دوشنبه، آبان ۰۴، ۱۳۸۸

چه کسی عملاً کفر می گوید و شرک می ورزد؟

کافر و مشرک در روزگار ما چه کسی است: آن که عملاً منکر علم و هنر و آزادی و دموکراسی دستاورد بشری است یا آن که خرافات ضد علمی و ضد مردمی آن چنانی را به عنوان بدیهیات قبول ندارد. فی المثل موش زیر زمینی جاودانه و ماوراء طبیعی چاهها را به عنوان منجی شمشیر به دست بشریت بر نمی تابد. "چون غرض آمد هنر پوشيده شد صد حجاب از دل به سوى ديده شد" (آقای سروستانی نویسنده مطلب زیرین یا معنی این شاه بیت مولویِ موعود نشناس را نفهمیده یا خودش را به کوچه علی چپ زده آن را در معنایی سطحی و عملاً در خلاف مفهومش به کار برده است). آیا اساساً اعتقاد به الله صمد با باور به این نوع موعود زیرزمینی، بی واسطهً سفسطه و عوام فریبی، سازگار است. اگر این باور بسیار کفر آمیز و شرک آلود به مفهوم امروزین آن با زندگی روزمره ایرانیان سر و کاری نداشت؛ شاید لزومی به بحث گذاشتن این خرافه نمی بود ولی با این اعتقاد ضد عقلی و ضد علمی دستگاه ولایت فقیهی به نیابت از این وهم اسطوره ای به طور رسمی در ایران راه انداخته اند که به عنوان طناب دار و شمشیر داموکلس بالای سر مردم در همه عرصه ها به حق و حقوق ایرانیان تجاوز کرده و خیابان را از خون روشنفکران مردمی و متعهد و جوانان پر احساس مملکت رنگین میکند. این موعود تاریخی در اساس علوی انقلابی و عدالت خواهی از اعقاب حسین بن علی به نام مهدی ابوالحسن یحیی (جاودانی) بن عمر (آبادگر) ملقب به قتیل شاهی (=چاهی) بوده که درهمان حدود سال تولد حسن عسکری قیام عدالتخواهانه اش در منطقه شاهی (چاهی) سرکوب شده و خود در همین منطقهً اطراف کوفه به قتل رسیده بوده است. بر روح پر فتوحش صلوات و درود. ولی طرفداران راه گم کرده وی در ادامه راه او، وی را در جایگاه دیگر یافته و آرمانش را بر ضد آرمانش تبدیل نموده اند.آل یاسین (اصحاب سوگوار)- که نامش در نزد شیعیان در دعای آل یاسین مهدی موعود حفظ شده است- در واقع طرفداران همین مهدی ابوالحسن یحیی بن عمرعلوی انقلابی بوده اند که به گواهی تاریخ بیشترین اشعار سوگواری در تاریخ را در باب این سرور مقتول و موعود خویش سروده بودند.
چون غرض آمد (ابراهيم شفيعى سروستانى، ماهنامه موعود)
"چون غرض آمد هنر پوشيده شد
صد حجاب از دل به سوى ديده شد
شايد بتوان گفت كه از آغاز عصر غيبت كبرا تاكنون، در هيچ زمانى نام و ياد امام عصر، عجّل اللَّه تعالى فرجه، مانند زمان ما در ميان مردم جارى و سارى نبوده است. افزايش محافل و مراسم دعاى ندبه، دعاى عهد، زيارت آل ياسين؛ خيل روزافزون عاشقان و مشتاقانى كه هر شب چهارشنبه و جمعه از سراسر كشور راهى مسجد مقدس جمكران مى شوند؛ كتاب ها، جزوات و ديگر آثارى كه با سيرى رو به تزايد در موضوع مهدويت و انتظار منتشر مى شوند؛ افزايش انجمن ها و گروه هاى مطالعاتى، پژوهشى كه با هدف شناخت بيشتر شخصيت امام عصر، عليه السلام، و بازشناسى موضوع انتظار در دانشگاه هاى كشور شكل مى گيرند؛ برگزارى همايش ها و اجلاس هاى متعدد با هدف تبيين ابعاد مختلف موضوع مهدويت و... همه نشان از توجه قلبى مردم به امام عصر، عليه السلام، و احساس روزافزون نياز به حجت خدا در جامعه ما دارد، كه اين خود تحوّلى مبارك و رويدادى عظيم است، رويدادى كه شايد بتوان آن را ظهور اصغر و مقدمه ظهور اكبر مهدى موعود، عليه السلام، به شمار آورد.
امّا از آنجا كه به موازات رشد و بالندگى هر حركت صحيح، جريان هاى انحرافى و حركت هاى ناصحيح نيز توسعه مى يابند، بايد بسيار مراقب بود و اجازه نداد كه حركت مقدس و برخاسته از ضمير پاك و آگاه مردم مسلمان كشورمان با اقدامات نادرست و حساب نشده عده اى و يا خداى نخواسته اغراض و نيت هاى ناپاك عده اى ديگر آلوده شود.
يكى از مهمترين آسيبهايى كه درحال حاضر حركت مقدس مهدويت را در جامعه ما خدشه دار مى سازد، عوام زدگى و گرايش به اقدامات سطحى و بى مايه است. كه اين موضوع در قالب هاى مختلفى همچون سخنرانى ها، نشر كتب، جشن ها، مراسم و... ظهور و بروز پيدا مى كند.
1. سخنرانى ها، منابر و مجالس
به نظر مى رسد در سخنرانى ها و منابر و مجالسى كه به نام مقدس امام عصر، عليه السلام، برگزار مى شود، بايد چند نكته اساسى مورد توجه قرار گيرد:
1. گسترش فرهنگ انتظار؛
2. تقويت حالت انس و ارتباط معنوى مردم با امام عصر، عليه السلام؛
3. تبيين وظايف و تكاليف مردم در برابر حجت خدا؛
4. آشنا ساختن مردم با نشانه هاى ظهور و آماده ساختن آنها براى اين پديده مبارك؛
5. پاسخگويى به پرسش ها و شبهات روز در موضوع مهدويت؛
6. زدودن آثار جهل و خرافه از اعتقاد به مهدويت.
متأسفانه امروزه شاهديم كه برخى از سخنرانان و اهل منبر و خطابه به هيچ يك از موارد بالا توجه نكرده و صرفاً مردم را با نقل خواب و رويا و بيان حكايات ملاقات ها و تشرّفات، آن هم بدون توجه به ميزان صحّت و استناد آنها، سرگرم مى كنند.
بايد توجه داشت كه اين شيوه سخنرانى و تبليغ نه تنها مردم را همواره در سطحى نازل از ايمان و آگاهى قرار مى دهد، بلكه اعتقاد و باور آنها را نيز بسيار شكننده و آسيب پذير مى سازد؛ زيرا مردمى كه تنها با بيان يك خواب و رؤيا جذب موضوع مهدويت مى شوند، با وقوع اندك خدشه اى در اين نقل ها دچار تزلزل و سردرگمى مى شوند.
از سوى ديگر اين قبيل سخنرانى ها و مجالس شنوندگان و مخاطبان جوان و نوجوان را از رسالت سنگينى كه در برابر حجّت خدا، حضرت صاحب الامر، عليه السلام، دارند، غافل ساخته و به اين انديشه وامى دارد كه تنها بايد در پى به دست آوردن ادعيه، توسلات و ختوماتى براى تشرّف و ملاقات با آن حضرت بود و قطعاً اين قبيل افراد اگر به آرزوى خود دست نيابند دچار دلزدگى و نااميدى مى شوند.
خطر ديگرى كه اين نوع سخنرانى ها و مجالس دارد اين است كه اعتقاد به مهدويت را در نزد كسانى كه هنوز به حقايق شيعه و عمق انديشه مهدويت پى نبرده اند، به عنوان اعتقادى موهوم و آميخته با خرافه جلوه مى دهد."

۲ نظر:

آریانی گفت...

سلام دوست عزیزم
بلاگ خوبی دارین
اگر مایل باشیند تبادل لینک کنیم

ناشناس گفت...

با درود
برای تبادل لینک بیژن تماس بگیرید.آدرس مایلش در وبلاگ موجود است.
خوش باشید