چهارشنبه، بهمن ۰۹، ۱۳۸۷

خدایان آریائیان کاسی

الهه و ایزد میریزیر و ایمیریای کاسیان همان سپنت آرمئیتی و اهورامزدا/یمه اوستا بوده اند

به جهت گمانه زنی به اعماق اعتقادات و باورهای آریائیان اسب پرور و دامدار ایرانی و بومی کاسی در هزاره های پیش از میلاد در اینجا در مقام مقابله و جمع آوری ویژگیهای خدایان مشابه نگهبان دامهای آریائیان/بومیان بر می آییم تا بتوانیم تصویر بالنسبه روشنی از نامهای خدایان ایشان به دست بیاوریم:
نزد کاسیان (اسلاف لران در هزاره دوم پیش از میلاد) دو خدا و یک الهه به نامهای ایمیریا ، کامول و میریزیر به ترتیب ایزد خاندان پادشاهی و ایزد حاصلخیزی و الهه حامی اسبان یاد شده اند و با آنو خدای آسمان و تقدیر و نیرو و فرمان ایزدی "مه" و ائا/انکی ایزد بابلی خرد و آبها و زمین و نین خورساگ (الهه سرزمینهای سنگلاخ) الهه حامی حیوانات مطابقت داده شده اند. نگارنده جایی ندیده است که کسی به خود جرأت معنی کردن این اسامی خدایگانی آریائیان کاسی را به خود داده باشد ولی به هر حال نگارنده در اینجا این تابو را می شکند و معانی محتمل اوستایی و سانسکریتی آنان را قید می نماید: ایمیریا به معنی سرور مقدس دانای مرگ و میر (تقدیر) است و از این رو می باشد که وی را ایزد حامی خاندان پادشاهی به شمار آورده اند. نام و نشان وی سوای اهورامزدا به وضوح با یمه وداها (به معنی همزاد) و ییمه اوستا و ایمرو کافرهای سمت نورستان مطابقت دارد که ایزد جهان زیرین به شمار آمده است. چنانکه می دانیم اهورامزدا نیز خداوندی همزاد (=یمه) به شمار می رفته است. نام کامول را در زبان سانسکریت می توان به معنی نیلوفر دریایی (از القاب برهما/ائا) گرفت. به نظر میرسد نام ایزد کاسی دونیاش (ایزد زمینهای گسترده) نیز متعلق به همین ایزد بابلی ائا/انکی (خدای زمین و خرد) باشد. نام الهه میریزیر را می توان به معنی الهه زمین و جهان زیرین گرفت. این الهه حامی اسبان و حاصلخیزی محسوب بوده است. این مطلب اخیر ما را به قیاس این مطلب وداها می کشاند که در آن پریتهوی (الهه زمین) و دیائوس (آسمان)، نماد ماده گاو و ورزاو از خدایان کهن باروری و مادر و پدر خدایان و انسانها به شمار رفته اند. نام الهه زمین در اوستا سپنت آرمئیتی است که در اصل باید به معنی الهه زمینی و پایینی مقدس باشد. چنانکه می دانیم در اسطوره نخستین فرمانروا- انسان ایرانی یعنی کیومرث (شاه درخشان= دیائوس) نیز از گاو اوکدات (گاونخستین) به عنوان همزاد وی یاد شده است. در کتب پهلوی جای دیگر نام این دو همزاد نخستین یمه و یمی یعنی همزادان پسر و دختر قید گردیده است. ایزد آسمان در پیش بومیان ایران باستان آنزو نیمه عقاب و نیمه انسان بوده که نامش در اوستا به صورت آنسی به معنی موجود نیک و شریف و نجیب (آریا/ایرج) است. اشکال دیگر این نام به صورت اِنسی و یانزی به ترتیب نزد سومریان و کاسیان به معنی فرمانروا است. سومریان در اساطیرشان نخستین زوج خدا-الهه مردم فلات ایران را در همان شکل نیمه عقاب و نیمه انسان تحت اسامی آپسو (پدر حیات) و تیامات (مادر حیات) سر سلسله خدا-انسانها و جانشین شان را کینگو (شاه بی فر و بی تخصص= جمشید ایرانیان) قید نموده اند که به دست ایزد مردوک (ضحاک ماردوش) که سمبلش اژدها بوده به قتل می رسد. نام گارودای ایزد نیمه انسان و نیمه پرنده هندوان (سرور آتشین پرندگان) دشمن ماران (اژی دهاکان) به وضوح با کاریبو نیمه عقاب و نیمه انسان دانای بابلیان و سیمرغ اساطیر ایرانی یکی بوده و در اساس همان ایزد بومیان فلات ایران (دیلمون= سرزمین عقاب) به شمار می رفته است که جای دیگر نامش آنزو (آریا/ایرج) و آپسو (کیومرث) ثبت شده است.
از دیگر خدایان معروف کاسی همزادان کاشو (پرگیس درخشان) ، کاشیتو(معادل الهه مستی بابلی گشتی نانا) هستند که معادل سانسکریتی آنها ایزد بزرگ قانون وارونا (قانونگذار پرگیس) و همسرش ماد (الهه شراب) هستند. جالب است که در وداها کاشو/کشه لقب وارونا به شمار رفته است. از اینجا معلوم میشود بلقیس (پرگیس) اساطیری همان کاشیتوی کاسیان است که در اسطوره گرجی امیران، با زلفان طلایی بلندش تحت نام دالی (انگبین) مادر امیران (ایزد مهر) به شمار رفته است. می دانیم در اساطیر عهد اسلامی بلقیس به عنوان ملکه صبا (سابا/سابوم در سمت ذهاب کرمانشاهان) به سلیمان (مرد صلح و قانون، در اینجا منظور وارونا) پیوسته است. بنابراین معلوم میشود از ایزد هندو ایرانی ویوسوت (دور درخشنده) و همسرش سرانیو (زیبا) که پدر یمه و یمی (همزادان خورشید و ماه، مهر و مهریانه) و اشوینهای خیر و شر (اهورا مزدا و اهریمن) محسوب شده، خود همان وارونا و وارونی (ماد) مراد بوده اند.
ساخ (مهر و دوستی) و سوریاش (خورشید) نامهایی بر خدای خورشید و عهد و پیمان و دوستی آریائیان هندو ایرانی یعنی ایزد مهر (میثره) بوده است.
نام هوتها ، اوبریاش/ بوریاش و شوگورا(ایشکور سومریان) ایزدان رعد و باران کاسی را می توان به معانی غرنده و بالایی و ایزد بوران به شمار آورد. به نظر میرسد از هود قرآن به عنوان رهبر ملکوتی قوم عاد (دور دست= قاصی/ کاسی) همین ایزد کاسی منظور می باشد که طوفان سرد بر قومش نازل گردانیده است. جالب است در آذربایجان تا چندی پیش در هنگام خشکسالی از تندیسی عروسکی به نام هودا طلب باران میشده است.
گیدار و ماروتاش دو نام خدای جنگ و باد هستند. نظر به نام ایزد جنگ آریائیان هندویی یعنی ایندره (درنده دشمن) که در رابطه نزدیک با ماروتها (کشندگان) است. این نامها به ترتیب می توان دارندهً گرز و کشنده معنی نمود که هر دو معنی از القاب ایندره (=گرشاسپ خداگونه ایرانیان) هستند.
شوگاب /شوکامون/دور (آسیب رسان) ایزد مشعل یا آتش زیر زمینی با حیوان توتمی شیر در مقام وزیر انلیل (هاربه کاسیان) و شیبارو/شیمالیا الهه قلل کوهستانهای پر برف را که محتملا مزدوج با هم به شمار میرفتند؛ می توان به ترتیب با ایزد آذر یا سروشه/نئیریوسنگ (مرد شیراندام پیام) و الهه سروشیا ( در معنی دارای جایگاه قلل) یکی به شمار آورد.
ایزدان کاسی معزز، محترم و بزرگ به نامهای هاربه (کامل، امشاسپند هئوروتات) و ، شیخو یا شیپاک (اژدها، امشاسپند امرتات) به ترتیب با انلیل و مردوک مطابقت داده شده اند.
در باب ترکیب نژادی مردم سرزمین کاسیان گفتنی است که مسلم به نظر میرسد بومیان دیرین این دیار همان لولوبیها (بردگان کوهستانی) بوده اند که هم تبار عیلامیان به شمار میرفته اند. کاسیان قوم آریایی رهبری کننده ایشان در سمت جنوب بوده اند. مسلم به نظر میرسد نام لُر که به اخلاف مشترک کاسیان و بومیان لولوبی این نواحی اطلاق شده به همین معنی کوهستانی است. منابع کهن آشوری نام لُر را به صورت لار (کوه) را در نام یکی از کوهستانهای زاگروس به نام کوللار ثبت نموده اند. لولوبیها بومیان دیرین آذربایجان را نیز تشکیل میداده اند و در اینجا نیز تحت تسلط قوم دیگری به نام کوتیان (=کاسپیان) بوده اند که هر دو نامشان در زبانهای محلی کهن ایرانی به معنی سگپرست بوده است. نامهای کوتی و کاسپی را در زبان سانسکریت همچنین می توان به معنی مردم ملبس به پوستینه گوسفند گرفت چه هردوت کاسپیان را به داشتن این البسه وصف نموده است. لولوبیها که در شکل جماعات بدوی و قبیله ای باقی مانده بودند هیچگاه از خود صاحب تشکیلات دولتی منسجمی نشدند لذا نوشته ای هم از خدایان ایشان به دست نیامده است. آنوبا نی نی فرمانروای اکدی لولوبیان هم در کتیبه اش در صخره سرپل تنها از پرستش الهه بابلی ایشتار یاد نموده است که می دانیم در نقاط دیگر ایران نیز پرستش میشده است و بعدها تحت نام ناهید و اردویسور اناهیت معروف گشته است. مسلم به نظر میرسد اقلیت بومیان تات در ایران و جمهوری آذربایجان که دارای زبانی ایرانی شده با دستور زبانی بسیار پیچیده و دیرین هستند. بازماندگان لولوبیان باشند؛ چه نام تات (در معنی رعیت کوهستانی) خود مترادف نام لولوبی است. اما کوتیان تباری هوری و قفقازی داشته و زبانشانشان مانند زبان گرجی ارگاتیو بوده است که بعدا تحت نام کاسپیان در سلک ایرانیان پارسی و مادی در آمده اند. به نظر میرسد در گویشهای مازندرانی و گیلانی و طالشی نشانی از لغات کوتی ونیز نحوه تلفظ و ادای کلمات در زبان کوتی-کاسپی به یادگار مانده باشد.
در اینجا فهرست پادشاهان پادشاهان کاسی را همراه با پادشاهان عیلامی جانشین شده آنها به عینه از سایت فایلهای تاریخی بریتانیا ذکر می نماییم:
Kassite Kings of Babylonia / Dynasty III
c.1595 - 1157 BC
The Kassites were another non-Semitic, non-Indo-European mountain people just like the Amorites, and their language matches nothing else known today. They invaded Babylonia in the eighteenth century BC and although initially defeated, they retired to Mari from where they eventually took over Babylonia, ruling over it and the Amorite peoples.
In fact, the Kassites had the longest period of rule in Babylonia. Thanks to the relative absence of information, they were long thought to have achieved little in the way of cultural development. However, it now appears that the kingdom made great strides in cementing the cultural unification of southern Mesopotamia - which in their time truly became 'Babylonia', instead of just another Mesopotamian city state with extensive possessions - and those possessions stretched all the way southwards to Bahrain. Egypt's Amarna archive holds Babylonian diplomatic correspondence, which gives us much more information about Babylonian kings than Babylonian records themselves.
Known by their neighbours as the 'kings of the land of Karduniash' (possibly the Kassite name for Babylonia), the Kassites themselves achieved political power but did not have a cultural impact on the region. In some Assyrian sources, the ruler was termed 'king of the Kassites', reflecting the dual nature of Kassite rule; holding political power but sufficiently distinct from the rest of the population to be regarded as a separate group.
c.1730 BC Gandash Kassite leader when they arrived in Babylonia.
c.1715 BC The invading Kassite army under Gandash is crushed by Iluma-Ilum of the Sealand Dynasty. However, Gandash does successfully conquer Mari, and the Kassite kings reside there.
c.1595 BC The economically weakened Amorite Babylonian Empire is sacked by the Hittites, and is left leaderless, allowing the Kassites to move south from Mari and take over (although the exact date at which this happens is unknown). A dark age period follows and lasts approximately two centuries. At around the same time it seems that the Kassites devastate Elam.

c.1595 - 1545 BC Agum II The first Kassite king of Babylonia.
c.1545 - ? BC Burnaburiash I
Kashtiliash III
c.1520 BC Elam plunders Akkad's temples.

Ulamburiash Brother. Lord of the 'Sealand' from c.1460 BC.
c.1460 BC Sealand falls to the Kassites, and is absorbed into Babylonia.

Agum III
Kadashman-Harbe I
Karaindash
? - 1391 BC Kurigalzu I Died 1377.
Kurigalzu I rebuilds the temple at Ur, and constructs a new capital city, named Dur-Kurigalzu, 'fortress of Kurigalzu', in the far north of Babylonia.
1391 - 1375 BC Kadashman-Enlil I A correspondent in the Egyptian Armana letters.
1375 - 1347 BC Burnaburiash II A correspondent in the Egyptian Armana letters.
In the Egyptian Armana letters, Burnaburiash claims supremacy over the Assyrians. Whether this had ever been a fact, it is certainly not a realistic claim by this point. Burnaburiash even marries a daughter of the Assyrian king, Assur-Uballit I, as his main wife. A comprehensive archive is kept at Nippur from this point.

1347 - 1345 BC Karahardash Son. m dau of the Assyrian king. Murdered.

1345 BC The Kassite king is happy to marry a daughter of the powerful Assyrian king, Ashur-Uballit I, but the marriage leads to the Kassite faction at court murdering the Babylonian king and placing Nazibugash, a pretender, on the throne. Assur-Uballit promptly marches into Babylonia to avenge his son-in-law. He raises Kurigalzu, a Kassite of the royal house, to the throne.
1345 BC Nazibugash Pretender. (Not in the Georges Roux list.)
1345 - 1324 BC Kurigalzu II Raised by Ashur-Uballit I of Assyria.

1323 - 1298 BC Nazimaruttash
c.1320 BC The Kassites briefly occupy Elam.

1297 - 1280 BC Kadashman-Turgu
1279 - 1265 BC Kadashman-Enlil II
1265 - 1255 BC Kudur-Enlil
1255 - 1243 BC Shagarakti-Shuriash
1243 - 1235 BC Kashtiliash IV Taken in chains to Assyria. The Nippur archive is ended.
1235 - 1227 BC The Kassites are conquered by Assyria and direct rule by Assyria lasts for eight years. Kassite subject states in Canaan become vulnerable to later attacks by the Israelites.

c.1230 BC The Kassites are defeated in battle by Elam. In two successive Elamite campaigns, Nippur is taken and Isin is attacked.

1227 - 1224 BC Enlil-nadin-shumi Assyrian puppet.

1223 BC Kadashman-Harbe II Assyrian puppet.

1222 - 1217 BC Adad-shuma-iddina Assyrian puppet.

1217 BC A Kassite rebellion throws off Assyrian control.

1216 - 1187 BC Adad-shuma-usur
1186 - 1172 BC Melishipak / Meli-Shipak
1171 - 1159 BC Marduk-apal-iddina I
1158 BC Zababa-shuma-iddina
c.1158 - 1155 BC The overthrow of the Kassites in Babylon is achieved by the Elamites. Babylon itself falls in 1157. The Elamites control Babylonia for three years in a short-lived empire.
1158 - 1155 BC Kutir-Nahhunte Son of Shutruk-Nahhunte of Elam and his successor there.
1157 - 1155 BC Enlil-nadin-ahhe / Enlil-Shuma-Usur Possibly fights on against Elam.

هیچ نظری موجود نیست: