شنبه، فروردین ۱۴، ۱۳۹۵

ریشه نام حاجی فیروز در زبانهای هندوایرانی

نام کنیز اساطیری موجب خوشی و شادی اردوان و اردشیر بابکان یعنی کتک افروچ به صورت کاتک افروچ می تواند به معنی بر افروزنده شادی و خوشی گرفته شود و همین می توانست با معادل اوستایی و پهلوی آن به صورت هَوَ-جی افروچ (برافروزنده شادی و خوشی و شوخی زندگی دوباره) بیان گردد که این هم به سادگی می توانست در فارسی به حاجی فیروز تلخیص یابد. کلمۀ هاسا در سانسکریت به معنی شادی و خوشی و شوخی و واژۀ جیو به معنی زندگی و زندگی دوباره و جی به معنی پیروزی است.
چنانکه گفته میشود روی سیاه حاجی فیروز ایام نوروز نشانگر مسافر جهان زیرین بودن وی است. چون تصور میشد که در ایام نوروز، ارواح از جهان زیرین برای ملاقات زندگان می آیند و به همین جهت خمسه مسترقه آخر سال را همسپدم مَئیدیم (میانجی همصحبتی با زندگان) نام داده بوده اند. ولی می توان گفت نوروز نه جشن مذهبی بلکه جشن ملی ایرانیان از عهد هخامنشی بوده است و منشأ بابلی داشته است. بابلی که در عهد اشکانیان و ساسانیان سرزمین حکومت مرکزی ایرانیان بوده است. مهرداد بهار در رابطه با حاجی فیروز به رام (سیاه، شاد) و سیتا (بانوی پرتو هوس) در حماسه رامایانا توجه کرده است و آنها را به درستی با سیاوش (سیه چهره) و سودابه (سودئوه= الهه شعاع نور) سنجیده است که هر دو روایت از جمله در آزمایش آتش و مصیبت آتش مشترک هستند.
ویهی زَک که نام خسمه مسترقه آخر سال بوده است، از سویی در معنی دور انداختن زیان یادآور چهارشنبه سوری است که نظیر جشن سده، جشن رفع شّر با آتش مقدس بوده است. ولی در هیئت ویهیزاک/ویهیجاک در معنی "زایش و رویش [نو]" اشاره به خود جشن نوروز دارد.
نام دیگر حاجی فیروز یعنی عمونوروز هم در اساس می تواند "آمو[د] نوروز" بوده باشد یعنی شادی و خوشی نوروز. علی القاعده حرف ساکن "د" در وسط این نام مرکب ساقط شده است. آمود سانسکریتی و مود اوستایی به معنی شادی و خوشی هستند.
بر این پایه احتمال زیاد دارد نام مازندران از کلمۀ مَئِذَنه (شادی و خوشی، شکلی از کلمه آ-مود/آ-موذ) اخذ شده باشد. در این صورت نام مازندران به معنی محل شادی و خوشی متعلق به شهر آمول بوده است. چون "ذ" اوستایی در سمت شمال نزد سکاها با "ل" جایگزین میشده است چنانکه پرذات اوستایی نزد سکاها پارالات تلفظ می شده است.

هیچ نظری موجود نیست: