شنبه، آبان ۰۴، ۱۳۸۷

نام گروههای آوازخوان کهن در سمت شمال فلات ایران

معانی نامهای گروههای آواز خوان کهن در فلات ایران و نواحی مجاور آن

1- گوسان یا غو ذان به زبان پهلوی به معنی دانای آواز و سرودهای دینی و غیر دینی است. مسلم به نظر می رسد نام سرودهای کهن دینی کُردان یعنی گورانی از همین ریشه به معنی سرودهای با شکوه و شگرف است. نگارنده معتقد است که نام قرآن نیز ریشه در همین کلمه ایرانی مادی گائو- رئو- ان(یعنی منسوب به سرود روحانی با شکوه) دارد و از مادها به مردم بین النهرین و عربستان رسیده است. در واقع معجزه قرآن همین بی همتا بودن جنبه آهنگین آن به شمار رفته است چون معنی لفظی اوستا (افد ستا) نیز در واقع همین سرودهای ستایش شگرف می باشد.
2 – اوزان که به خوانندگان ترک زبانان کهن اطلاق می شده است تلخیصی از کلمات ایرانی سکائی آواز ذان یعنی دانای آواز می باشد.
3-عاشیق باید از همان ریشه اوستایی اوسیج باشد که در اوستا از آن یاد شده و به معنی سرود خوان جادوگر خواهان سلامتی و شفا است.
4- بخشی یعنی نام شمن های جادوگر ترانه سرا که در نزد ترک زبانان آسیای میانه رایج است از کلمه چینی پکسی یعنی شمن و روحانی عالی رتبه خلسه گر مأخوذ است.
5- گام یا کام یعنی نام دیگر سرودخوانان شمنی ترکان را می توان در زبان آریائیان سکایی "سرور سرودخوان خواهان کامروایی" معنی نمود.
6- در جمهوری آذربایجان نیز نظیر ایران ترانه سرایان تحت عنوان عمومی خواننده معرفی میشوند. ولی عاشیق ها معمولاً از خواننده ها متمایز هستند.
7- خود نام مغ (ما گائو) یعنی روحانیون کهن ایرانی را چنانکه در القاب گائومات (دانای سرود دینی) و گائوتمه (حافظ سرود دینی) بر جای مانده است به سادگی می توان به معنی سرور روحانی دانای سرودهای دینی معنی نمود. این نامها بنا به سه دهه تحقیق نگارنده متعلق به سپیتاک نواده دختری آستیاگ و پسر سپیتمه جمشید پادشاه سئورومتی ولایات جنوب قفقاز بوده است که بعد از قتل پدر و پدر بزرگ مادریش توسط کورش سوم به مقام دامادی و پسر خواندگی وی رسید و از امارات آذربایجان و اران و ارمنستان به حکومت بلخ و شمال غربی هندوستان بر گزیده شد. همان فردی که در تاریخ به اسامی مختلف از جمله بردیه، زرتشت ، بودا ، مهاویرا ، ایوب، یحیی، بهوبالی (بهلول)، اویس قرنی ، بایزید بسطامی و شاهزاده ابراهیم ادهم بلخی اساطیری معروف گردیده است. محبوبیت بی نظیر وی در اصل به واسطه اصلاحات اجتماعی و اقتصادی عمیق وی به نفع رعایای امپراطوری هخامنشی بوده است چنانکه هرودوت در باب ترور وی توسط داریوش اول شیاد سیاسی دروغباف و شش تن همدستان وی از اشراف پارسی میگوید که در قتل وی مردم آسیا دریغ خورده و به سوگ نشستند. معنی حرف هرودوت اکنون به خوبی درک میکنیم که در دوردستهای شرق آسیا دنیا بر اساس تعلیمات اخلاقی منسوب به وی دینی را تحت نام بودائیگری با موفقیت تجربه می کند. ولی در ایران تجربه شکل زرتشیگری آن به شکل درباری آن که خیلی دیر هم به صحنه آمد، تجربه ناموفقی پشت سر گذاشت.

هیچ نظری موجود نیست: