نام بندر تموکن رانمسا (دارای ساحل فراخ سنگی) عهد هخامنشیان و یونانیان در نگاه با توجه به موقیت آن به عنوان بندری کهن در جنوب غربی ایران با شهر فنا شده سیراف (دارای پله های ساحلی گسترده) به خوبی قابل قیاس است که در عهد هخامنشیان نیز شهر ساحلی معتبری بوده است. اکنون ردیف پله های ساحلی سنگی ویرانه های سیراف گواه یکی بودن اینها می باشد. اما از آنجاییکه خود تموکن را می توان جایگاه سفت و سنگی معنی نمود و نیز اینکه جزء ران مِسه در این نام کهن را می توان به معنی جای پهلوی گیری فراخ گرفت؛ لذا این باید همان بندر عیلامی ناگیتو باشد که آشوریان جای آن را در همان حدود خرمشهر /محمره نشان میدهند. خود همین شهر است که زمانی در ساحل خلیج فارس قرار داشته و با عقب نشینی آبها اکنون تنها توسط آب کارون و شط العرب به خلیج پیوسته است. نظر به نام محلی کارون در خرمشهر یعنی حفار مسلم به نظر میرسد نام عربی اصلی محمره/خرمشهر در اصل محفره بوده و به ترجمه نام عیلامی ناگیتو به نقب و نقتَ عاید شده است. در این باب نام و نشان رامشیر خوزستان در کنار رود جراحی (طاب، تَّو= نیرومند) قابل توجه است. خود نام رامشیر یا همان رامشهر تسلط اعراب با نام شهر کهن ایرانی رام اردشیر در خوزستان مطابقت می نماید . ولی رامشیر در عهد دوران تاریخی هیچگاه در ساحل خلیج فارس قرار نداشته است. در اینجا مقاله تحقیقی آرشام پارسی را در باب تموکن رانمسا را که حاوی اطلاعاتی در باب نظریات محققین است، نقل قول می نمائیم. به ظن منابع وی از بندر تموکن رانمسا همان بندر بوشهر (لیان باستانی) مراد بوده است. ولی همانطور که اشاره شد، روشن است معنی لفظی تموکن رانمسا (ساحل فراخ) به وضوح همان بندر معروف سیراف (درای پله های سنگی ساحلی) در عهد مسلمین را به ما نشان میدهد.
تاریخ و فرهنگ بوشهر (بوخت اردشیر) گردآوری از ارشام پارسی، پایگاه فرهنگی آریابوم تموکن رانمسا:
"تَموکَن رانمِسا از بندرهای باستانی در استان بوشهر ایران بوده که در لوحههای هخامنشی تخت جمشید از آن نام برده شده است. هخامنشیان در دورن طولانی حکومت خود بر ایران و مرکزیت پارس، توجه ویژهای به دریای پارس و بهره مندی مختلف از آن داشتند. در این رابطه بنادر متعددی در حاشیه آن ایجاد نموده و یا از کهن بندرهای ایلامی مانند لیان بهره گرفتند. با این که در منابع مختلفی از تموکن (تااوکه) به عنوان بندر ساحلی نام برده شده ولی با فاصله حدود چهل و پنج کیلومتری از دریا قرار گرفته بود و پشت بندر لیان ایلامی بود که نام آن در دوره هخامنشی هنوز معلوم نگردیده است. بندر سیراف (البته با احتیاط)، گوگانا (که جای آن به درستی مشخص نیست)، اپوستانه و هرمزی دیگر بنادر هخامنشی حاشیه دریای پارس بودند. اطلاعات مختصر از نامها و جایگاه نسبی جغرافیایی بنادر مذکور، بیشتر از خلال متون کلاسیک جغرافیایی یونانی مانند نوشتههای بطلمیوس، پلین، آریان و نئاروک (دریاسالار اسکندر) معلوم میشود. در حالی که کشف بیش از سی هزار لوحه گلی هخامنشی به خط ایلامی در گنجخانه و دژخانه تخت جمشید در سال 1312 خورشیدی برابر با 1933میلادی میتواند بسیاری از مسایل را بدون تقریب و حدس معلوم کند ولی متأسفانه آسیب دیدگی برخی الواح و عدم پیشرفت در خواندن این متون، باعث ابهام و سؤالات مختلفی در این رابطه شده است. با این که بیش از هفتاد سال از آن رویداد میگذرد ولی با تلاش حرج کامرون هشتاد و پنج لوحه در سال 1948 م خوانده و منتشر شد و کار سترگ ریچارد هلک با خواندن و توضیح دو هزار لوحه دیگر در سال 1969 م منتشر شد تا دریچه تازهای بر روی علاقه مندان به تاریخ و جغرافیای تاریخی هخامنشیان بگشاید. در بخشی از این الواح نام شهری به نام تموکن (تااوکه) و تموکن رانمسا Tamukkan Ranmesa آمده است. در این رابطه حفاریهای تازه باستانشناسان ایرانی در کاخ درودگاه دشتستان، جایگاه این شهر را بین رودهای دالکی و شاپور (گرانیس) گمان میزند .
باستان شناس ایرانی، غلامحسین نظامی، در مقالهای تحت عنوان «تااوکه کلانشهر هخامنشی در مجاورت دریای پارس»، که در 26/12/83 در همایش توسعه دشتستان ارایه نمود جایگاه تااوکه را نه در کنار رود سیتاکوس (مند) و یا بر حاشیه دریا در حوالی گناوه و دیلم بلکه در پیوندگاه دو رود شاپور (گرانیس) و دالکی میداند. از دید او شهر تااوکه در زمان سلوکیان و اشکانیان هم به حیات سیاسی اقتصادی خود ادامه داده و در زمان ساسانیان به پنج یا شش کیلومتر به ناحیهای در شمال شرقی جایگاه هخامنشی خود، خیز برداشته و در حاشیه رود شاپور به عنوان شهر توز جلوه گر شده است و در ادامه، در دوران اسلامی به توز، توج و یا توح تغییر نام داده است. شهری که در اقصی نقاط امپراتوری ساسانی کتان آن شهرتی تام و تمام یافته بود و نیز در زمان ورود اسلام به ایران بخشی از کتب فتوح را به خود اختصاص داد. به باور غلامحسین نظامی شهر تموکن (تااوکه) هخامنشی نه برازجان و زیرا (توز ساسانی) بوده است بلکه این شهر میان رود شاپور و دالکی در نزدیکی اتصال آنها در محل درودگاه و جتوط قرار داشت و بقایای دو کاخ بردک سیاه (در درودگاه) و سنگ سیاه (در حوالی جتوط) که هر دو مربوط به دورهٔ داریوش اول هخامنشی است مؤید بخشی از این شهر مهم هخامنشی است. اما نباید غافل شد که همان طور که در دوره ساسانی با مشکلی در تاریخ نگاری ریواردشیر (ریشهر) بوشهر امروزی مبنی بر وجود هم زاد و هم نام دیگری در ارگان (ارجان دوره اسلامی) برخورد میکنیم که باعث ایجاد فهم نادرست تاریخ بوشهر عهد ساسانی، به دلیل خلط مباحث تاریخی شده است، در دوره هخامنشی هم به گفته آقای دکتر عبدالمجید ارفعی، ایلامشناس مطرح دنیا، ما دو تموکن داریم یکی در چاهک نیریز فارس کنونی و دیگر «تموکن رن میسه» که به باور ایشان دومی مربوط به بوشهر است. در این ارتباط آقای دکتر ارفعی معتقدند که اکثر الواح مربوط به هخامنشیان که نام تموکن در آنها ذکر شده، منظور تموکن نیریز است نه تموکن استان بوشهر، با این حال، باز جای پژوهش و تحقیق وجود دارد. هنوز هزاران لوحه از الواح گلی مکشوفه تخت جمشید خوانده نشده و شاید این فرضیه به زودی دگرگون شود. با توجه به مسایل مذکور، تموکن رانمسا یا تموکن بوشهر با وجود سه کاخ هخامنشی، نقش داریوش و طلاهای به کار رفته در معماری آن، که اخیرا در مطبوعات محلی و کشوری منعکس شده، میتواند از تموکن نیریز بسیار بااهمیت تر بوده باشد."
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر