سه‌شنبه، مرداد ۰۱، ۱۳۸۷

غمنامه یک موفقیت بزرگ فرهنگی (نامه به یک روزنامه نگار)از ج.م

با درود

سی سال پیش در ادامه جستجوی ایرانشناسان در باره زادگاه زرتشت، گزارش مفصلی به وزارت فرهنگ و هنر ارائه کردم و جای آتشکده آذرگشنسب را در بین شهر مراغه و کوه سهند(همانجا که پورداود آدرسش را در جلد دوم یشتها نشان داده بود)با مدارک در شهر مدفون شده رغه آذربایجان نشان دادم. گزارش سر نخ تاریخ اساطیری ایران را به دست میداد و این کار را با 10 سال تلاش در خارج کشور انجام دادم و گزارش نام گزارش زادگاه زرتشت و تاریخ اساطیری ایران حتی در ایران دوره خاتمی به چاپ رسید. حال در ادامه کند و کاو تعداد گزارشهای تاریخ ایران باستان به بیش از 10 عدد رسیده است. در آنها سلسله کیانیان و نوذریان و پیشدادیان با پادشاهان ماد و هخامنشیان و خاندان سپیتمه گودرز(جمشید،پادشاه ولایات جنوب قفقاز)نشان داده شده است. ولی کو جواب معرف ندای بزرگ فرزند ملت، کو گوشهای شنوا و به قول عامیانه کسی در جان علم و دانش که به گه خرت به چنده، حال که فرزندانم همین تألیفات و گزارشهایم شده اند و سنم به مرزهای خطری 60 رسیده است و خودم و نسلم رو به انقراض است، مجبورم کار کنم و به ناشر ایرانی کم بضاعت خارج کشور کمک کنم تا برای معدود ایرانی کتابخان خارج کشور و علاقه مند به تاریخ این نوشته های آخری در چهار به صورت کتاب در آیند. گرچه غالب مقالات به صورت اولیه آن از طریق برخی از سایتهای خارج کشور و ندرتا داخل کشور منتشر شده اند.

جلد آخر را ضمیمه می کنم

با سپاس جواد مفرد کهلان

هیچ نظری موجود نیست: