سؤالات کلیدی من در باب تاریخ اساطیری ایران
سؤال 1- آیا در اوستا از خاندان هوگو (دارندگان چهارپایان خوب، در اصل هخا-؟) که از افراد آن جاماسپ (=مغکش، داماد زرتشت) و فرشوشتر (=شهریار جوان) پدر زن زرتشت (زرین تن) نام برده شده اند هخامنشیان منظور نیستند؟
راهنمایی اگر جاماسپ (مغکش) را همان داریوش (داماد بردیه) و فرشوشتر(= نوذر یعنی فرمانروای نو و جوان) را همان کورش سوم (= ثراتئونه یعنی سومی) بدانیم؛ بدانجا میرسیم که زرتشت همان گائوماته بردیه داماد و پسر خوانده کورش سوم بوده است که داریوش و همدستانش وی را ترور کردند. از محل ساتراپی گائوماته بردیه در بلخ و شمال هندوستان معلوم میگردد که اسم اصلی وی سپیتاک پسر سپیتمه جمشید (داماد و ولیعهد آستیاگ آخرین پادشاه ماد) بوده است. القاب زرتشت، زریادر، زریر (جملگی یعنی زرین تن و زرین موی) را از نام سپیتاک (روشن و سفید) استخراج نموده اند. میدانیم که موسی خورنی اسم آرای پدر خوانده و آرای پسر خوانده را به جای کورش سوم/فریدون (کشورگشا) و بردیه/ایرج آورده است. ویشتاسپ حامی زرتشت هم نه ویشتاسپ هخامنشی پدر داریوش بلکه معاصر او مگابرن ویشتاسپ پسرخوانده دیگر کورش و پسر بزرگ سپیتمه بوده است. سئیریمه (سلم) به همین معنی پسر بزرگ است. پیداست تور (وحشی) هم لقب پسر اصلی کو رش سوم یعنی کمبوجیه سوم بوده است که به دروغ داریوشی شایع بوده است که قاتل بردیه (نائب السلطنه اش در ایران) است و همین دروغ تاریخی شایع هنوز در کتابهای رسمی تاریخ ضبط است.
سؤال 2- آیا کیانیان یعنی کی قباد (فرمانروای روحانی)، اپیوه (دارای اخلاف نیک)، کیکاوس (یعنی پادشاه سرزمین چشمه زارها=کاشان)، سیاوش/فرود (مقتول به دست افراسیاب تورانی)، کیخسرو فاتح دژ بهمن دیوان در آن سوی اردبیل (در اساس اربیل) و قاتل افراسیاب، و آخروره (خون نریز و رحمدل) همان پادشاهان ماد یعنی دایائوکو (قاضی)، اوپیته (نیک پدر)، خشتریتی (شهریار نیرومند)، حاکم نواحی اطراف کوه کرکس، فرائورت (دیندار)، کی آخسارو (هوخشتره، فاتح و ویرانگر آشور و کشنده مادیای اسکیتی قاتل پدرش فرائورت)، آستیاگ (تاجدار یا ثروتمند) نیستند؟
سؤال 3 - آیا پیشدادیان حاکم "خونیرث" (دارای ارابه باشکوه) پرورش دهندگان اسبان ارابه همان پادشاهان آریائیان میتانی نیمه دوم هزاره دوم پیش از میلاد در شمال بین النهرین نیستند که مرکز حکومتشان شهر واشوکانی (مرکز ارابه ها، شهر کردنشین حسیکه کنونی در سوریه) نیستند که نخستین فرمانروایشان پراترنه (پیشداد) نام داشته است و کهن ترین فن رساله ارابه رانی با اسب از ایشان به یادگار مانده است؟ اگر بدانیم برای هر نام پیشدادی در میان پادشاهان میتانی معادل و مترادفی موجود است.
برای شناسایی زرتشت تاریخی در درجه اول باید این همانی بودن وی را با گائوماته بردیه (حاکم ارمنستان و اران و آذربایجان بعد حاکم بلخ و شمال هندوستان، شوهر آتوسا دختر کورش و پسر خوانده وی)، سپیتاک (پسر داماد و ولیعهد آستیاگ یعنی سپیتمه حاکم ولایات جنوب قفقاز) که کورش وی را به عنوان پسرخوانده خود به حکومت ناحیه دربیکان/دری ها در سمت بلخ انتخاب نموده بود (همانکه هرتسفلد وی را زرتشت تاریخی می داند)، زریادر/زریر حاکم ولایات جنوب قفقاز (شوهر آتوسا دختر کورش و برادر مگابرن ویشتاسپ پسر بزرگ سپیتمه) را مد نظر قرار داد. می دانیم که روایات ملی و یونانی و رومی نیز میگویند که زرتشت زاده رغه آذربایجان (مراغه) بود و از آنجا به حکومت بلخ بر گمارده شده است. سرنخ گره در همین حکومت در دو منطقه دوردست از هم جنوب یعنی ولایات جنوب قفقاز و بلخ و شمال هندوستان در عهد کورش (فریدون، فرشوشتر یعنی شهریار جوان) است که پدر زن و پدرخوانده و همچنین برادر خوانده بردیه/ایرج/برمایون و برادرش مگابرن ویشتاسپ/سلم/ارجاسپ/کتایه به شمار میرفته است. کورش بعد از قتل پدر ایشان سپیتمه، همسر مسن وی یعنی آمیتیدا دختر معروف آستیاگ را به مقاصد سیاسی به همسری انتخاب نموده بود. خارس میتیلنی میگوید ویشتاسپ و برادرش زریادر از آفرودیت آسمانی(آمیتیدا)و ایزد آدونیس (سپیتمه جمشید) به دنیا آمده بودند.
۴ نظر:
پس به نظر شما داریوش در کتیبه خودش دروغ گفته و گئومات مغ همون بردیای واقعی بوده! میتونم دلایل شما رو بدونم؟
ممنون از سؤال به جای تان
هرودوت به صراحت میگوید که کورش از جاه طلبی های داریوش می ترسید و خواب خطرناکی را در مورد وی می بیند. این اشاره است به اینکه داریوش خودش را لایق تر از کمبوجیه می دید و در سر نقشه تصرف حکومت را داشت.بنابراین بعید به نظر میرسد که کمبوجیه در راه بازگشت از مصر خودکشی کرده باشد. این نیزه دار وی داریوش بوده است که وی و نائب السلطنه وی در ایران یعنی برادرخوانده گائوماته بردیه را ترور کرده و برای اقناع افکار عمومی مجبور به دروغ بافی زیرکانه ای شده است. دم خروس از انجا بیرون زده که به اصرار بردیه ای را معرفی کرده که با کمبوجیه از یک پدر و مادر بوده است. ولی محل حکومتهای بردیه یعنی ارمنستان و سپس بلخ نشان می دهد که این همان گائوماته بردیه (سپیتاک پسر سپیتمه)است که در عهد کورش در این مناطق فرمانروایی عادلانه ای داشته و محبوب دل مردم بوده است.
تاکید بسیار زیاد داریوش بر دروغ نگفتن و راستگویی در نقش رستم!
ی بار اینو توی یک جمع گفتم و با مخالفت و شگفت زدگی همه روبرو شدم...
در شایستگی داریوش بر کمبوجیه. همونطور که اقدامات و مدیریت داریوش نشون داد شکی نیست. ولی در کشتن فردی همچون گءومات زرتشت...!
داریوش در پارس بر گءومات مغ دست یافت. پس با این حساب ماجرای قتل زرتشت در آتشکده توسط توربراتور...؟
البته شورش مادها که در بیستون بهش اشاره شده و کسانی که خودشونو منصوب به فرورتیش(فرود.سیاوخش) یا هوخشتره (کیخسرو) میدونستن و در کل خشم ماد از این اقدام داریوش. میتونه دلیل دیگه ای باشه بر تایید سخن شما...
راست و دروغ یک امر نسبی است و بر حسب شرایط میشود در ترکیب در صد آنها دست برد. داریوش درست میگوید که بردیه ای (تنومندی) بوده که برادر کبوجیه بوده ولی آنجا که همکار و متحد و خواهر شوهر او گائوماته بردیه (سبرود دان تنومند) میرسد، او را بردیه دروغگو می نامد. به توسط شایعات مصادره موضوع را به مطلوب کرده و تنها نصف حقیقت را میگوید و برای تکمیل آن و تقاعد مردم به اهورامزدا استناد می کند.
ارسال یک نظر