چهارشنبه، دی ۱۱، ۱۳۸۷

نام و نشان عیلام

تحقیق کوتاهی در باب نام و نشان مردم عیلام

نام عیلام را در زبانهای سومری و اکدی به معنی کشور مرتفع و بالایی گرفته اند ولی معنی اصلی این نام را که به زبان اکدی به صورت ایلا- متو آورده اند به طور ساده در زبان اکدی، از زبانهای رایج در خود عیلام باستانی، می توان به معنی "کشور خدا" گرفت چه خود نام عیلامی این سرزمین یعنی هل تمپت نیز به همین معنی کشور سرور دانا (این شوشیناک) است که پیداست این نام با اهورامزدای پارسیان کهن و برهمای هندوان که به معنی سرور و خالق دانا هستند، ارتباط پیدا می کند و می تواند اساس این نامها به شمار آید. از آنجایی که کشور عیلام را به نامهای بابلی و پارسی شوشون (سرزمین ایزد اسب) و انشان (سرزمین سرور) می نامیده اند. لذا از این مطلب معلوم میشود که آریائیان نام اهورامزدا/برهما و اهریمن/شیوا را به واسطهً خدای عیلامی این شوشیناک (خدا- شبان اسبان) جایگزین ناستیاهای خویش یعنی ایزدان خیر و شّر اسب سیمای روز و شب نموده اند. می دانیم در بابل هم خدایان بزرگ خرد و ویرانگری یعنی انکی/ائا (خدای خرد زمین و آبها) و آداد/ارّا (ایزد ویرانگری) برادران همزاد به شمار میرفتند. ایزد عیلامی شیموت (قاصد نیرومند خدایان= خورشید) هم که برایش گاو قربانی می نموده اند شباهت تامی با ایزد مهر میانجی (جبرئیل= نیرومند خدای قرآن) همسر منزیت (الهه ماه، مثیه = ناپیر؟) دارد. نام شیموت شباهت تامی با خدای خورشید هوریانی یعنی شیمیگی دارد. جالب است که روحانیون مار ، هزارپا و عقرب پرست عیلامی شاتان (شیطان) نامیده می شده اند. عدم حضور خدایان آریایی از جمله میثره در فهرست طولانی خدایان عیلامی معلوم میدارد که آریائیان در عهد دیرین در جوار عیلامی ها نبوده و نظریه بومی دیرین فلات ایران بودن آریائیها مردود است ولی در عوض نظریه بومی ماقبل تاریخی بودن خود عیلامی ها در جنوب فلات ایران قویاً مستدل می باشد. به نظر میرسد موضوع از خاندان سام (سامیان= اعراب و یهود و غیره) به شمار رفتن عیلام در تورات از آنجا حادث شده که عبرانیها (مردم باستانی اشنونه که در سمت بین بابل و خانقین در جوار مردم عیلام قرار داشته) با آنان آمیختگی داشته و عبریهای اشنونه به هنگام فرار در مقابل حمورابی به سوی این همسایه خویش نیز پناه برده بوده اند.
ولی در باب اینکه مردم عیلام خویشاوند کدام ملیت روی زمین بوده گروهی به سمت بومیان کهن شبه قاره هند و گروهی دیگر به سمت بومیان قفقاز متوجه شده اند؛ نگارنده هم با توجه به اینکه شمال فلات ایران را اراضی دیرین عیلامی تباران لولوبی (بومیان رشته کوه زاگروس و کردستان و آذربایجان) میگردد و نه هوری تباران قفقازی الاصل میشود که این مردم اخیر قرابت نزدیکی با عیلامیان نداشته اند، علی الخصوص که اعداد شمارشی زبان قفقازی گرجی کوچکترین مشابهتی با عیلامی از خود نشان نمی دهد. لذا نگارنده راه را به سوی تئوری خویشاوندی عیلامیان با بومیان سیه چرده شبه قاره هند هم چندان باز نمی بیند. و در این راه از نظریه خویشاوندی عیلامیها با تامیلها و موضوع نظریه مهاجرت تامیلها از سمت دره سند را این باب چندان قابل تعمق در نمی یابم گرچه که عیلامیان نیز بومیان دراویدی دره سند ایزدان خود را غالباً به سیمای گاو تصویر می نموده اند ولی این یک تأثیر و اشتراک باورهای سنتی کهن بوده است نه خویشاوندی نزدیک زبانی و نژادی. بنابراین در این باب محققان سیلانی که تامیلها و پالاوائیها از نژاد آریاییان و بومیان عهد هخامنشی به بعد دره سند و فلات ایران می پندارند به وضوح اغراق آمیز به نظر میرسد از جمله تشابه ظاهری نام پالاوائیها با پهلوهای پارتی (اسلاف آریایی بلوچان) را دلیل بر این همانی آنان گرفته اند. به هر حال مطرح نمودن و مقابله کردن نام و نشانهای قومی و جغرافیایی کهن چنانکه در وبلاگ پژوهشهای ایرانی دوستمان رضا مرادی غیاث آبادی با بیان نظرات تامیلها و شرق شناسان صورت گرفته ارزشمند است اگر در ادامه تحقیق دلایل قانع کننده ای در تأیید و تکمیل یا رد این نظرات پدید بیآیند و این چنین موضوعاتی تاریخی قابل توجهی کمتر به حال خود رها شده و کان لم یکن نمانند. جورج کامرون عیلام شناس در این باب به صراحت میگوید: "بسیاری از عناصر مشخصه ی زبان عیلامی ظاهرا در یک گروه زبانی که امروز تنها در ناحیه ی قفقاز یافت می شود و از آن به عنوان خانواده ی زبان های قفقازی یاد می کنند نیز وجود دارد، اما پاره ای شباهت های آوایی و نحوی با گویش «تامیلی» زبان «دراویدی» در جنوب هند نیز پیدا شده است ظاهرا بسیاری از این عناصر در زبان های کاسی ها و لولوبیان و گوتیان در زاگروس مرکزی، هالدی یانی ها در کوه های ارمنستان که سایر ملل آریایی به آن تکلم می کردند دارد." اما چهره نژادی سفید گندمگون خاص بومیان ایرانی شمال خلیج فارس و جنوب خوزستان به طور بارزی با بومیان دراویدی هند تفاوت دارد و این امر را می توان دلیل آن دانست که عیلامی تباران بومیان بسیار دیرین جنوب ایران بوده اند و به همین سبب هم به درجاتی با همسایگان شمالی و شرقی خویش قرابت نژادی و فرهنگی داشته اند.


اثری باستانی از عیلام
اسامی خدایان عیلام بر اساس کتیبه هیتا و به ترتیب اهمیت از منبع مذهب قوم عیلام(2600تا 5000سال پیش)-دکتر محمد رحیم صراف-تهران – انتشارات سمت (به نقل از وبلاگ همراه اندیشه، رضا صدیقی) از این قرارند::
1-آمال یا آمبا AMBA:سومین خدا
2-سیت یا زیتSIT:-چهارمین خدا
3-سیرناپیرSIRNAPIR:-هشتمین خدا
4-او ک گابانا:UKGABNA:دهمین خدا
5-ایم ایتکی ،تولات –هوربی:مقامهای یازدهمو سیزدهم و چهاردهم
6-خدای دوازدهم :خوانا نیست
7-نینورتاNINURTAخدای زمین،باروری،حاصلخیزی
8-سیاشومSIASHUMحافظ کاخ های خدایان-خدای مهمی که نام وی به همراه دو خدای دیگر عیلامی به عنوان شاهد پادشاه عیلامی آورده شده است: ...........یک شاه به الهه سیاشوم ،خدای ناپیر و الهه ناروندی وفاداراست
9-گوگوموکتیر،هومکت،روح اویشنا،روح اوساک،لامبانی،هورباهیر17-21-23-23-24-28-30مین خدایان عیلامی
10-ایشخارISHCHARAسی و یکمین خدا-نمادش در منابع عقرب است.
11-نیتوتیرNITUTIR،تیوکTIUKسیمیت-سارارارSIMIT-SARARAR:32-33-و 34مین خدا
12-کیرویزیرKIRWIZIRبیست و نهمین خدا
13-هومبان(HUMBAN):خدای آسمان/ لقب وی DINGER GAL یا خدای بزرگ است.مهمترین و قدیمیترین خدای عیلام که از ابتدا تا 644 ق م مورد پرستش بوده است.
14-پی نین کیر(PININKIR):مادر خدایان وی دارای معبدی در جبهه شمال غربی زیگورات چغازنبیل است.
15-منزاتMANZAT :هجدهمین خدا
16-هوتران:HUTRAN
17-نین کاراک: NINKARAK: الهه بنادر-نام وی علاوه بر کتیبه فوق بر روی ستونی که در شوش کشف گردیده است مربوط به زمان پادشاهی شیلهاک اینشوشیناک نشان می دهد که وی بیش از یازده قرن پرستش می شده است.
18-نیارسینAاNIARSIN در قسمتی از کتیبه نقش برجسته کول فرح یا دره شادی مربوط به هانی حکمران ایذه (717-699 ق م ) می گوید:
"من...زیارتگاه الهه نیارزینادر آیاپیر ،الهه...لیپین LIPINرا بنا نمودم..."
19-ناپیر (NAPIR): خدای ماه (درخشنده)
20-هوساHUSA
21-ناریدیNARIDEخدای پیروزی
در اثری از دوره کوتیک اینشوشیناک آمده است:"پیروزی به وسیله ناروندی به دست آمده است.
22-اینشوشیناکINSHUSHINAK فراوانی آثار به دست آمده شامل آجرهای معابد،ستون ها ، لوح ها ،کلون درب وغیره نشانگر آن است که خدای مذکور محبوب ترین خدای عیلامیها بوده است.وی را خدای شهر شوش لقب داده اند .
22-شیموتSHIMUTبشارت دهنده قدرت.روز مخصوصی در تقویم عیلامیها برای عبادت این خدا ثبت شده است.در این روز که مصادف با یکی از روزهای اواسط اردیبهشت است گاو نری برای شیموت قربانی می شده است.این خدا در ردیف هفتم مجمع خدایان دوره هیتا قرار دارد و بعد از اسم اینشوشیناک دیده می شود.
23-ناهی تیNAHITIخدای خورشید(نا=روز و هیت +روشنی بخش روز)،خدای تجارت .نام برخی از شاهان عیلام از این خدا الهام گرفته است:کوتیر ناهونته ، شوتروک ناهونته و غیره.
وجود خدایان متعدد بیانگر تنوع قومی و اعتقادی و تلاش برای گرد آمدن در یک تشکیلات واحد است.

کول فرح(دره شادی)صحنه حمل مجسمه خدایان با شرکت بزرگان عیلامی

هیچ نظری موجود نیست: