سهشنبه، شهریور ۰۶، ۱۳۹۷
تحقیقی در جغرافیای باستانی نواحی ماد
نامهای باستانی مناطق بین استانهای کرمانشاهان و سمنان
ما در اینجا مطالب مربوطه در این باب را از تنها تاریخ معتبر ماد یعنی تاریخ ماد تألیف دیاکونوف، به ترجمه کریم کشاورز را نقل نموده و تبیین خود را در پایان ضمن متن بر آن می افزائیم:
سارگون دوم پادشاه سفاک آشوری در سال 713 قبل از میلاد لشکرکشی به داخل ماد را آغاز کرد. مادها از سال 714 منتظر این حمله بودند و از آن بیم داشتند. بیم شان تنها سال 705 ریخت که در آن هنگام سارگون برده دار شکارگر مادها خود به دست فراسپ پادشاه کشورگشای سکایی (افراسیاب اول، ایشپاکای/اسپارگاپیس) در کنار دژکولومیان (تخت سلیمان) غافلگیر شده و به قتل رسید. بنا به اوستا، یشت نوزدهم زمانی که فراسیاب اول (فراسپ) فرمانروای تازی زئینی گو (زنگیاب، سارگون دوم) را به قتل رساند، دارای فر کیانی بود. به هر حال در گزارشهای سالنامه های سارگون ضمن شرح لشکرکشیهای وی اسامی کهن مناطق مختلفی قید شده اند که بسیاری از آنها قابل تعیین می باشند. ما در اینجا صرفا نامهای مذکور در همان گزارشهای سال 713 قبل از میلاد را مورد مداقه قرار می دهیم: بهانۀ لشکرکشی سال 713 شورشی بود که در ناحیه کارالا (در یکی از دره های زاب کوچک، محتملا ناحیه سنقر کلیایی) وقوع یافت و ساکنان آنجا مردی را که دست نشانده آشوریان بودند طرد کردند. سارگون ساکنان کارالا را قلع و قمع کرده و 2200 تن از سران ایشان را امان داده و به حضور پذیرفت. از آنجا عازم ماد مرکزی و الیپی (کرمانشاهان) گشت. پس از ورود به الیپی دالتو (یا تالتو) پادشاه آنجا را بر سریر سلطنت وی مستقر ساخت. این عمل بدان سبب ضرورت یافت که پادشاه مزبور طرفدار آشور بود و اتباع وی و حتی بزرگان و اعیان نیز از این رهگذر از وی ناراضی بودند. لشکریان آشور از آنجا به داخل ماد رهسپار شدند. متن منبع ما در این مورد چنین میگوید. نظر به آغاز و انجام رفت لشکرکشی، مسیر این تهاجم بین کرمانشاهان (الیپی) و سمنان (سرزمین آریبی=عربهای شرقی) قرار داشته است:
"کشور سیگری سو (صحنه)، کشور بیت باعان (خانه خدا= معبد ایشتار کنگاور)، ایالت ماد که در مرز الیپی است (ناحیه همدان)، کشور ...، کشور آپساخوتی (دارای گردنده سخت گذر=آدراپانای خبر ایزیدور خاراکسی، اسد آباد)، کشور پارنوآتی (نوبران)، کشور اوتیرنا (=جایگاه بزرگ، بیوران)، دهکده دیریستانو (=صومعه ، رازگان)، کشور...، کشور اوریاکی (که بعدأ اوپیته فرزند دایائوکو آن را تسخیر نمود، و در ناحیه رودکها قرار داشته، همان خرقان)، کشور ریمانوتی (رباط کریم)، ایالت کشور اوپورئی (چشمۀ با شکوه=رغه، ری) کشور اویا دائوئه (ایوانکی)، کشور بوستیس (پلشت)، کشور آگازی (علی القاعده همان اوالی، آبعلی) کشور آمباندا (دماوند)، کشور دانانو (=جایگاه بالایی/ فرازکوه، فیروزکوه)، ایالات دوردست در مرزهای کشور آریبی مشرق (اعراب سمت سمنان)، ایالت مادهای مقتدر که یوغ خدای آشور را فرو افکندند و مانند دزدان به کوهها و بیابانها روی آوردند، من هیزم شعله ور به تمام دهکده های ایشان افکندم و سراسر سرزمین ایشان را به تلهای ویران و فراموش شده مبدل ساختم." بیشترین نامهای عمومی مناطق ماد بزرگ و میانی و مراکز آنها را در گزارشهای لشکرکشی سالنامه های تیگلت پیلسر پادشاه آشوری می توان پیدا نمود که متن آنها با توضیحات الحاقی اش از سوی ما در تعلیقات فصل دوم تاریخ ماد، صفحات 508 و509 از این قرار است:
"تعیین مسیر و محل لشکرکشی های تیگلت پیلسر به خاک ماد بسیار دشوار است. ما چهار روایت اصلی در بارۀ نواحیی که وی در نوردیده بوده، در دست داریم. در سالنامه ها مذکور است که لشکرکشی اول (744 ق.م) اختصاص به [نامورو در دره دیاله (یا پارسوا= ناحیه کناری)] و بیت زاتی (شازند)، بیت آبدادانا (بیجار)، بیت کاپسی (ملایر) و بیت تازاکی (تویسرکان) داشته است. در سالنامه های مزبور ضمنأ برخی جنگهایی را که در سرزمینهای پارسوا که پایتخت آن نیکور (ننور) بوده و بیت زاتی (شازند) و تا حدی آبدادانا (بیجار) و بیت سانگی (سنندج) و بیت کاپسی (ملایر) و دیگر آرنزیاش (حلبچه)، کیشه سو (همدان)، ارازیاش (اردلان)، سومورزو (سنقر) و بین همبان (کرمانشاه) وقوع یافته بوده بر می شمرند. و از آن پس فهرست کلی از حکام که سر به اطاعت نهاده بودند، میدهند که درست محفوظ نمانده است. ظاهرأ شرحی که در لوح سنگی اول نمرود آمده نیز مربوط به همین لشکرکشی می باشد: بیت همبان (کرمانشاه)، سومورزو (سنقر)، بیت باروآ (بهاره)، بیت زوآلزاش (دلیجان)، بیت ماتی (مریوان)، توپلیاش (دره دیاله)، تیل تارانزای (کلاترزان)، پارسوا (کردستان ایران، در سمت زاموآ= دره شهر زور)، بیت کیپ سی (ملایر) تا شهر زاکروتی (زنگنه یا یاسوکند) و مادهای نیرومند. لشکرکشی دوم (737 ق.م)، طبق مندرجات سالنامه ها به بیت سانگی (سنه، سنندج)، بیت تازاکی (تویسرکان)، مادها، بیت زوآلزاشو (دلیجان) و بیت ماتی (مریوان) تخصیص داده شده بوده است. و جداگانه نام نقاط مسکونی زیر آورده شده است: ناحیه ای که مرکز آن بیت ایشتار (الشتر یا اشترینان) بوده، بیت کاپسی (ملایر)، شهر تادی روتا (توره) و نیروتاکتا (نهرمیان)، سیبور (ساوجبلاغ)... آریارما (تپه گیان نهاوند)، خروسی (خلجستان)، ساکسوکنو (ساروق)، کارزیبرا (گازران)، بیت ساگبات (کارکاشی، کاشان)، سیلخازی (سیالک)، تیل آشوری (یکی از تپه های باستانی مجاور سیالک کاشان). دومین لوح سنگی نمرود یکجا امکنه زیر را بر میشمرد: بیت همبان، بیت سومورزو، بیت باروآ (بهاره)، بیت زوآلزاش، بیت ماتی، توپلیاش (دره دیاله)، بیت تارانزای، پارسوا، بیت کاپسین و نقطه مسکونی زاکروتی (زنگنه یا یاسوکند) که ظاهرأ مربوط به لشکرکشی اول بوده است. و بیت ایشتار (کنگاور) و نیشای (نهاوند) و گیزین کی سی (قزوین)، نقطه مسکونی سیبور، اورننا (=کوهپایه، کرج)، نیپاریا (=دارای منبع آب زیر زمینی، قم) و کشورهای بوستوس (پلشت)، آریارمی (ورامین، حالا تصور میکنم آریارمی یا همان آریا اوروه مطابق تپه گیان نهاوند است)، خروسنی (خوار)، روآ (ری، قبل از کویر نمک)، اوشکاکان (جوشکان)، شیکراکی (شجاع آباد) و تیل آشوری یا دژ بابلیان (تپه سیلک کاشان). ضمنأ در کتیبه مصرأ اظهار شده که همۀ این نواحی جزو قلمرو آشور بوده و حکامی و جانشینانی از طرف آن کشور در آنجا مستقر بوده اند. کتیبه ای از بر لوح گلین از نمرود به تاریخ 728 ق.م باقی است که اطلاعات دقیقتر ولی کلی به ما میدهد. فهرست آن کتیبه چنین است: نامرو (در دره دیاله)، بیت سانگی تویی (سنندج)، بیت همبان (کرمانشاه)، سومورزو (سنقر)، باروآ (بهاره)، بیت زوالزاش (دلیجان)، بیت ماتی (مریوان)، توپلیاش (در دره دیاله)، تارانزای (کلاترزان)، پارسوا، بیت زاتی (زرند)، بیت آبدادانی، بیت سانگی، بیت تازاکی (تویسرکان)، بیت ایشتار (الشتر یا اشترینان)، زاکروتی (زنگنه). کتیبۀ مزبور ضمنأ به خصوص تصریح می کند که نواحی یاد شده که تقریبأ همه مربوط به لشکرکشی اول بوده جزو ایالات آشور شده بوده اند. و بعد بلافاصله اسامی ذیل آمده است: گیزینی کی سی (قزوین)، نیشا (نهاوند)، سیبور (ساوجبلاغ). اوریمزان (ورامین)، رعوسان (حسن آباد)، نیپاریا (قم)، پوستوس (پلشت)، آریارمی (آریارمی یا همان آریا اوروه مطابق تپه گیان نهاوند)، خروسی (خوار، گرمسار)، ساکسوکنو (ساروق)، آراکتو (اراک)، کارزیبرا (گازران)، گوکی ننانا (کوشکک)، بیت ساگبات (کاشان)، سیلخازی یا دژ بابلیان (سیالک)، روآ (ریوند، قبل از کویر نمک)، اوشکاکانا (جوشکان)، شیکراکی (شجاع آباد) و سرزمین طلا (اردستان).
در منابع کهن بین النهرین در رابطه با لشکرکشی بابلیها و آشوریها همچنین از شهرها و نواحی زیر هم یاد شده است: اورکیش (شهر پایینی، الکوت)، ناوار (سرزمین الهه کاسی کوهستان شمالی، حوضۀ دره دیاله)، خارسی (کارس منابع یونانی، کرمانشاهان)، کیماش (بلوک کماسی کردستان)، خومورتی (توز خورماتو)، خوخونوری (باوه نور)، گانخار (قصبۀ گهواره بین کرمانشاه و سرپل ذهاب)، آل شوسین (قصر شیرین)، دیمات ان لی لیا (ده مندلی)، خامازی (خفاجه)، کوک کوما (کمیجان)، رمدانی (رزن)، خارخوبارا (رودآور)، کیلامباته (کبوتر آهنگ)، اوریانگو (ایرانشاه)، زابشالی (حوضۀ زاب سفلی)، داگارا (دیاله)، هابهی (بلوک بهی سقز)، کیروری (کفری کردستان عراق)، سیمره (حوضه رود سیروان)، اولمانیا (حلوان)، آداعوش (قلعه دیزه)، خارگا (خانقین)، خارماسا (خورمال)، گیلزان (طبق قاعده تبدیل گ به و، ب همان قصبه بارزان)، بادتیریکان (خارخار، دیوان دره)، کارزیابکو (بعقوبه).
در لشکرکشی سارگون دوم آشوری حدود سال 715 پیش از میلاد از سوی آشور به سمت کردستان و زنجان و میانه که به مقصد نبرد با اوراتو صورت گرفته است از قلاع و قصبات زیر یاد شده است: سوریگاش (سقز)، آپپاتار (آبدادانا، بیجار)، کیت پات (تکاب) کیشّلو (کوشکین)، کیندائو (قیدار)، آنزاری (انجرود)، بیت باگای (خدابنده)، شوآن داخول (شیخ طبق)، دوردوکان (ترکمان)، سوکا (سبز)، میسو (میانه)، بالا (بادلو)، آبی تیکنا (آچاچی) و سرانجام دژ پانزیش که بین میانه و زنجان قرار داشته با قصبه آغ کند مطابقت دارد. در لشکرکشیهای سارگون دوم آشوری به ماد از سیگریس در ناحیه رودکها (سمت سجاس)، بیت خیرمامی (خرم دره)، اومارگی (ابهر)، مالی (مهین) نیز نام برده شده است. ناحیه رودکها (شانارته) شامل دره قزل اوزن (گیزیل بوندا، رودک علیا) و دره خررود/قره چای (راماتئا، رودک سفلی) بوده است.
مطابقت بیت کاپسی با ملایر
در لشکرکشی های آشوریان از شهری به نام بیت کاپسی (محل تهیۀ شراب) به همراه نام بیت ایشتار (اشترینان یا الشتر)، زاکروتی (زنگنه)، تادی روتا (توره)، سیبور (سامن)، نیروتاکتا (نهرمیان) و نیشای (نهاوند) نامبرده شده که با شهر ملایر (محل تهیۀ شراب انگوری) مطابقت می نماید.
نامهای کهن ساوه و تویسرکان و ملایر در منابع آشوری
در منابع آشوری نام بیت ساکی یا بیت سانگی (سَوَنگهه= سَوَ، محل میوۀ پر سود= سو-فالی سنسکریت= میوۀ انار) و بیت تزّکی و بیت کاپسی (محل شراب) در دو مورد در شرح لشکرکشی های آشوریان با هم در منطقه واحدی در شرق ماد ذکر شده اند که به ترتیب با ساوه و تویسرکان و ملایر مطابقت دارند.
مطابقت تادی روتا با قصبۀ توره
در کتیبه های آشوری تیگلات پیلسر سوم که به حدود سال 737پیش از میلاد ضمن بر شمردن فتوحات و نواحی غارت کرده اش در نواحی ماد مرکزی در این ناحیه در کنار بیت کاپسی (ملایر) از شهری به نام تادی روتا نام برده شده است که به وضوح مطابق همان قصبه توره است.
بررسی نامهای تاریخی کهن اراک، آشتیان و فراهان
در صفحه 502حواشی فصل دوم تاریخ ماد تألیف دیاکونوف، ترجمه کریم کشاورز ضمن ذکر مناطق سمت این حوالی از سه شهر بیت ایشتار، کاپسی، تادی روتا (با علامت سؤال یعنی قرائت نامطمئن) و نیروتا کتا (جایگاه پایین رود) نام برده شده است که به ترتیب مطابق الشتر یا اشترینان، ملایر، توره و نهرمیان می باشند. نام کاپسی که در کتیبه های مربوط به لشکرکشیها و سالنامه آشوری به کرّات یاد شده با شهر ملایر مطابق است . نامهای ور (دژ) ورشه (دژ شاهی، آبادی سلطان= سلطان آباد) که در عهد تسلط اعراب و بعد از آن در این منطقه از آن نام برده شده است، قابل تطبیق با قصبه حصار می باشد که اکنون شهر اراک گفته میشود که پیشترعراق (لابد مأخوذ ازارک یعنی دژ) نامیده می شده است. نام باستانی آراکتو در این سمت گواه آن است. کسروی در کتاب کاروند خود به درستی حدس زده است که این اماکن این مناطق خصوصا آشتیان (ورهشی باستانی، ورکسه پرنه) جایگاه دینی و اقتصادی والایی داشته و مکان معابد کهنی بوده اند. فراهان (فرمیهن یعنی "جایگاه با شکوه و فر") هم جای مجلل ترین معبد/ آتشکده ایرانیان باستان یعنی کا- ریان (یعنی پرستشگاه باشکوه) یکی از چهار آتشکده معروف عهد ساسانیان بوده است که بعد از به غارت رفتن آن توسط اعراب آتش مقدس آن به دژ روستای پردغان (فردجان) حمل شده بود.
نامهای باستانی برخی نواحی میانی ماد در کتیبه های آشوری (همراه با نام معادلهای کنونی محتمل آنها)
بیت ایشتار (طراز ناهید/تیراز ناهید= پرستشگاه نیرومند ناهید (معصومه) یا محل ناپدید شدن ناهید [در سمت قم])، بیت کاپسی (قم)، تادی روتا (توره)، سیبور (ساوه)، گیزین کیسی (قزوین)، اورننا (فرمیهن)، گوکی ننا (گرکان)، کار زیبرا (گازران) و ساکسوکنو (ساروق). نام کهن کرمانشاه در منابع آشوری و یونانی یعنی خمبادان (همپادان، سمپادان) و سامبان را میشود به معنی پایگاه مردم انجمنی (ساگارتیان، گورانها) گرفت.
نامهای دیرین کرمانشان و هرسین و کنگاور و الشتر و کنگاور و کوهدشت
در کتیبه لشکرکشی تیگلت پیلسر سوم که متعلق به سال ۷۳۷ پیش از میلاد می باشد٬ در این سمت از نواحی بیت سانگی (خانه سنگی)، بیت تازّاکی (خانه استوار)، بیت ایشتار، کینگی کانگی و کین دی گیاسو نام برده شده است که به ترتیب نشانگر کرمانشان (خانه سنگی)، تویسرکان (دژ سنگی)، الشتر یا اشترینان، کنگاور و کوهدشت می باشند.
صورت قدیمی نامهای کنگاور، سقز،سنقر و هرسین
در کتیبه های آشوری به جای نامهای کنونی کنگاور (کنگوبار، دژ دارای گنج)، سقز، سنقر(سنگ ور=دژ سنگی) و هرسین (خروس- شین=جایگاه خروس) اسامی کار کارخوندیر (دژ معبد درخشان)، سوریگاش، سومورزو و کشور خروسان (مات تارلوگاله) دیده میشود.
نام نواحی قم و کاشان در کتیبه های آشوری
کتیبه ای از بر لوح گلین از نمرود به تاریخ ۷۲۸ ق.م باقی است که چنین اطلاعاتی (با مناطق قابل قیاس آنها) از نواحی ری و کاشان به ما میدهد. اوریمزان (محل ور[=دژ] بزرگ، ورامین)، رعوسان (منطقه باشکوه، حسن آباد)، نیپاریا (منطقه دارای آب انبار، قم)، بیت ساگبات (دژ سنگی، کاشان)، سیلخازی یا دژ بابلیان (سیالک)، روآ (راوند، قبل از کویر نمک)، اوشکاکانا (محل چشمه، جوشکان استرک)، شیکراکی (خانۀ نیرومند، شجاع آباد) و سرزمین طلا (اردستان).
نامهای باستانی برخی مناطق بین استانهای همدان و کرمانشاهان و کردستان
در لشکرکشی که سارگون دوم آشوری در سال ٧١٣ پیش از میلاد به سمت الیپی (ما بین کردستان و کرمانشاهان و همدان) که تحت فرمانروایی تالتا (به لغت سانسکریت یعنی سرکوب کننده اشرار) بود صورت گرفت، از نواحی زیر یاد شده است که با توجه به معانی لفظی سانسکریتی/اوستایی این اماکن با نامهای جغرافیایی قابل قیاس کنونی شان از این قرار هستند:
سیگری سو (گسترده در سینه کوهستان)/صحنه (دژ واقع در سینه کوه) [نام سنندج/سیسر جای دیگر به صورت سی سیرتو= محل بسیار گسترده و نیرومند ذکر شده است]، بائیت عان (خانه ایزد آسمان)/بیستون (بغستان)، ماد (سرزمین نجبا)، آپساخوتی/ اسد آباد، پارنوآتی (به سمت پایین قرار داده شده، دارای خانه های پلکانی)/پاوه، اوتیرنا (واقع در سرپایینی دامنه)/اورامان (دارای خانه های واقع در سر پایینی)، دیریستانو (محل نیرومند)/دیوزند، اوریاکی (محل نیرومند)/قروه (محل وسیع و نیرومند)، ریمانوتی (محل شادی)/روانسر، اوپورئی (بالایی)/باوله، اویادائوئه (محل نگهبانی نیرومند)/اوربه، بوستیس (محل نیرومند باشنده)/بست، آگازی (محل واقع در دره ژرف)/سنقر(شین گور= محل واقع در گودی)، آمباندا (محل تقسیم آب)/امین آباد، دانانو (محل غلات)/دانان. ایالت دوردست کشور آریبی شرق و همچنین ایالت مادهای مقتدر (نظر به ترادف ماد و آریزانتی به معنی نجبا باید نام قوم واحدی باشند که به نظر می رسد همان ساگارتیان ماد بوده باشند).
جغرافیای تاریخی کهن شمال غرب ایران
در اینجا برای سادگی مطلب از آن نواحی این منطقه سخن به میان خواهم آورد که در مقالات سابق در باب آنها کلامی نرفته است. منبع اساسی در این باب همانا یادگار بزرگ ایگور میخائیلویچ دیاکونوف یعنی تاریخ ماد به ترجمۀ کریم کشاورز است. ما در اینجا مندرجات تألیف وی را اساس قرار داده و از این طریق بر روی جغرافیای تاریخی و تاریخ باستانی این ناحیه که مورد مشاجره پان ایرانیستها و پان ترکیستها است، پرتوی می افکنیم. دیاکونوف بر اساس کتیبه های آشوری از ناحیۀ زیکرتو و شهر و دیار سانگ بوتی و شهرمجاور آن اولخوی نسبتأ مفصل صحبت نموده است. وی به درستی ناحیۀ زیکرتو (یا زیکیرتو، زی کیرتو) را با حوضۀ رود شهر چای تطبیق داده و ضمنأ می گوید که آشوریان با فرستادۀ فرمانروای زیکرتو با مترجمی ماننایی که خود نام غیر ایرانی داشته صحبت کرده اند. دیاکونوف جای دیگر از ولایت کرتیارا (کله شین؟) در کردستان کنونی ایران خبرمی دهد. کتیبه های آشوری متعلق به سارگون دوم در ناحیۀ زیکیرتو (یعنی محل زیست ساگارتیها) یعنی حوضۀ رود شهر چای میانه از قلاع و روستاهایی نام برده شده اند که این نامها با نظایر کنونی آنها از این قرارند: پاردو (=پاردیه، فراهیه)، ایشتایی پار (ایشنار)، ساکتاتوش (شیخ طبق)، نانزو (نوروز آباد)، ائوکانه (اوگان، ابرگان، روستای نیاکان پدری نگارنده)، کابانی (کبودین)، قوروسوپا (قره جه قبا)، راکسی (=لاکسی، کسلان)، گیم داکریکا (گون دوغدو)، باروناکا (بارنجق)، سی ترا ( سیه دل)، تاش دامی (تکمه داش) و تسامیا (=چامیان، کارا چمن). کتیبه های همین پادشاه آشوری در ادامۀ شرح لشکرکشی حدود سال 710 پیش از میلاد از شهرهای سانگی بوتو (محل بوته های انگور) و اولخوی (یعنی شهر شایسته خوی) نام می برند که به ترتیب همان شهرهای مرند (موروندا، مورونت، یا ماورونداگارای عهد باستان) و شهر خوی می باشند. از اینجا معلوم میشود نام مرند (مورونت، ماورونداگارا) در اصل به معنی شهر تاکستانها بوده است چه کلمه مووره در زبان آذری و کردی به ترتیب به معنی بوته تاک و خود تاک می باشد. از این مطلب همچنین معلوم میشود بیت سانگ بوتی (محل انگور) در ماد بزرگ هم جز همان تاکستان حالیه مراد نبوده است. معنی لفظی خود لفظ بومی کهن خوی نیز قابل انکشاف است چه ارامنه نام پهلوی این شهر را در عهد کهن هیر آورده اند که به معنی ثروت و رفاه است و این معنی در نامهای کهن آنجا یعنی اولخوی (دارای ثروت شایان) و خوی وه (دارای ثروت خوب) که در سالنامه های آشوریان یاد شده اند، مصداق پیدا می کند. در شرح لشکرکشی سارگون دوم به نواحی سانگ بوتی و اولخوی و اورارتو از این اماکن نام برده شده است که با نامهای قابل قیاسشان از این قرار می باشند: ساردوری خورد (سیداوا)، خورنکو (خانقاه)، خاردانیا (خان دیزه)، گیزو آرزو (قیزقلعه)، شاشزیسا (شکریازی)، خودورنای علیا و سفلی (شبانلوی علیا و سفلی)، اوادنا اونزا (ایری بوجاق)، آرازو (عذاب)، شادیش سی نیا (سید خاجین)، سیتو آرزو (سویدلی)، زیرما (زروان، زارغان)، سورزی (کورتی)، الیادی نیا (ایواوغلو)، سورزیالدیو (سولکده)، آرمونا (آلمالو) و سر انجام کی ناشتانیا (جایگاه چشمه) که مطابق با روستای چشمه است. نام کوههای آورین و اردیج: که سارگون دوم در ادامه تهاجم خونین و غارتگرانۀ خود در موقع ورود به اورارتو که از سمت شمال دره قوتور صورت گرفته است از میان دو کوه به نامهای آرسابیا و اثرتیا عبور می کند که به ترتیب با کوههای امروزین آورین (به لغت پهلوی یعنی با شکوه) و اردیج (به لغت پهلوی یعنی آراسته) در نزدیکی مرز ترکیه قابل مطابقت می باشند. نام محال چاردولی: منابع آشوری و اورارتویی از کوهی به نام خارسی/ارسیته در اراضی ماننا که در مجاورت ناحیۀ پارسوا (استان کردستان کنونی) نام برده اند. این کوه مطابق کوه قره داش حالیه است چه این کوه در در اراضی قبیلۀ ماننایی کوموردیان قرار داشته است که اکنون تصحیف شدۀ نامشان در اسم محال چاردولی (چردوغلو) که شامل ناحیه این کوهستان میشود، زنده مانده است. در لشکرکشی سال 713 پیش از میلاد سارگون دوم به ماد از نواحی سیگریس، باییت آن (خانۀ خدا) یا بیت باگای، روستای دیریستانو (محل استراحت کاروانها)، اوریاکی، ریمانوتی، اُپورئی، اویادوئه، بوستیس، آپساخوتی، پازئواتی (به ظاهر به معنی دارای آب گرم) ، اوتیران (به ظاهر به معنی دارای آب نیرومند) ، آگازی و آمباندا (به ظاهر به معنی جایگاه سردسیر) ما بین الیپی (کرمانشاه) و خوار (کویر نمک) نامبرده شده اند که به ترتیب با مناطق سنندج، بیستون یا خدابنده، نهاوند تاکستان، اوریاد، رامند، رودبار تفرش، ابهر،بوئین زهرا ، اسدآباد، گرماب، افشار، اورزمان و گرمسار مطابقت دارند. در کتیبه های اسرحدون پادشاه آشوری در سمت قم (نیپاریا) و کاشان (کارکاشی، بیت ساگبات) از دهکده ای به نام اوراکازابارنا یاد شده که با قصبۀ گازران کنونی مطابقت دارد. کتیبه های سارگون دوم در اطراف بیت باگای/ بیت ایشتار از سه قلعۀ کیششلو/ کارنابو، کیندائو/ کارسین، آنزاری/ کار اداد نام برده اند که به ترتیب با روستاهای حصار، کرسف و علی آباد در جنوب شرقی قیدار مطابقت می نمایند. خود نام قیدار شکلی از همان نام خدای جنگ آریانیان کاسی یعنی گیدار می باشد. محل قبایل اتحادیه ماننا ها در اطراف دریاچۀ اورمیه بنا به شواهد و قرائن از این قرار بوده است: محل تئورلیان (به ظاهر به معنی صاحبان قدرت، مانناهای پادشاهی) در جنوب دریاچۀ اورمیه قرارداشته آنجا که اکنون شهر ویران خوانده میشود خود نام ماننا به زبانهای ایرانی کهن معنی سرزمین پایینی را می دهد. مسّیئیان (ظاهرأ به معنی میانیها) در میاندوآب و حوضۀ رودهای زرینه رود و سیمینه رود ساکن بوده اند. محل دالیان را اطراف تبریز و حوضۀ رود تلخه رود تعیین کرده اند. نام سونبی ئیان با محال سلدوز اورمیه مطابقت دارد. کوموردیان یا چنانکه اشاره شد چاردولیهای کنونی در سمت شرق شهرستان میاندوآب زندگی می کرده اند. کتیبه های آشوری در ماننا (نیسیر عهد باستانی تر) از شهرهای ایزیرتو (پایتخت آن)، خارونا، شودور (شیمری خادیری منابع اورارتویی)، بشتو، و کارالا نام برده اند که به ترتیب مطابق با قصبات حسنلو، خلیفان، محمدیار (که ظاهرأ در آن محمد جایگزین شیمرشده است)، شاه قلعه وکلانه (درخبر شرفنامۀ شرف خان بدلیسی، قلعه دیزۀ کردستان عراق) مطابقت دارند. گودارمحل بشتو را با تپه کاپلانتو مقابله نموده است که خطا به نظر می رسد چه این نام ترجمۀ ترکی همان دژ پلنگان باستانی است که داریوش در کتیبۀ بیستون از آن یاد کرده است. آشوریان در جنوب ماننا یعنی ولایت پارسوای کهن (استان کردستان حالیۀ ایران) ازدژی به کاربیتو به معنی مبارک نام برده اند که با روستای مبارک آباد (صلوات آباد سنندج) مطابق می باشد. منابع آشوری در این سمت از قلعه ای به نام باروتا و کوهی به نام آرسیتا (هارشی) هم اسم برده اند که با قصبۀ بایدر و کوه چهل چشمه مطابقت می نمایند. کتیبه های سارگون دوم در بین میانه و تبریز از قلاع و شهرکهای سوکا، بالا، آبی تینکا، شوان داخول، دوردوکا و مسی (به اوستایی مئیذیه یعنی میانه) اسم برده اند که به ترتیب مطابق با روستاهای سیسان، اوجان، بوستان آباد، شبلّی، دوزدوزان و شهر میانه می باشند که حوالی این شهر آخری همانطوری که دیاکونوف خاطرنشان می کند مقر فرمانروایی دیاکو (دایائوکو، کیقباد شاهنامه) بوده است. کتیبه های آشوریان در ذکر لشکرکشی های آنان در ناحیۀ بین منطقۀ رودکها ( حوضۀ علیای رود قیزیل اوزن در جهت شمال) و ناحیۀ پارسوا (کردستان) از ولایتی به نام گیزیل بوندا نام برده اند که لابد همین نام است که به شکل قیزیل اوزن بر روی نام این رودخانه زنده مانده است. کتبیه های آشوری در این ناحیه از چهار قلعۀ مجاور آن با پارسوا تحت اسامی زیزی، آپپار، زالا و کیت پات یادکرده اند که نامهایشان قابل تطبیق با اسامی روستاهای چیچکو، پاپاله، چالاب و گنبد می باشند. یکی از مقرهای حکمرانی این منطقه در این عهد یعنی دژ سیبار با سهرورد دورۀ اعراب -که هم اکنون، به صورت روستایی در جنوب سجاس بر جای مانده است- مطابقت می نماید. شهر مهم دیگر این حوالی ساگ بیت آمده که با شهر تاکستان همخوانی دارد. نام کهن مراغه یعنی اوئیش دیش منابع آشوری می توان دارندۀ به معنی دارندۀ رودخانه سریع یا درخشان گرفت که یادآور نام ایرانی کهن دیگر آن یعنی افرازهارود می باشد. خود نام مراغه به معنی مرغزار است. در اوستا نام رودخانۀ آن یا رود زرینه رود ویتنگوهئیتی آمده است که به همین معنی دارندۀ جریان سیلابی می باشد. از اینجا معلوم میشود نام رودخانۀ آن یعنی صوفی (صافی) در اصل سپی بوده که در اوستا به معنی در هم شکننده و سیلابی یا به طور ساده دارنده آب صاف بوده است. دژ داربو که منابع اورارتویی جای آن را در شرق دریاچۀ اورمیه تعیین کرده اند مطابق با همان دژ مضاعف تارویی تارماکیس منابع آشوری یعنی شهر تبریز است. بیزانسی ها در رابطه با گزنا (تخت سلیمان) از تبرمایس (ماه نشان) هم یاد کرده اند. نام داربو را با توجه به نام قبیلۀ باستانی ساکن تبریز یعنی دالیان می توان به معنی مردم سرزمین بیشه زاران و باغها گرفت چه منابع یونانی نیز در آذربایجان از مردمی به نام داریتیان (مردم سرزمین درختان) نام برده اند. اما خود نامهای تارویی و تارماکیس به لغت کهن مادی به معنی دژ کوچک و دژ بزرگ بوده اند. منابع آشوری در سمت بین مرز ماننا و همسایۀ جنوبیش پارسوا (استان کردستان) در نزدیکی دژ بشتو (شاه قلعۀ نزدیک دیوان دره) از دو دژ به نامهای پوری و سی تو آریا (شاتی راراگای منابع اورارتویی) نام می برند که این دو نام به ظاهر بر روی نام روستاهای آب پاره و شریف آباد زنده مانده اند.
معنی لفظی برخی اسامی کهن نواحی شمال غربی ایران
در تاریخ ماد تألیف دیاکونوف با استناد به منابع بابلی و آشوری و اورارتویی و یونانی از جمله از نواحی زیر در ماد و حوالی غربی آن نام برده شده است که با معادلهای محتمل آنها از این قرارند: مادگو (میدان یا میدانسرای در غرب عراق)، نیگ مخی (نقده)،توروکی (طقطق)، اولوخین (ملکان)؛ شاریند (صائین قلعه؛ شاهین دژ)، خانجی (اخته چی)، هابهی (بهی)، زابشالی (چمچمال)، خورتوم (خرواتان)، خوخونوری (نوزی، نوتری ویران در عراق)، آرشتیانا (اشنو)، بین بارا (بارزان)، اوزه (رواندوز)، بیروتو (برادوست)، لاگالاگا (باالقلی)، دور لولومه (دیزه)، مورات تاش (سورداش)؛ اوگیشتی (اوجان)، کوه آلاتا (علمدار نزدیک مرند)، کیت پات (کیوی)، کین گی کانگی (کنگاور)، کین گیالکاسیش (کوهدشت)، کین دی گیاسو (گیان)، کوبوشخاتیدیش (کندی شیخان)، اوپیش/اوپوشو (فش)، گیرگیرا (گلچیدر)، کیخ باخزاتی (باشماق)؛ تانوس (طارم)، عوتارشی (طالش)، کوه دانو (کیهان داغ)، کوه بوشتو (پشت کوه)، آرشتیا (قلعه رش)، کیّروری (کفری)، آماته (الموت)، قبیله کوموردی (کُردان شاخه جنوبی؛ کردان فعلی)، خارمشاندی (خراجیان)، آداعوش (هفتاش)، خارماسا (خوشه دره)، سمسی (سنجابی)، اوریانگو (ایرانشاه)؛ بیت کیلمازاخ (قزل رباط)، خاردیشی (خسروی)، مرعوبیشتو (ماروش)، بیت باروآ (شیخ پاوه)، سوبی گالایان (گیلان غرب)، آیوسیاش (سردشت)، ارشتدیان (بردقلیشت)، پاشاسو (بژوه)، بوشتو (بیتوش)، آشدیاش (اشنویه؟)، اوکی یامون (پنجوین یا اورونجیک)، سی خو آنازی نیری (شیخ چوپان) و شهر هیربا محل درگیری سپاهیان آستیاگ و کورش سوم (شیربضا).
سه دژ بوشتو و باروتا و باروآ از لحاظ صوتی با نام قصبه های بست، بایوه و شهر پاوه در مناطق کردستان و کرمانشاهان مطابقت می نمایند.
جغرافیای تاریخی کهن برخی از نواحی شمالغرب ایران در لشکرکشی سارگون دوم آشوری
1-آندیا (اَنَت-دهیو= سرزمین انتهایی) مطابق طالش (تَرو-شی، سرزمین بیرونی) است. شهر پانزیش (پنج محله) آن که بین آن و زیکرتو(ناحیه میانه-هشترو) قرار داشته، با قصبه هشجین (هشت محله) مطابقت دارد.
2-زیکرتو (محل کشت دیمی) مطابق ناحیه میانه-هشترود است و شهر پاردوی آن (پردیده بانی) مطابق ناحیه دزدزان (دژ دژها) درشمالغرب میانه است.
3-مناطق اوئیش/آوائیس (آب صاف و درخشان) و اوئیش دیش (دارای آب درخشان) مطابق منطقه شهر رود صافی یعنی مراغه (افرازهروذ،فروزنده رود) است. نام رود صافی مراغه در دینکرد به نام اریخشان (دارای آب درخشان) آمده است.
4-واجیش (وائیذی شی= واقع در محل آب رودخانه) مطابق عجب شیر که در اوستا اسمش اپخشیر (شهر آب رودخانه) آمدهاست.
5-آجیدی (آذو-دهیو= شهر شادمان) مطابق دهخوارگان (ده محل میخواری) است.
6- پارسوا (منطقه پشتی) همان اردلان (اردی-لان= محل پشتی) در سمت سنندج است.
7-سانگی بوتو (شینگه بوتو= محل بوته زارهای انگور) همان شهر انگورخیز مرند (موره-ونت= دارای تاک)است.
8-اولخو (شهر صاحب ثروت فراوان) همان شهر خوی (محل ثروتمند) است.
9-آرما-ری-لی (هرما-رئو-ایلی= شهر سرمای شدید یا همان سیمباس= سرما-بس) مطابق سلماس (سرما-مَس) است.
10-نام زنزیونا (زنج- یونا، محل باتلاقی) که محلش در سمت جنوب آرماریلی ذکر شده و لشکرکشی هشتم سارگون دوم آشوری از آنجابه خود خاک آشور ختم گردیده و تمام شده، مطابق قصبه مرزی گنگ چین (گنک جین= محل گنداب و باتلاق) است.
11-گیزیل بوندا (دارای بوم گله پرور یا دارندۀ خانه های سنگی) حوضه رود قیزیل اوزن است.
بنابراین لشکرکشی سارگون دوم که از این نواحی نامبرده است از سمت کردستان به سمت میانه صورت گرفته و از آنجا از طریق هشترود به سمت مراغه و عجبشیر و آذرشهر و اسکو و تبریز و مرند و خوی و سلماس رفته است.
معنی محتمل نام نواحی اطراف دریاچه ارومیه در لشکرکشی سارگون از ماد به سوی اورارتو (بنا به قرائت دیگر)
زیکرتو (محل کندن معدن [نمک]) که مرکز آن پرده (محل گذر از میان: میانه) بوده است. آندیا (مرکز درخت سیاه= قره آغاج کنونی)، اوئیش دیش (دارای آب درخشان= دره رود صافی مراغه)، واجیش (محل پخش شدن آب= اردی هر، بناب)، آجیدی (محل بزکوهی خواران= دهخوارگان)، اوشکایا (اسکو)، دالاجا (محل محصول گلبرگ= مرند یعنی محل درختان تاک)، اولخوی (خوی)، ایرتیا (قره تپه؟)، ارزابیا (رازی؟) و آرماریلی (دیلمان، سلماس).
نواحی باستانی سمت اورمیه
نام اورمیه در کتیبه های آشوری به دو صورت آرمائیت و اورمیاته ذکر شده است. موضوعی که باعث بیراهه رفتن شناسایی مکان آن شده است همانا یاد گردیدن آن به همراه نام زیبیه (قصبه زیوه) در جنوب غربی اورمیه است که این یکی به سهو با زیویه (محل گنج مکشوفه معروف زیویه) – واقع در زاموای باستانی (سمت شهر زور)- مطابقت داده شده است. در حالی که کتیبه های آشوری نام این زیویه را به صورت اوزه به همراه روستاهای بیروتو (کرفتو)، لاگالاگا (لگزی)، بارا (پارسانیان) و دور لولومه (ایلو) جداگانه اسم برده اند. ایرانشناسان بر اساس این کجروی زیبیه را با تپه زیویه در 24 کیلومتری جنوب سقز و آرمائیت را با دهکده صاحب و تپه کاپلانتو در 5 کیلومتری جنوب شرقی زیویه را با ایزیرتو پایتخت ماننا یکی شمرده اند.در کتیبه های آشوری در شرح لشکرکشی آشوریان به رهبری سارگون دوم پادشاه آشوری به ماننا گفته شده است که وی هشت دژ را که در فاصلۀ مرز جنوبی ماننا و تختگاه آن کشور ایزیرتا (ایزیرتو) را تصرف کردند. این دژها عبارت بودند از آیوسیاش (سردشت)، پاشا[..]سو (پشتاشان) ،بوشوتو (باطاس؟)، آشتیاش (شتویس)، اوکی یامون (اورنجیک)، اوپیش (اووج)، سیخو آرنازی نیری (شیخان) که غالبأ در خاک کردستان عراق قرار دارند. سارگون سرانجام ایزیرتو (گوی تپه جنوب شرقی اورمیه) پایتخت ماننا و دو قلعه مهم مرکزی حوالی آن به نامهای آرمائیت (اورمیه) و زیبیه (زیوه) را تصرف کرد. در لشکرکشی سردار آشوری نابوشاروسور به همین منطقه گفته شده است که آخسری پادشاه ماننا مقر خویش را از ایزیرتا به قلعه ایشتائو (قصبه هشتیان بین اورمیه و سلماس) منتقل ساخت. آشوریان 15 روز ایزیرتا و قلاع مجاور اوزبیا (زیبیا، ایزی بیا، زیوه کنونی) و اورمیاته (آرمائیت، اورمیه) را محاصره کردند. ولی چون از تسخیر آنها عاجز گشتند به ویران کردن نقاط پیرامون و بردن مردم به اسارت و گرفتن اسبان و خران و دامهای بزرگ شاخدار اکتفا کردند. آشوریان در طریق بازگشت به تسخیر قلاع مرزی ماننائیان پرداختند. اراضیی که به تصرف آمده بود ظاهرأ در دو بخش قرار داشت. بخش نزدیک شوردیره (نقده) و کوههای خارسی (سیاه کوه) در مجاورت قبیله کوموردیان. در اینجا آشوریان دژ آرسیانشی (حسنلو) و ارشته یانه (اشنو) را تصرف کردند و نواحی اطراف آن را از هستی ساقط کردند. کشور ماننا پیشتر در منابع آشوری به نام مترادفش کشور مهری یا مهرانو (سرزمین شراب و شادی) خوانده می شد.
نامهای کهن مناطق کردستان
در کتیبه های آشوری مربوط به لشکرکشی ها به ماد بین منطقۀ توپلیاش (دره دیاله) و منطقۀ پارسوا (ناحیۀ اردلان و حوالی آن) به مرکزیت نیکور (ننور) از ناحیه ای به نام تیل تارانزای نام برده شده است که به وضوح یادآور کلاترزان کردستان است. در آن سمت از نواحی به اسامی بیت همبان (کرمانشاه یا کامیاران)، بیت سومورزو (سنقر)، بیت باروآ (قروه)، بیت زاتی (دهگلان)، بیت سانگ تویی/سیسرتو (سنندج)، بیت زوالزاش (سرو آباد)، بیت ماتی (مریوان) و بیت آبدادانی (بیجار) نیز یاد شده است.
نامهای باستانی برخی اماکن باستانی بین همدان و بروجرد
در کتیبه شیلخاک اینشوشیناک در میان بیش از ٢٥٠ شهر که وی گشوده و برخی قابل خواندن هستند، در گروه پنجم دو نام شاپورنامشهوم و بیت ایشتار در وجود شاپورخواست و الشتر اشترینان یا قابل شناسایی هستند؛ لذا مناطق مذکور در این گروه را باید بین هرسین، همدان و بروجرد جستجو کرد. ما در اینجا این گروه را از صفحه ٨٨ کتاب ایران در سپیده دم تاریخ جورج گلن کامرون، ترجمۀ حسن انوشه می آوریم و نامهای جغرافیایی کنونی مشابه و محتمل را در داخل پرانتز جلو نامهای مربوطه می آوریم: "اسامی شهرهای گروه پنجم که هنوز می توان آنها را خواند عبارت اند از: طورنات (تویسرکان)، شاهانتا (شاه آباد در جنوب نهاوند)، بیت ریه هاپی ("خانۀ شبان بزرگ"/ نهاوند= محل آسایش)، بیت باهه (باباجان)، شاپورنامشهوم (نامی کاسی به معنی "از آنِ پشتیبان خدا"، شاپورخواست/چغلوندی)، شاید بیت ایشتار (الشتر یا اشترینان)، هوراتو (مراد)، ایشیر توشا اداد ("حرم اداد"، کنگاور= دژ دختر باکره)، شاآپتیما (سامن یا پیامن، [شا = از])، بیت ریتوتی بزرگ (رنگرزان/ رئوک رزان= رزان با شکوه) و کوچک (رزان)، بیت ایتاتو (اشتاد)، رشو (فش)، بیت ریکیم اداد (خانۀ تندر اداد، ازندریان)، بیت موگیا (قابل تفسیر به محل گیاه مُو، ملایر/مل-آور)".
مطابقت دژ زاکروتی مادهای نیرومند با حصن آباد یاسوکند
تیگلت پیلسر سوم در کتیبه خود می گوید "من از خارخار (دیواندره) رهسپار شدم، از رودخانه عبور کردم، وارد زاکروتی شدم". از آنجاییکه شهر زاکروتی مادهای نیرومند را همان مقر دیائوکو در دره قیزیل اوزن می دانند لذا آنجا قابل قیاس با حصن آباد یاسوکند (شهر ستوده سترگ) در شمال بیجار می باشد.
शक्र zakra adj. strong, ऊति f. Uti protection.
شکل زیکرتو نام زاکروتی هم خود در زبانهای ایرانی مترادف با زاکروتی به همان معنی دژ نیرومند ساخته شده بوده و محل آن در سمت غرب دره قیزیل اوزن (رودک علیا) به سمت میانه (پاردو) ذکر گردیده است.
جستاری در باب نام و نشان باستانی دیواندره و همدان و کاشان
آشوریان در خاک ماد دو پایگاه نظامی و مستعمراتی به نامهای خارخار و کیشه سو و یک مرکز مادیهای معاند به نام کارکاشی (بیت ساگبات) داشته اند که به ترتیب با دیواندره و همدان و کاشان مطابقت می نمایند.
کتیبه های آشوری از دژ تو در توی هگمتانه تحت این نام یاد نمی کنند ولی دژ تو در تویی را که آن را رسم کرده در قلب خاک مادها به عنوان پایگاه خود استفاده می کرده اند، تحت نام کیشه سو یاد کرده اند. لابد حصارهای این دژ برای حفظ جان آشوریان درون آن در مقابل مادهای عاصی اطراف آن بنا شده بوده است که دل خوشی از این مالیات ستانندگان درون آن دژ نداشته اند. این نام به لغت سانسکریت و اوستایی به صورت کشیَه سو (خشیَه سو) به معنی سرای سود و ثروت است. این معنی از سوی دیگر مفهوم نام هگمتانه یا هنگمتانه در هیئت هنگ-مَئثنَ (جایگاه سود و ثروت) در زبانهای اوستایی و کُردی و بلوچی می باشد. دژ کیشه سو تا حمله کیاکسار (هوخشتره) به متصرفات آشور در تصرف آشوریان باقی مانده بود. این ما را بدین نتیجه می رساند که بر خلاف گفته هرودوت همدان (هگمتانه) صرفأ از عهد کیاکسار به پایتختی مادها برگزیده شده است و پایتختهای پیشین مادها در نواحی دیگری بوده اند.
دژ مادی "کیشه سو"، از روی نقش برجسته آشوری که در دور-شاروکین کشف شده، پایان قرن هشتم قبل از میلاد.
دیاکونوف محل دژی را که دایائوکو و خانواده اش در حدود سال 715 پیش از میلاد از آنجا به اسارت سارگن دوم آشوری رفتند، دره قزل اوزن در سمت شهر میانه دانسته است. در کتیبه های آشوری در مورد محل فرمانروایی خشثریتی که دیاکونوف وی را نواده دایائوکو حدس می زند، به دو نام کارکاشی (به سانسکریتی یعنی محل سفت و سنگی) و ساگ بیتو (به لغت مادی یعنی محل سنگی) بر می خوریم که در ناحیه ای به نامهای بارناکا (پرنه کا، محل چشمه)، بیت کاری (ناحیه مِلک چشمه) و پارتوکا (ناحیه کنار چشمه) قرار داشته و دژ مضاعفی به نامهای سیلخازی (دژ بابلیان) و تیل آشوری داشته است. نامهای سیلخازی و آشوری به صورت سهلاکهتی و آشری به لغت سانسکریت به معنی محل پرستشگاه (مکان زیگورات) و محل پناهگاه (دژ) می باشند.
نامهای کارکاشی و سیلخازی (دژ بابلیان) به وضوح یاد آور نام کاشان و تپه سیَلک کاشان می باشند. می دانیم دو تپه باستانی سیَلک به فاصله 600 متر از همدیگر واقع شده اند و تپه سیَلک جنوبی حاوی بقایای زیگورات بابلی می باشد. این مکانها در حمله خشمگینانه اسرحدون بدین نواحی خراب شده است.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر