در دوران کودکی فقر و فلاکتبار ما که هنوز روستای ما مدرسه نداشت.برادرم که پنج سال از من بزرگتر بود مرا برای خواندن دروس کلاس اول ابتدایی پیاده روزی 5کیلومتر به روستای مجاور دارای مدرسه می برد و شش کیلومتر بر میگرداند. نان و پنیر و شیره فشرده انگور(دوشاب آذری)چه نیرویی داشت که من هم کم نمی آوردم صرف نظر از ماه اول که از فشار راه در رانم تاول بسیار بزرگی ایجاد شد. حال بعد از45 سال بیاد می آورم که در مدرسه زبان فارسی را به همراه زبان ترکی آذری می آوردیم تا شیر فهم بشویم آب- سو، باران- یاغیش، ابر-بولوت.
حال که از تصادفات روزگار به جای مهندس آبیاری در ایران تبدیل به اسطوره شناس سوئدنشین شده ام، معنی آب-سو را جور دیگری می فهمم:در زبان سومری بومیان فلات ایران و بین النهرین نخستین ایزد-مخلوقی به نام آپسو و همسرش تیامات به معنی ایزد و الههً آبهای شیرین و شور بوده اند. نام اینها در اوستا به صور مشیه و مشیانه و همچنین یمه و یمی همانند اصل سومریشان نخستین خدا-مخلوقات میرابه شمار میرفته اند. به نظر میرسد که ما کلمات فارسی و ترکی آپ( (.آب) و سو(آ)ازهمین نیاکان سومری مان به ارث برده ایم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر