شنبه، خرداد ۱۹، ۱۳۹۷
مطابقت عاد و ثمود قرآن با ژرمنها و تراکیائیها
نامهای اقوام عاد و ثمود را که از بومیان باستانی معدوم عربستان تصور شده اند، می توان اسامی دو قوم در اروپای کهن در نظر گرفت. چون نظر به معنی دور قوم عاد که در خود سورۀ هود قرآن بدان اشاره شده و معنی فتراکِ قوم ثمود (سموت) که پیامرانشان هود و صالح معرفی شده اند اینان قابل قیاس با ژرمنهای پرستنده اودن (خشمگین= هوتر/هودر) تراکیان (مردم سرزمین تسمه) پرستندۀ سالموکسیس (فرمانروای سرزمین چرم و تسمه) هستند. نام دیگر سالموکسیس به شکل گبلیزیس (ایزد جهان زیرین) ذکر شده که به ظاهر یاد آور جمل صالح است و صورت دیگر نامهای اودن (خشمناک) یعنی اود و هودر(هود) است. مطابق روایات قوم عاد دارای قامتهایی بلند و اندامی قوی و پرقدرت بودند و به همین دلیل جنگ آورانی زبده محسوب میشدند. به نظر می رسد نام عاد (دور دست) به سبب وجود ژرمنهای هیپربوریه (ماوراء شمال، نروژ) به ژرمنها داده شده است.
نام تراکیه در زبانهای لاتینی به معنی تسمه و طناب و چرم است و این بی شک نشانگر کیفیت خوب تاریخی طناب و تسمه های کهن این دیار بوده است. هرودوت در هنگام لشکرکشی داریوش به سرزمین سکائیان اروپایی از راه تراکیه از بند چرمی اساطیری صحبت میدارد که داریوش به عامل خود در کنار تنگه بسفور دستور داده بود که هر روزی که از سفر داریوش به سرزمین سکائیان اروپایی (اسکیتان) بگذرد گرهی بدان زند. نام سکایی تراکیه که در منابع کهن یونانی ذکر شده یعنی فراکیه در زبان خویشاوندان ایرانی سکاها به صورت فتراک باقی مانده است به معنی تسمه و طناب است. سالموکسیس به قول هرودوت مدتها با پنهان از چشم برای خلسه و کسب نیروی خرد به زیر زمینی به خلوت میرود و بعد از کسب نیروی خارق العاده دانایی برای رهبری و ارشاد گتها و دیگر مردمان تراکیه به میان مردمان خود باز میگردد. این موضوع را به نحوی دیگر در باب اودن شاهد هستیم که آن نیرو خرد را در چشمه میمر (محل کسب دانایی با زمزمه در حالت خلسه) کسب می نماید.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر