نام و نشان شهر سوخته در اسامی شهر و دیار کهن ماگان و سیستان زنده مانده است
در منابع سومری نام سرزمین بلوچستان ماگان (یعنی شهر کاهنان و جادوگران) ذکر شده است. این معنی در نام اوستایی و یونانی کهن مردم آنجا یعنی یاتوان (یئوتیان= جادوان) زنده مانده است که در کنار مردمی به نام پریکانیان (مردم کوچ نشین و کناری= پیئریکانیان اوستا) می زیسته اند و از این رو در اوستا هم نام این دو قوم غالباً در کنار هم قید شده است. اما اگر خود نام کنونی سوخته را به عنوان نامی ایرانی بر شهر سوخته اصیل بشماریم در این صورت اصلی آن را باید به صورت سو (سود) و خته (مکان) یعنی جایگاه پرسود باز سازی نمود (نگارنده قبلا نیز در این باب سخن به میان آورده بود). ولی حال معتقدم همین نام شهر سوخته بیشتر با نام سئوستان ( (جایگاه پر سود) که می توان آن را هیئت اصلی و کهن نام سیستان شمرد، مصداق منطقی پیدا می کند چه از سوی دیگر نام ماگان به زبانهای کهن ایرانی همین معنی سرزمین کاهنان و جادوگران یا جایگاه غنی و ثروتمند را می داده است و این نام تا صده های اخیر به صورت مکران (جایگاه "مک ها= جادوگران/کاهنان یا ثروتمندان") بر روی نام سیستان و بلوچستان غربی باقی مانده بود. نام شهر مرکزی کهن منطقه یعنی زرنگ (دریا) را هم سیستان قید نموده اند که معنی سئوستان (شهر ثروتمند) بیش از معنی شهر سکاها (سگیستان) برای آن مناسب می افتد. شاید از این جهت بوده است که گفته شده است سیستان در پارینه انبار گندم آسیا بود. آمدن موضوع سکاها به سمت سیستان که در قرن اواخر قرن دوم پیش از میلاد اتفاق افتاده خود سببی دیگر بر رسمیت افتادن نام ایرانی دیرین این شهر بر این ویرانه شهر و کل سیستان و شهر مرکزی آن زرنگ گردیده است. بنابراین در مجموع چنین به نظر میرسد ایرانیان باستان نام با چاشنی کردن نام سکیستان (سرزمین سکاها) بر سوستان این نام اخیر را به عنوان معادل ایرانی نام شهر ماگان یا شهر مرکزی ولایت ماگان (ساحران) بر آن اطلاق نموده اند. این خود ملزم آن است که نام بومی و سومری ماگان در هزاره سوم قبل از میلاد بر آن اطلاق شده باشد. انتساب اسطوره سوشیانتها (سود رسانان زمین) با دریاچه هامون سیستان نشان میدهد که سو-شین (=جایگاه پرسود) یعنی معنی نامهای دیرین این منطقه ماگان و سوستان (سیستان) در اینجا اساس مکان سئوشیانتها (موعودهای منجی و سود رسان زمین) قرار گرفته است. جالب است چنانکه از هسوان- تسانگ خبر زائر چینی بلخ و هندوستان در اواخر عهد ساسانیان (حدود سال 629 میلادی) بر می آید نام شهر سوخته در پیش مرمان آسیای میانه تحت نام قّلهً سوخته سومرو (پرسود) بر سر زبانها بوده است.
سایت دولتی فرهنگسرا چنین معلوماتی را از ویرانه های شهر سوخته شهرستان زابل سیستان در اختیار ما قرار میدهد:
شهر سوخته (مسکون از3200تا 1800پیش ازمیلاد)
شهر سوخته در شصت كيلومتري جنوب زابل كنار جاده زابل و در شش كيلومتري قلعه رستم واقع شده و مشتمل بر تپههايي است كه بيش از پنجاه متر ارتفاع ندارند. وسعت آن دو كيلومتر و نيم ميباشد. اين مكان بيگمان روزگاراني دراز يكي از مهمترين مراكز شهرنشيني آسيا در عصر مفرغ بوده است. قدمت اين تمدن را به 3500 تا 4000 سال قبل از ميلاد تخمين ميزنند. ضمن كاوشهاي علمي، بناي مستطيل شكلي با اطاقهاي چهارگوش، راهرو و پلكانهايي نمايان شده كه به وسعت تقريبي پانصد متر مربع است. ديوارهاي ضخيمي ازخشت به بلندي سه متر در انتهاي اين كاخ باستاني، كه نشانگر وقوع آتشسوزي پردامنه و مهيبي است، به جاي مانده است. از جمله اين نشانهها تيرهاي سوخته و اسكلت انساني است كه دسته هاون در دست راست دارد. چنين مينمايد كه اين بناها به بيست سال اول هزاره دوم پيش از ميلاد تعلق دارد و از اهميت باستانشناختي ممتازي برخوردار است. از جمله اشيايي كه ضمن كاوش در تپههاي شهر سوخته هخامنشي به دست آمده، پيكر مفرغي زني است كه كوزهاي بر سر دارد و متعلق به نيمه دوم هزاره سوم پيش از ميلاد است. ظرفهاي سفالي گوناگون به رنگهاي متفاوت كه اكثراً نخودي، برخي منقوش و بيشتر بينقش است، قدمت شهر سوخته را نشان ميدهد كاوشهاي مقدماتي كه در اين شهر و پيرامون بمپور و بردسر به عمل آمده است نشان ميدهد كه مردمان اين سرزمينها در هزاره چهارم، سوم و دوم پيش از ميلاد تمدن درخشان و همانند تمدن هند و بينالنهرين داشتهاند. در حفريات شهر سوخته تعدادي قبر به شرح زير به دست آمده است گودالهاي ساده: از نظر شكل خارجي قبور گودالي داراي فرم منظمي نيستند و شكلهاي چهارگوش، راستگوش و گاهي نزديك به دايره دارند. عمق اين گورها از سطح زمين بين چند سانتيمتر تا يك متر در نوسان است. البته فرسايش خاك باعث عدم دقت اندازهگيري ابعاد قبور است. به طور كلي از اين گورها يك بار و به ندرت دوباره استفاده شده است و گاهي نيز دو جسد را يك جا دفن كردهاند كه در اين مورد يكي از اسكلتها معمولاً متعلق به كودكان است گودالهاي دوقسمتي: اين نوع اول است، با اين تفاوت كه بيشتر آنها شكل دايره دارند. اكثر اين قبور در لايه سنگ ريزهاي قرار دارد و به وسيله تيغهاي متشكل از يك تا پنج خشت به دو بخش تقسيم شدهاند. اين خشتها از نوع خشتهاي به كار برده شده در ساختمانهاي شهر سوخته است. اسكلتها معمولاً در قسمت شمال قبور قرار داده شدهاند. اين نوع قبور از گورهاي نوع اول بزرگتر است و در آنها نيز يك اسكلت و به ندرت دو اسكلت ديده ميشود قبور سردابهاي اين نوع قبور بدون شك جالبترين نوع قبور يافت شده در شهر سوخته به شمار ميرود. گورها به صورت يك چاله زيرزميني بيضي شكل در يك طرف كنده شدهاند. اين دخمهها يا چالهها معمولاً صد و هشتاد سانتيمتر عمق دارند، در صورتي كه عمق طرف ديگر سردابه تنها صد و بيست سانتيمتر است. قسمت ورودي گور با يك ديوار خشتي پوشانده شده است كه خشتهاي آن از نوع خشتهاي به كار برده شده در قبور دو قسمتي است. وقتي در گور با اين ديوار بسته ميشد قسمت ديگري خالي ميماند. برخي از اين قبرها دو بار مورد استفاده قرار ميگرفته اند. معمولاً بقاياي جسد اول را جمع كرده و در كنار سردابه مي گذاشتند و سپس جسد جديد را در قبر جاي ميدادند. اشياء موجود در اين قبور بيشتر در قسمت پايين ورودي پيدا شدهاند قبور شبيه سردابهاي يا سردابهاي كاذب: فرق اين قبور با سردابهاي حقيقي در آن است كه به جاي ساختن سردابه، ابتدا يك گودال معمولي كنده و سپس در يك طرف آن با خشت اتاقكي ساختهاند. بقيه امور مانند تدفين قبور سردابهاي است. قبور خشتي: اين قبور نادر و شكل آنها راست گونه است. مساحت اين نوع قبور سه و نيم مترمربع است و ديوارهاي آنها به وسيله يك رشته خشت افقي پوشانده شده است. بزرگترين قبر در اين قبرستان متعلق به پيرمردي است كه به پهلوي چپ خوابانده شده است و قبرش دويست و ده سانتيمتر طول و هفتاد سانتيمتر عرض دارد. اين قبر با استفاده از دو رديف خشت ساخته شده و ديوارهاي آن در داخل اندود شدهاند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر