چهارشنبه، آذر ۰۶، ۱۳۹۲

ریشۀ واژۀ سیغ و سیگین

واژه ای به صورت سیغ در فرهنگ معین به معنی نیکو و نغز و خوب آمده است. به نظر می رسد آن از ریشۀ سئوکه اوستایی به معنی خوب و چیزهای خوب بوده باشد. قبلاً نام قوم سیگین خبر هرودوت را که در نواحی شمالی تر از شبه جزیره بالکان می زیسته اند و لباس مادی بر تن داشته و در ارابه ها زندگی میکرده اند، به همین معنی فارسی و اوستایی گرفته و آن را مترادف آریایی گمان کرده بودم. ولی بعداَ نظرم در باب نام سیگین تغییر کرد و آن را از ریشه سیگن زبانهای اروپایی به معنی علامت گرفته و این مردم را با مردم فالبین زِگن (زگناره ها) مطابق یافتم که همان کولی های قدیمی اروپایی هستد.
هرودوت در کتاب پنجم ، بند ١-٢٧ضمن شرح تسخیر تراکیه توسط سپاه داریوش می آورد: "مجاور تراکیائیها از طرف شمال چه مردمانی هستند؛ مسئله ایست مجهول و کسی به تحقیق نمی داند. ماوراء ایستر (دانوب)، صفحاتی خالی از سکنه است. ولی من یک مردم را از نوشته های دیگران می توانم اسم ببرم. اینها موسوم به سیگین می باشند و لباسشان همان لباس مادهاست و خود آنها گویند که از نژاد مادها هستند؛ ولی معلوم نیست که چگونه به اینجا مهاجرت کرده اند. اگر چه به مرور و دهور همه چیز ممکن است. اسبهای این مردم کوچک اند و تمام بدنشان از مو پوشیده است. این اسبها سواری نمی دهند ولی ارابه میکشند و از جهت تندروی آنها، اهالی این صفحه در ارابه ها حرکت می کنند."

هیچ نظری موجود نیست: