پنجشنبه، اسفند ۰۸، ۱۳۸۷
آروکو (ایرج تاریخی اصلی) همان چیش پیش دوم هخامنشی است
مطابق کتیبه های آشوری کورش اول پسر خود آروکو (یعنی نجیب= ایرج) را در حدود سال 639 قبل از میلاد به رسم گروگان نزد آشوربانیپال پادشاه آشور فرستاد. این به معنی یک قرارداد سیاسی بسیار مهم بوده است. زیرا آشوریان از اتحاد پارسها با مادها در وحشت بوده اند. این پیش بینی و دوربینی درست هم بوده است چه سرانجام همین اتحاد ماد و پارس امپراطوریهای آشور و اورارتو و بابل را برای همیشه از روی پهنه گیتی بر انداخت. بنابراین باید به رد پایی از این گروگان رفتن آروکو (ایرج تاریخی) در تاریخ اساطیری ایران پرداخت. در شاهنامه خبر این خبر مربوط به ایرج با برادران اساطیری ایرج یعنی سلم و تور در آمیخته است. آنجا که فریدون (در اینجا منظور کورش اول) پسران خود را برای ازدواج پیش بخت سرو (بخت النصر، منظور آشوربانیپال پادشاه آشور و بابل) پادشاه هاماوران (سرزمین دشمنان، منظور امپراطوری آشور) روانه میکند. طبیعی است که آشوریان برای تحکیم روابط آشور با پارسیان هخامنشی ترتیب ازدواجی برای آروکو با شاهدخت یا اشراف زاده ای آشوری صورت داده اند. در شاهنامه نام ایرانی این همسر ایرج/آروکو، سهی (یعنی باشکوه و آزاده) یاد شده است. مطابق شاهنامه پسران فریدون/کورش از این سفر به ایران برگشتند و ایرج/آروکو به سلطنت ایران منسوب گردید. بدیهی است که آشوریان از بازگشت این داماد خویش به پارس و حاکمیت وی حمایت می نموده اند. اما در هنگام حکومت وی پادشاه ماد فرائورت (فرود/سیاوش) پسر خشتریتی (کیکاوس) توانست پارس را با ماد متحد کرده شروع به کشورگشایی در فلات ایران نماید که سرانجام در شهر گنجه اران (کنگ دژ سیاوش) توسط مادیای اسکیتی (افراسیاب تورانی= پر آسیب) غافلگیر کشته میشود. مسلم به نظر میرسد که در این واقعه آروکو/چیش پیش دوم/ایرج داماد فرائورت (آستیاگ اول) نیز جان داده باشد. چه سوای موضوع به قتل رسیدن ایرج توسط تور (تورانی، منظور افراسیاب/ مادیای اسکیتی) از سوی دیگر در تواریخ ملی ایران یعنی اوستا و کتب پهلوی و شاهنامه از فرمانروایی به اغریرث (یاری رسان) یاور ایرانیان یاد میشود که وی هم به دست افراسیاب به قتل رسیده است. اما در این نام توگدامه کیمری رهبر کیمریان آریایی کپادوکیه نیز اشتراک دارد که در کیلیکیه به دست مادیای اسکیتی به قتل رسیده بود چه اغریرث غالبا خویش و برادر افراسیاب و از تورانیان (سکائیان، کیمریان) به شمار رفته است. اما در نسخه ایرانی کتاب پهلوی بندهش خبر بکری در این باب داریم که در فصل 33 میگوید فرش نوتر (یعنی شهریار جوان، منظور آروکو/ایرج/چیش پیش دوم) پسر منوشچهر (هخامنشی، منظور کورش اول هخامنشی) به دست افراسیاب به قتل رسید و ایرانشهر توسط تورانیان غارت شد. شاهنامه خبر از کشته شدن نوذر به دست افراسیاب و از دو فرزند برومند او به نامهای توس و گستهم یاد می کند که سرانجام به حکومت کیخسرو (کی آخسارو، هوخشتره) بر ایران رضایت دادند. می دانیم هرودوت میگوید که مادیای اسکیتی (داماد آشوربانیپال) به مدت بیست و هشت سال آسیای مقدم را به باد غارت گرفته بود تا اینکه توسط کی آخسارو (هوخشتره، کیخسرو) [در کنار دریاچه اورمیه]غافلگیرانه به قتل رسید. کتاب پهلوی بندهش نام پسران ایرج را وانیتار (پیروزمند) و اناستوخ ( نا ستوه و شکست ناپذیر) قید نموده است که به وضوح با کورش دوم (سپهسالار توس؛ قهرمان اصلی کورشنامه گزنفون) و آریارمنه (گستهم) مطابقت می نمایند که می دانیم در پیروزی ایرانیان بر سکاها (تورانیان) و دیوان دژبهمن (یعنی آشوریان شهر نینوا پایتخت آشور) سرداران فتوحات بزرگ و تاریخی بی نظیر یا کم نظیر ایرانیان بوده اند. مسلم به نظر میرسد همین کورش دوم و برادرش آریارمن بوده که از سوی مادرشان (ماندانا) نواده آستیاگ اول/فرائورت/سیاوش به شمار می رفته اند؛ نه آن کورش کشورگشا (= فریدون) که در اوستا به درستی ملقب به ثراتئون (یعنی سومین، منظور کورش سوم) است که نواده کورش دوم و پسر کمبوجیه دوم بوده است.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۲ نظر:
in blog shoma cheghadr tarfdar dareh boiie gand shovinist zede irani az an miad . ham zaban khob gomat bagh rabti be zartosht nadreh hich rabti ham nadreh grohi goftan ke pedra daryosh ba o dost bodeh vali an ham eshtebah hast chon az nazare tarikhi zartosht besiar psih az dariush bod va ham az nazre zendegi zartosht nemitavaneste dra bisoton bashd chon zartosh dar balkh koshteh mishavd
با درود
من هم طی 15 سال طول تدوین کتاب گزارش زادگاه زرتشت و تاریخ اساطیری ایران؛ و حتی تا سالها بعد از آن محل کشته شدن زرتشت را بلخ یعنی محل حکومت زرتشت می دانستم. یعنی همانجا که محل ساتراپی گائوماته بردیه به شمار رفته است. کتسیاس علاوه براین میگوید آنجا محل ساتراپی پسر خوانده کورش سپیتاک پسر سپیتمه بوده است. خودتان از این موضوع یکی بودن اینان را نتیجه نمی گیرید؟ ضمنا ابوریحان بیرونی مورخ قرون و اعصار ایران زمان زندگی زرتشت را در همان عهد کورش نشان میدهد. ضمنا ویشتاسپ حامی سپیتاک زرتشت برادر بزرگ وی مگابرن ویشتاسپ بوده است که در گرگان حکومت داشته است و مخاصمش ویشتاسپ هخامنشی پدر داریوش بوده است. ضمنا وصله شونیست به من نمی چسبد. من آذری هستم و مردمگرا نه ملی گرا.
ارسال یک نظر