (ع ), ص 272.) در باره چگونگی شهادت علی اصغر(ع ) روایت دیگری نیز گزارش شده است ; گزارش ابن اعثم در کتاب فتوح , نظیر گزارش ابومخنف است .(الفتوح , ج 5, ص 209 - 210.) ناگفته نماند که از کتاب الفتوح ترجمه ای در قرن ششم انجام گرفته است . گویا در آن گزارشی اضافه تر وجود دارد, که از نسخه دیگری از این قرار بوده است : ((]امام [ طفل شیرخوار خود را... در پیش زین گرفته , میان هر دو صف آورد و آواز برآورد: ای قوم , اگر من به زعم شما گناهکارم , این طفل گناهی نکرده او را جرعه ای آب دهید. چون آواز حسین (ع ) شنیدند, یکی از آن گروه تیری به سوی آن حضرت روان کرد. آن تیر بر گلوی آن طفل شیرخوار آمد و از آن سوی بر بازوی حسین (ع ) رسید آن حضرت تیر را بیرون آورد و هم در آن ساعت , آن طفل جان داد.))(الفتوح , ترجمه , ص 908.) سید بن طاووس نیز پس از نقل گزارشی که از ایشان یاد کردیم خبری شبیه به فتوح نقل می کند و در آغاز با استناد به یإ دلیل عقلی این را ترجیح می دهد و این را صحیح تر می انگارد, و آن عبارت است از این که , حضرت زینب (س ) طفل را نزد امام آورد و عرض کرد این بچه تشنه لب است , برای او درخواست آب کن . امام کودک را بر روی دست گرفت و فریاد برآورد: ((یا قوم قد قتلتم شیعتی و اهل بیتی , و قد بقی هذا الطفل یتلظی عطشا فاسقوه شرب من الماء؛ ای مردم پیروان و اهل بیتم را کشتید و تنها این کودک باقی مانده است که از تشنگی لبانش را بر هم می زند, او را با جرعه آبی سیراب کنید». در این بین که کلام امام تمام نشده بود تیری گلوی او را درید.(الملهوف علی قتلی الطفوف , ص 169.) ابن طاووس این گزارش را معقولتر می داند و می گوید وداع و خداحافظی در آن شرایط و اوضاع که آتش جنگ شعله ور بود نامعقول است . باید به ایشان عرض کرد اتفاقا آن وداع خیلی هم معقول است و مقاتل دو وداع تا سه وداع برای امام گزارش کرده اند و هیچ استبعادی ندارد, امام که کانون محبت است در یکی از این چند وداع ها با کودکش وداع کرده باشد, و از نظر عاطفی و رابطه محبت پدر و فرزندی توجیه پذیر است . از طرفی این درخواست حضرت زینب (س ), که خود شاهد ماجرای شهادت و تشنه کامی امام و اصحاب و عیال اوست , شاید جز داغ دل امام را تازه تر کردن چیزی نباشد و خوب می دانست که بستن آب برای آن بود که همین مصیبت ها بر اهل بیت تحمیل شود. در هر صورت درخواست آب برای کودإ شیرخواره در منابع کهن گزارش نشده است و اگر هم اتفاق افتاده باشد, اشکالی ندارد و هیچ نشانه ضعف و زبونی امام نیست، بلکه می توان گفت ویژگی امام(ع) آن است که در عرصه های مختلف عاطفه، عقلانیت و عرفان به خوبی حضور پیدا می کند. به طوری که نهایت محبت به خانواده را ابراز می کند و از سوی دیگر نهایت قساوت و سنگدلی دشمنان را در تاریخ به نمایش می گذارد و از نظر معرفتی و عرفانی آن چنان با خداوند مناجات می کند که مقام «فنا فی الله» را به ظهور می رساند. بنابراین اگر طلب آب واقعیت داشته باشد هیچگونه منافاتی با عزت مداری امام (ع) ندارد بلکه از جهت اتمام حجت و نشان دادن قساوت دشمنان در طول تاریخ قابل دفاع است. لذا اصل عطش در روز عاشورا و طلب آب را می توان پذیرفت اما با رعایت عزت و ابتکار عمل نه به طور ذلیلانه و انفعالی که شأن امام و اهل بیت(ع) و حتی مؤمنان متوسط از چنین ضعف و زبونی به دور است. از این گزارش ها و شواهد, چگونگی شهادت حضرت علی اصغر(ع ) دانسته شد. در مورد پاسخ به بندهای (د) و (ه'); در باره آن بزرگوار گفتگوهای علمی ای صورت گرفته است که برخی از آن مباحث تاریخی را از نظر خواهیم گذراند. - قدیمی ترین منبعی که نام علی اصغر را در آن یافتیم کتاب فتوح ابن اعثم است که گوید, حضرت فرزند شیرخواری به نام علی داشت و گزارش شهادت او نظیر ابومخنف است .(الفتوح , ج 5, ص 209 - 210.) ناگفته نماند که از کتاب الفتوح ترجمه ای در قرن ششم انجام گرفته است . گویا در آن گزارشی اضافه تر وجود دارد, که از نسخه دیگری از این قرار بوده است : ((]امام [ طفل شیرخوار خود را که علی اصغر نام داشت و از تشنگی اضطراب می نمود در پیش زین گرفته , میان هر دو صف آورد و آواز برآورد: ای قوم , ...)).(الفتوح , ترجمه , ص 908.) - در مورد سن آن حضرت گزارشی یافت نشد جز این که مؤرخان آن را شیرخواره گفته اند, و سید بن طاووس آن را سه روزه شناسانده ,(ابن طاووس , الملهوف علی قتلی الطفوف , ص 168, بدون سند آورده است , و در نسخه اللهوف فی قتلی الطفوف این نیامده است .) و یعقوبی گفته است که آن طفل همان زمان در کربلا در روز عاشورا بدنیا آمد, وی را نزد امام آوردند تا کامش را بردارد و اذان در گوشش بگوید که تیری آمد و...(تاریخ الیعقوبی , ج 2, ص 245, بدون ذکر نامی از طفل تازه بدنیا آمده .) ظاهراا یعقوبی تنها کسی است که این راصی را دارد و سن شش ماهگی آن جناب مشهور است . - در مورد نام آن حضرت اختلاف نظر است ; آیا علی اصغر همان عبدالله رضیع (ع ) است ؟ شیخ مفید شش فرزند برای امام حسین (ع ) نام می برد: علی بن حسین ائکبر با کنیه ائبومحمد امام سجاد (ع ), و علی بن حسین اصغر که در کربلا شهید شد مادرش لیلی بنت ائبی مره بن عروه بن مسعود ثقفی بود - او هموست که ما او را به علی اکبر شهید می شناسیم - و جعفر بن حسین که پیش از حادثه کربلا وفات یافت , و عبد الله بن حسین که در کودکی با تیری که از سوی دشمن پرتاب شد در دامن امام حسین (ع ) گلویش ذبح شده و شهید شد, و دخترانی از امام نام می برد.(الارشاد, ج 2, ص 137.) خلیفه بن خیاط, طبری , قاضی نعمان , ابن اثیر و ذهبی نیز نام آن طفل شیرخوار را عبدالله آورده اند,(تاریخ الطبری , ج 5, ص 468; قاضی نعمان , شرح الاخبار, ج 3, ص 178; الکامل فی التاریخ , ج 3, ص 429; ذهبی , تاریخ الاسلام , ج 5, ص 21; شمس الدین , انصار الحسین (ع ), ص 130 - 131, با استناد به طبری , مقاتل الطالبیین , مروج الذهب , ارشاد و زیارت ناحیه مقدسه گوید بین علی اصغر و عبدالله تفاوت است .) همو در میان ما به علی اصغر(ع ) معروف است .(ر.إ: شهید مطهری , گفتارهای معنوی , ص 264. ) خوارزمی نیز از فرزندان شهید امام حسین (ع ), علی و عبدالله را که از همه کوچکتر بود نام برده است .(مقتل خوارزمی , ج 2, ص 53, او در یإ روایت در همین صفحه از طفل شیرخواری بدون نام یاد کرده است .) مرحوم قاضی طباطبایی در کتاب خود, ثابت کرده است که عبدالله رضیع غیر از علی اصغر است و معتقد است مؤرخین نیز در اینجا دچار اشتباه شده اند که علی اصغر را همان عبدالله رضیع دانسته اند.(قاضی طباطبایی ; تحقیق در باره اولین اربعین , ص 670 به بعد.) سیدمحمد تقی آل بحر العلوم در مجلس دهم و محمد بن طاهر سماوی , عبدالله رضیع را نام برده اند.(آل بحر العلوم , سیدمحمد تقی ; مقتل الحسین (ع ), ص 436; سماوی , محمد بن طاهر; ابصار العین , ص 54..) اختلاف نظر در باره شهادت علی اکبر و علی اصغر (غیر از طفل شیرخوار) زیاد است . چکیده و نتیجه گفته بیشتر مؤرخان عبارتست از این که ; کسی که در کربلا شهید شد علی اکبر(ع ) و کسی که زنده ماند علی اصغر امام زین العابدین (ع ) بود و تمامی نسل امام حسین (ع ) نسب به او می برند. این مطابق نظر صریح ابن سعد, بلاذری , مزأی أ, طبری , مقدسی , مسعودی , ابن جوزی و دیگران است . گواه بر این گزارش , فرمایش امام سجاد(ع ) در مجلس عبیدالله بن زیاد است که فرمود: من علی بن حسین ام . ابن زیاد گفت : مگر خدا علی بن حسین را نکشت ؟ امام فرمود: ((کان لی اخ یقال له علی هو اکبر منی قتله الناس )). برادر بزرگتری به نام علی داشتم که مردم او را کشتند.(خوارزمی , مقتل الحسین (ع ), ج 2, ص 42 - 43.) یعقوبی گوید: از جمله فرزندان امام حسین (ع ) علی اکبر بود که فرزندی نداشت و در واقعه طف به شهادت رسید, مادرش لیلی دختر ابی مره ثقفی بود; و علی اصغر (فرزند دیگر امام بود) که مادرش حرار دختر یزدجرد بود و امام نامش را به غزاله تغییر داد.(یعقوبی , تاریخ , ج 2, ص 246 - 247.) شهید در دروس گوید: علی بن حسین را زیارت کنید و بنابر نظر صحیح او همو علی اکبر است . برخی از دانشمندان نظیر شیخ مفید, طبرسی و علامه حلی بر خلاف نظر پیشین اعتقاد دارند. به نظر می رسد در باره اعتقادی که مطابق رأی اکثر دانشمندان است , می توان بحث کرد و آن را در معرض نقد و بررسی قرار داد. مطابق نظر اکثر مؤرخان امام سجاد - علی اصغر- (ع) در سال 33, یا 36, و یا 37 هجری بدنیا آمد و عمر شریفش در روز عاشوراص 23, 25 و یا 28 سال بوده است , و علی اکبر(ع ) در سن 18, 19, و یا 25 سالگی به شهادت رسید. در این صورت چگونه می توان امام سجاد(ع ) را علی اصغر و شهید کربلا را علی اکبر دانست ؟ بله در این موارد گوناگون و مورد اختلاف , یإ صورت متصور است که با گزارش ها نیز مطابق باشد و آن این است که امام سجاد(ع ) 23 ساله و علی اکبر(ع ) 25 ساله بوده باشد, که البته اندإ دانشمندانی بر این اعتقادند. والله اعلم بالصواب . منابع مطالعاتی و ارجاعی ای که در گزارش بالا از آن ها استفاده شده است : الطبقات الکبری , ج 5, ص 211 - 212; همان , ترجمه امام حسین (ع ), تراثنا, ش 10, ص 127و 182و 185و 188; انساب الاشراف , ترجمه الامام الحسین (ع ), ص 146, 200; الاخبار الطوال , ص 256; تاریخ الیعقوبی , ج 2, ص 160; تاریخ الطبری , ج 4, ص 240. 347; ذیل المذیل , ص 24, 119; الکافی , کتاب الحجه, ج 2, ص 367; مروج الذهب , ج 3, ص 71; مقاتل الطالبیین , ص 86, 119 - 120; طبرانی , المعجم الکبیر, ج 3, ص 103; شرح الاخبار, ج 3 ص 152, 154, 196, 2504; الارشاد, ص 238; البدص والتاریخ , ج 6, ص 11; تجارب الامم , ج 2, ص 71; اعلام الوری , ص 19; تاریخ دمشق , ترجمه الامام السجاد(ع ), ص 11, 12, 15, 19, 20; مناقب آل ابی طالب , ج 2, ص 85, 118; المنتظم , ج 5, ص 340, 345; صفه الصفه, ج 1, ص 54; الشجره المبارکه, ص 72 - 73; الکامل فی التاریخ , ج 2, ص 569; روضه الواعظین , ص 201; تذکره الخواص , ص 254- 258; تهذیب الاسماص و اللغات , ج 1, ص 343و 420; رجال العلامه, ص 91; تهذیب الکمال , ج 20, ص 384-403; سیر اعلام النبلاص, ج 3, ص 303و 321, ج 4, ص 386- 387و 401; تاریخ الاسلام حوادث سنه 81-100, ص 432; البدایه و النهایه, ج 8, ص 187و 191; حیاه الحیوان , ج 1, ص 196(بغل ); الدروس , ص 153; بحارالانوار, ج 45, ص 45; نور الابصار, ص 277و 280. و نیز ر.إ. زندگانی امام علی بن الحسین , تاصلیف شهیدی . کتابنامه (برخی از منابع بالا در کتابنامه درج نگردیده است .) 1- آل بحر العلوم , سیدمحمد تقی ; مقتل الحسین (ع ) 2- ابن اثیر, علی بن ابی الکرم محمد بن محمد (630 ه'.); الکامل فی التاریخ ; تحقیق ابوالفداص عبدالله قاضی . - بیروت : دار الکتب العلمیه, چ 1, 1407 ه'. 3- ابن اعثم , اصبو محمد احمد بن اعثم کوفی (م . حدود 314 ه'.); الفتوح . - بیروت : دار الندوه الجدیده, ]بی تا[4- ابن اعثم , اصبو محمد احمد بن اعثم کوفی (م . حدود 314 ه'.); الفتوح ; ترجمه محمد بن احمد مستوفی هروی (قرن ششم هجری ); تصحیح غلامرضا طباطبایی مجد. - تهران , انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی , 1372ه'5- ابن طاووس , علی بن موسی بن جعفر بن محمد (م . 664ه'.); اللهوف فی قتلی الطفوف , .- بیروت : مؤسسه الاعلمی للمطبوعات , چ 1, 1414 ه 6- ابن طاووس , علی بن موسی بن جعفر بن محمد (م . 664ه'.); الملهوف علی قتلی الطفوف ; تحقیق فارس تبریزیان (حسون ).- تهران : دارالائسوه للطباعه و النشر, چ 2, 1375 ش . 7- ابومخنف , لوط بن یحیی (157 ه'); نصوص من تاریخ ابی مخنف ; تحقیق کامل سلیمان الجبوری .- بیروت : دار المحجه البیضاص و دارالرسول الاکرم , چ 1, 1419 ه' 8- خوارزمی , موفق ابن احمد مکی ; مقتل الحسین (ع ); تحقیق شیخ محمد سماوی .- قم : انوارالهدی ,چ 1, 1418 ه 9- سماوی , محمد بن طاهر; ابصار العین ; تحقیق محمد جعفر طبسی .- ]بی جا[: مرکز مطالعات نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی , چ 1, 1377 ش 10- شمس الدین , محمد مهدی ; انصار الحسین (ع ). - بیروت : المؤسسه الدولیه, چ 2, 1417 ه 11- طباطبایی ; تحقیق در باره اولین اربعین 12- مطهری , مرتضی ; حماسه حسینی (ع ).- قم : صدرا, چ 7, 1367 ش 13- مقرم , عبدالرزاق الموسوی ; مقتل الحسین (ع ).- قم : دارالثقافه , 1411 ه 14- یعقوبی , احمد بن ابی یعقوب بن جعفر بن وهب بن واضح (م . 284 ه'); تاریخ الیعقوبی . - بیروت : دار صادر, [بی تا] 15- ذهبی , محمد بن احمد بن عثمان (م . 748 ه'); تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الائعلام ; تحقیق عمر عبدالسلام تبدمةری . - بیروت : دارالکتاب العربی , چ 8, 1410 ه 16- مطهری , مرتضی ; گفتارهای معنوی .- قم : صدرا, 1369 ش
آیا حضرت علی اصغر(ع) در هنگام شهادت در واقعه کربلا شش ساله بوده است یا شش ماهه؟
ارسال توسط matin در 29/9/1385.
کتاب هایی که شرح حال واقعه کربلا را نوشتهاند آن حضرت را طفل تعبیر کردهاند، طفل شیرخوار (رضیع)، کودک، صغیر.سبط ابن جوزی در "تذکرة" از هشام بن محمد کلبی نقل کرده که چون حضرت اما حسین(ع) دید که لشکر در کشتن او اصرار دارند قرآنی بر سر گرفت و با دشمن احتجاج میکرد ناگاه نظرش افتاد به طفلی از اولاد خود که از شدّت تشنگی میگریست، حضرت آن کودک را بر دست گرفت و فرمود: "یا قوم ان لم ترحمونی فارحموا هذا الطفل؛ ای لشکر اگر بر من رحم نمیکنید پس بر این طفل رحم کنید". پس تیری آمد و او را مذبوح کرد.(3) شیخ مفید میفرماید: "ثم جلس الحسین امام الفسطاط فأتی بابنه عبداللَّه و هو طفل؛ حسین(ع) مقابل خمیه نشست و فرزند کوچکش عبداللَّه را در دامن گرفت".(4) در بحار آمده: "و کان عبداللَّه یو مقتل صغیراً جاءه نشّابة و هو فی حجرابیه فذبحته؛ عبداللَّه در روزی که کشته شد کودک بود تیری آمد او را کشت در حالی که در دامن پدرش بود". بعد روایتی را از حمید بن مسلم نقل میکند که؛ "دعا الحسین بغلام فأقعده فی حجره فرماه عقبة بن بشر فذبحه؛ امام حسین فرزندش را خواند و او را در دامنش نشاند ناگاه عقبة بن بشر با تیری او را کشت".(5) بنابراین، در کتب مختلف از آن حضرت، به عنوان صغیر و طفل و غلام تعبیر شده و مقدار سن او که 6 ماهه بوده یا 6 ساله ذکر نشده است، ولی در احتجاج فرموده: "وابن آخر فی الرضاع اسمه عبداللَّه اخذ الطفل لیودّعه فاذا بسهم قد اقبل حتی وقع فی لبّة الصبی فقتله؛ امام حسین(ع) فرزند دیگری شیرخواره داشت که اسمش عبداللَّه بود او را بغل کرد که با او خداحافظی کند، در این هنگام تیری بر حلق او اصابت کرد و او را کشت". از مجموعه روایات و تاریخ استفاده میشود که آن بچه خیلی کوچک بوده یا شیر خواره بوده است. واللَّه اعلم. پی نوشتها: 1. مجله حوزه، شماره 70 و 71، ص 82. 2. ابن طاووس، جمال الاسبوع، ص 510 و مفاتیح الجنان، دعای امام عصر(ع). 3. منتهی الامال، شرح واقعه کربلا، ص 46 و نفس المهموم، ص 370. 4. الارشاد، ص 224. 5. بحارالانوار، ج 45، ص .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر