سؤال این بود که آقای پور پیرار (اموی گرا )به گونه ای از تاریخ سخن میگوید و آقای رضوی (شیعه پرست) به گونه ای دیگر و تو (این جانب جواد مفرد)به نوعی دیگر حرف کدام تونو باور کنیم؟ ما هر کدام از یک جنبه به تاریخ نگاه میکنیم پور پیرار پیش از آن که به تحقیقات تاریخی به پردازد به نتیجه گیریهای نسبتاً منطقی و خصلتگرایانه از تاریخ مدون نیمه آشکار حاضر پرداخته است. آقای رضوی بیش از هر چیز علاقه بیکران خود را بر خاندان ائمه نشان میدهد بر این باور است که علم لدنی و غیر لدنی در اصل منحصر به خاندان علی است که من عقیده دارم این غلو از نوع غُلات شیعه است و فکر نمی کنم خود امامان هرگز چنین ادعایی نموده باشند؛ گرچه در حدیث کافی چنین ادعایی به نام امام محمدباقر ثبت شده است. به نظر من همه آدمها بیشترمنعکس کننده اوضاع و احوال شرایط اجتماعی و طبیعی زمان خود هستند . بنابراین حقایق تاریخی را باید در طیفی نسبی و در برهه زمانی خودش بررسی کرد. من نمی دانم که کیخسرو فرمانروای قهرمان اوستا و شاهنامه(خضر/ ادریس/الیاس/یشع قرآن) که ایران را ساخت وامپراطوری وحشتناک آشور را ویران کرد چگونه از نظرگاه امروزیها ببینم چه وی برای رهایی ملل زیر سلطه آشور چنگیزوارملت آشور را از هستی مستقل خود ساقط کرد.
خوش باشید
۱ نظر:
Dorud jenaabe mofrad va rouz khosh!
tosiye mikonam besyaar moraghebe pourpiraar dustaan baashid. momkenast az sokhanaane shoma be soude aghraaze tajziye talabaaneye khod estefaade konand va shoma ra niz dar nazde iran dustaan bad-naam.
ارسال یک نظر