یکشنبه، اسفند ۱۱، ۱۳۹۲

ریشه کلمات ناخن و استخوان و انگشت

در لغت نامه دهخدا آمده است: "در پهلوی، ناخن، در اوستا، نخ و در سنسکریت، نکهه (نخ) بوده است. اصل معنیش بی سوراخ [است]، چه در ناخن مسامات نیست و ریشه ٔ آن کهَن، به معنی کندن است، پس ناخن و کندن از یک ریشه است."
ولی این معنی در مورد ناخن درست نیست و در این گفته واژه های سانسکریتی نکهه (چنگ) و کهه (سوراخ) با هم مغشوش شده است: چه ریشۀ سانسکریتی ناخن یعنی نکهه به معنی چنگ و چنگال و پنجه است. در فرهنگ لغات سانسکریت آن چه به معنی کندن و سوراخ کردن است، کهَن (از ریشه کهه یعنی سوراخ) است و بعید است که کهه/کهن سانسکریت ریشۀ واژۀ خوان در استخوان در فارسی بوده باشد چه در این صورت کلمه استخوان به معنی دارای هسته سوراخ خواهد بود. ولی اگر در اینجا خوان از ریشۀ اوستایی خا (خان، کان) گرفته شود، استخوان به معنی کان هسته خواهد بود. گرچه هیات اصلی سانسکریتی استخوان یعنی استهی و استهیکه نشانگر آن هستند که پسونداستخوان نه کان بلکه صرفاَ "انِ" نسبت است.
واژۀ انگوشت را هم آریا فربود در بحثی گروهی "گروه پارسی را پاس بداریم" به درستی به مرکب از انگ (خم کردن) و اوست (استخوان) آورد. یعنی در مجموع یعنی "عضو استخوانی قابل خم شدن". به احتمال زیاد اَنگ-و-اَستَ بوده است که در اَوستا تبدیل به اَنگوشتَ شده است. به قول دوستمان مهدی فاطمی "نیاز به بررسی و نیز تأیید استادان فن دارد".

۲ نظر:

Mofrad گفت...

به ظاهر برداشت گوشت قابل خم شدن نیز از انگوشت ممکن است.

Mofrad گفت...

ولی شکل پهلوی انگوست اشاره به استخوان قابل خم شدن دارد.