جمعه، مهر ۰۵، ۱۳۹۲

بحثی در باب محل سیماش (شیمشکی)

Hosein Javadi Mack
روزتون خوش ................. از استادان و کارشناسان گرامی باستان شناسی در خواست دارم دیدگاه خودشان را درباره ی جایگیری "سیماش" در جغرافیای امروزی بفرمایند و همچنین دیدگاه باستان شناسان بزرگ مانند استاد ارفعی،دنیل تی پاتس و ... را درباره ی همین موضوع همراه با منبع نوشتار ایشان بازگو کنند.
با سپاس
Maryam Tehrany هنوز جایگاه دقیق سیماش معلوم نیست . باستان شناسان درباره سیماش نظرهای مختلف دارند برخی حدود لرستان امروزی برخی محدوده ای از شمال خوزستان برخی حدود اصفهان و برخی..... می بینید که پراکندگی نظرها درباره سیماش بر اساس حدس است. حمید رضا والتر هینتس موقعیت شوش را تایید میکند، " اوان " را در شمال شوش، " انزان" را نزدیک شیراز و " سیماشکی" را نزدیک خرم اباد میداند. پیر آمیه " شوش" را تایید میکند، " اوان و سیماشکی" را در جنوب شوش میداند و " انزان" را نزدیک شیراز میداند. جرج کامرون " شوش" را تایید میکند و " اوان" را در شمال شوش میداند و " سیماشکی" را در غرب اصفهان میداند. فرانتس والا از نقطه نظر زبان شناسی " شوش " را " هان تان " دانسته و موقعیت آن را تایید میکند، " اوان" را در شمال شوش میداند و دو مکان دیگر را نمیتواند جایابی کند.
Mithradata Median Magus آقای جوادی عزیز (و دیگر دوستان) چند بار در این صفحه من دربارۀ دو نوع رویکرد کمینه نگر (minimalistic) و بیشینه نگر (maximalistic) در پژوهشهای جغرافیای تاریخی توضیح داده ام؛ در نگاه کمینه نگر فواصل بریده می شود و در نگاه بیشینه نگر کش می یابد! اما در مجموع تجربه نشان داده نگاه کمینه نگر خطرناک تر از نگاه بیشینه نگر است؛ و بیشینه نگری به نگاه متعادل بسیار نزدیک تر است تا کمینه نگری! دربارۀ شیمش (Šimaš)، در متون اصلی: شیمشکی (Šimaški) کی پسوند شناسۀ نام جایهاست که غالباً به نام نمی چسبد و در دنبالۀ نام خوانده نمی شود) ولی در مورد شیمش گویا سنتاً شکل شیمشکی هم پدید آمده بوده؛ در هر صورت من شخصاً به واسطۀ کاوش در گیان و با نگاهی نزدیک تر به بیشینه نگری با رابرت هنریکسُن که شیمشکی را زاگرس می جوید موافقم، مقالۀ او را قبلاً در آرکایو گذاشته ام: Hosein Javadi Mac khttp://archive.org/...
Javad Mofrad نامی که اکنون در کوهستان زاگروس اندک شباهتی به نام شیماش باستانی دارد سمیرم است.
Maryam Tehrany خیر آقای مفرد گرامی اینگونه باشد شیمبار هم آغازش شباهت دارد... برای شیمش باید بیشتر صبر کنیم باشد که از پس پرده برون آید.
Javad Mofrad ظاهراَ معنی شیمبار بسیار معمایی نیست و به صورت شیمی بار در کُردی به معنی دارای محصول تمشک است و این دشت دارای محصول تمشک: "دشت شیمبار در پائین ترین نقطه و دامنه کوه دلا قرار دارد و شامل تنگ سو (تنگستان) پل نگین (خدا آفرید) ، گذرگاه امام زاده صالح ابراهیم می باشد . زیبایی این دشت موقعی چشم و دل انسان را به خود جلب می کند که از ارتفاعات تاراز و یا از بالای کوه دلا به تماشای آن بنشیند . وقتی از ارتفاعات بالا به این دشت و شط نگاه می کنی ان را مانند یک چمن زیبا و یک دست مانند چمن زمین فوتبال مشاهده خواهی کرد در صورتیکه وقتی به دشت نزدیک می شوی شاهد ارتفاع برخی از درختان این دشت که بیش از سه متر ارتفاع دارند می شوی درختان گوناگونی از جمله بلوط ، رز ، انار ، بادام وحشی ، تمشک ، بید و ... در این دشت روئیده و قد بلند کرده اند ریشه ی این درختان در برخی از جاها آنچنان در هم تنیده شده است که هر کس قادر به عبور در این شط نخواهد بود." منبع (اندیکا - شیمبار شیمبار ( شیرین بهار ) دشت و شطی که در نوع).
Maryam Tehrany اما شیمبار در بختیاری است و معنای بختیاری امروزی آن همیشه بهار است شیم بهار= شیمبار..... منظور این بود که معنای ظاهری آن را احتمال نمی دهم اما برخی واژه های خاصی در شمال خوزستان نیاز به تحقیق بیشتر دارد مثل تمبی - کینو - شلا - للر(فتحه روی ل و فتحه مجدد روی ل) - کتک(ضمه روی ک و ضمه روی ت) و...... همانگونه که دوستان پیشتر اشاره کردند ریشه یابی و ریشه شناسی واژه ها بسیار تخصصی است و باید از شباهت های ظاهری پرهیز کرد.
Javad Mofrad در فرهنگ واژگان بختیاری سید علی صالحی می توان از روی اجزاء "تمبی-کینو-شلا[ل]-للر" و "کُتک" (اسم طایفه) به ترتیب معانی تُمبی زار طویل ایل للر (تُمبی اسم گیاهی است) و سگوند را پیدا کرد.

هیچ نظری موجود نیست: