در لرستان و ایلام نام و نشان این ایزد در اسم مراسم عزاداری سنتی یعنی چمر زنده مانده است. این نام باید ترکیبی از واژه های کهن ایرانی چی (دانش قضاوت و آیین) و میر (مردگان)بوده باشد؛ چون این اسم ایزد خاندان پادشاهی کاسیان (اسلاف باستانی لران) یعنی ایمیریا (مرکب از ای=دانا، میریا (به(یعنی مردگان) به همین معنی است. نام این ایزد در فلات ایران و هند بیشتر به صورت یمه(جم شناخته شده است. این نام در نزد کافرهای پاکستان و افغانستان به صورت ایمرو باقی مانده و ایزد جهان زیرین به شمار میرود. جالب است که در اسکاندیناوی نیز خدایی به همین نشانه ها ییمیر خوانده شده است که با یمه و ایمرو یکی به شمار رفته است.بعید نیست که نام یمه (جم)مأخذ نام چاه جمکران هم بوده باشد چون سنتهای با کمی تغیر و تحول و تغییر شکل در سلسله نسلها تداوم پیداکرده است.
در اینجا مقاله ای در باب مراسم سوگواری سنتی لری و ایلامی چمر را ضمیمه می نمائیم:
سيما ابراهيمي _ايلام سرزمين زاگرسنشين با بيش از 10 هزار سال قدمت و مملو از پتانسيلهاي سنتي در غرب نقشه ايران جاي گرفته است. مردم اين ديار ده هزار ساله پس از گذشت ساليان سال هنوز جذب مدرنيزه نشدهاند، به همين خاطر است که همچنان جشنها، عادات و رسمهاي اجتماعي و سنتي در اين استان به قوت خود پا برجا است.
ايلامنشنيان همچنان براي اين مراسم و آئينهاي بومي سرزمينشان ارزش خاصي قائل هستند، "چمر" مراسم ويژه سنتي و نمايش تصويري و عيني از آئين مرثيهاي و عزاداري محلي در اين استان است.
در مقدمه مقاله "مراسم چمر در ايلام" نوشته آقايان فرخي و کيايي چنين آمده است که: اين سوگ-آواز پيشينهاي کهن دارد، با اساطير آغاز دوره نوسنگي ارتباط مييابد که در ايران، فينيقيه و اسکندريه اين مراسم را بعد از برداشت گندم يعني زمان خشکيدن گياهان انجام ميدادند.
در لغتنامههاي مختلف در برابر واژه چمر تعابير و معاني گوناگوني بيان شده که مجموعاً معاني مشترک و مشابهي را شامل ميشود. به نظر من، چَمر مرکب از چی (توجه و اندیشۀ آرامش) و مَر (مرده) است. در مجموع یعنی عزاداری برای مردگان. در فرهنگ مردوخ چمر به معناي دايره و حلقه و (چه مه ري) را دهل عزا ذکر کرده است. در لغتنامه دهخدا چمر به معني آشکار و ظاهر و در فرهنگ عميد به معناي محيط و دايره و هر چيز دايره مانند ذکر شده است، به طور کلي واژه چمر ميتواند از کلماتي مانند (چه مه ره)) يعني (چشم به راه ) و منتظر کسي يا مسافري بودن و يا (چم و چمانن)به معناي خم و خم شدن (کنايه از پشت از غم دولا شدن )گرفته شده باشد.
يک روز در سرزمين ناشناختهها
آفتاب بالا آمده و نور زرد رنگي بر محوطه چمرگاه تابيده است. نواي سرنا و دهل همه جا را تحت تملک خود در آورده. اين نواي غم انگيز خبر از درگذشت شخصي سرشناس يا بزرگ يک ايل را ميدهد و آهنگ چمر در سوگ و عزاي اين شخص نواخته ميشود.
اين نواي غم انگيز تنها بيان کننده اوج اندوه نيست، بلکه با اجراي اين مقام از موسيقي عزا همه خواهند فهميد که بزرگي از ميان ايل و يا طايفهاي مرده است. همه با شنيدن صداي آهنگ چمر دست از کار کشيده و به محل سوگواري ميشتابند.
از دور گروههايي منظم که لباس تيره و سنتي بر تن دارند به چشم ميخورند در اين دسته عظيم که از طوايف و تيرههاي دور و نزديک به منظور همدردي با خانواده عزادار به اين مراسم آمدهاند؛ بيشتر ريش سفيدان و مردان و زنان ميانسال در آن جمع حضور دارند که هر گروه با حمل کردن بار مواد غذايي همچون برنج، گوسفند، روغن، قند و حتي در مواردي هيزم آمدهاند تا باري از دوش صاحب عزا بردارند و اين هزينه تنها به خانواده متوفي تحميل نشود، اين عمل به نوعي تجلي کننده روح تعاون و همکاري در ميان قبايل است.
صداي (هي داد هي بيداد) به گوش ميرسد، اين صداي مردان بزرگ قوم خانواده عزادار بود که با لباس محلي و تيره برتن در حالي که روي پيشاني و شانههاي خود را گل گرفته و نوارهايي پهن از سياه چادر را به شيوه حمايل برتن دارند به اسقبال مدعوين ميروند و با تکرار جمله هي داد هي بيداد به همديگر تسليت ميگويند.
مدعوين براي اينکه به مراتب همدردي خود تجسمي عيني ببخشند از گلي که در تشت يا تغاري
آماده شده به شانهها و پيشاني خود ميمالند.
استقبال کنندگان مدعوين را به درون سياه چادرهايي که از قبل آماده شده جهت استراحت و صرف چاي و نهار هدايت ميکنند و پس از پذيرايي از آنان بر حسب رعايت سن و مقام با اجازه خانواده متوفي توسط شخصي که يک سيني با يک کارد به همراه دارد به نشانه احترام و پاسخ به عمل ابراز همدردي مدعوين، به پاک کردن گلهاي شانهها و پيشاني آنها ميپردازند.
زنان به شيوه ديگري استقبال ميکنند
اين بار صداي "وي وي واي واي" به گوش ميرسد. اين صدا آنچنان ريز وتند وسريع تکرار ميشود که آهنگ غمانگيزي در فضا طنين انداز شده است. اين نواي حزنآلود بستگان درجه يک خانواده عزادار است که باسربندهاي تيره، لباسهاي مشکي، صورت خراشيده و پيشاني و شانههاي گل گرفته شده به نحوي که چادر و عباي مشکي آنها بر روي شانهها افتاده به استقبال زنان مدعو ميروند. با حرکتهاي موزون هر دو دست که روي صورت، به صورت مماس فرود ميآيد و عبارت "وي وي واي واي" که به طور ريز و تند وسريع تکرار ميکنند. سپس زنان مدعو را به جايگاه و يا محل استقرار گروه زنان (مويه خوان يا مور آر) مشايعت و همراهي ميکنند.
مراسم چمر اجرا ميشود
زنان، مردان، زنان مويه خوان، نوازندگان ساز و دهل و گروه شاعران محلي (بهتر گوها يا کرها) هر کدام در قالب يک گروه و به طور منظم در جايگاه مخصوص خود قرار ميگيرند. صداي سرنا و دهل در ميدان چمرگاه ميپيچد. بستگان و اقوام صاحب عزا دور هم جمع شدهاند و در دو صف جداگانه زن و مرد ولي مرتبط به هم بر روي خطي دايرهوار در چمرگاه صف بستهاند. نخست مردان صف بسته و علمها و کتلها را در قسمتهاي مختلف صف جاي دادهاند. سپس زنان پارچهاي سياه را جلوي خود گرفته و در انتهاي صف مردان صف ميبندند.
(به ايشها) و (رو کرها) در چند دسته چهار تا شش نفري و معمولاً در دستههاي مختلف به همراه نوازندگان موسيقي که آلاتشان دهل و سرنا است به سرودن شعرهاي فيالبداهه با آهنگي خاص و بسيار غم انگيز در رثاي متوفي ميپردازند، همسرايان ضمن سرودن همزمان شعرشان به همراه نوازندگان دهل و سرنا و به آرامي حول ميداني دايره شکل که صفوف فشرده مردان و زنان ميهمان آن را احاطه کردند به حرکت در ميآيند.
در وسط ميدان چمرگاه با تيرهاي چوبي کوتاه سکويي معروف به کتل ساخته شده بود که لباسها، تفنگ و عکس متوفي را به همراه گل بر روي آن نصب ميکنند و همچنين اسب متوفي را نيز با پارچه تزئين و به کتل ميبندند.
سپس زنان جداي از مردان و در گوشهاي از ميدان صفوف فشردهاي را تشکيل ميدهند و عدهاي از زنان که به (مور آرها) معروف هستند و صداي رسا و دل انگيز دارند به دور کتل حلقه زده و به صورت جمعي يا انفرادي اشعاري غم انگيز در رثاي متوفي ميسرايند.
در نزديکي ظهر از ميهمانان جهت صرف نهار در سياه چادرهايي که قبلاً در يک يا دو رديف برپا شده دعوت به عمل ميآورند، غذاي چمر معمولاً چلو گوشت است که در سينيهاي بزرگ و براي هر سه يا چهار نفر يک سيني گذاشته ميشود. پيش از غروب آفتاب مردان و زنان گرد علم و کتلها جمع ميشوند و پس از شيون بسيار پيرمردان قوم کتل خاص مرده را باز ميکنند و مراسم پايان مييابد .
مناطق روستايي مکاني مناسب براي اجراي چمر
سرپرست معاونت ميراث فرهنگي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع داستي و گردشگري استان ايلام در اين باره ميگويد : مراسم چمر بايد در محيطي باز برگزار شود تا شرايطي براي پذيرايي از ميهمانان، چادر زدن و پخت و پز فراهم باشد. بنابراين اين مراسم در مناطق روستايي استان که داراي محيطهاي وسيعي هستند، برگزار ميشود.
نريمان ملک احمدي ميافزايد: در چمرگاه که محوطه اجراي آيين سوگواري چمر است، در پارهاي از مواقع و به لحاظ شرايط خاص محل و موقعيت اجتماعي و اقتصادي فرد متوفي، سکويي مخروطي شکل از سنگ (خشکه چين يا توام با ملات) ساخته ميشود و معمولا يک کتيبه سنگي که بر روي آن تاريخ فوت و عنوان چمر حک شده است را در داخل آن سکو قرار ميدهند تا يادگاري از فرد فوت شده به جا ماند. و از آن به عنوان نماد چمر گاه ياد ميشود.
سازمان ميراث فرهنگي ايلام در جستجوي شناسايي چمرگاههاي پابرجا
چندي پيش "چمرگاه " که اولين نماد ملموس آيين سوگواري چمر در استان ايلام است، در فهرست آثار ملي به ثبت رسيد. رئيس سازمان ميراث فرهنگي استان ايلام در اين خصوص ميگويد: در استان ايلام به لحاظ شرايط خاص آن و از جمله وقوع جنگ تحميلي و تسطيح اراضي براي کشاورزي توسط مردم، تا کنون توانستهايم تعداد معدودي از چمرگاههاي استان که پابرجا هستند را شناسايي کنيم.
فريدون محمدي ميافزايد: نماد چمرگاه "هجدان" دشت صالح آباد، نمونه سالم و کاملي از چمرگاههاي استان است که با ثبت در فهرست آثار ملي علاوه بر حفاظت آن در برابر عوامل مخرب زمينه ثبت نمونههاي مشابه به آن در سراسر استان فراهم ميشود.
وي مي گويد: تعدادي از اين چمرگاهها در مناطق ايل نشين همچون ايل ملکشاهي، خزل و اکوارزي به جا مانده و مابقي اين چمرگاهها هنوز شناسايي نشده است.
رئيس سازمان ميراث فرهنگي استان ايلام معتقد است: در مراسم چمر کارکردهاي اجتماعي خاصي مشاهده ميشود که از جمله آن ميتوان همبستگي اجتماعي در قالب نمادهاي سنتي، ابراز همدردي در شکل تاثرات جمعي، اشعار حماسي و وصف حماسههاي گذشتگان در قالب کلماتي که در دستهجات چمر به کار ميبرند، مدح فضائل و خوبيهايي که توسط انسانها صورت ميگيرد در قالب توصيف متوفي با الفاظي که به (رو رو) و افرادي را که اين اشعار را ميخوانند به (رو رو کر ) مشهورند، را نام برد.
محمدي اين گونه عنوان کرد: اين مراسم طي سالهاي اخير براي مراسم ارتحال امام خميني(ره) در استان ايلام برگزار ميشود.
چمرگاه پلي بين مردم شناسي و باستان شناسي
ملک احمدي اين نماد که شايد پلي بين مردم شناسي و باستان شناسي باشد را از جمله آثار ملموس حوزه مردم شناسي عنوان ميکند که براي نخستين بار در استان ايلام به همت کارشناسان سازمان به ثبت رسيده است .
اين کارشناس مردمشناسي ميگويد: کار ثبت آثار معنوي يا غيرملموس در حوزه مطالعات مردمشناسي با توجه به مشکلات اجرايي آن و از جمله فرمهاي تخصصي پيچيده و بار مالي در دست انجام بوده و بدين لحاظ زمانبر است.
شايد با ثبت شدن مراسم چمر در کنار اين چمرگاه به ثبت رسيده، يک مجموعه کامل از يک مراسم سوگواري در ايلام در خاطره همگان باقي بماند و ديگر هيچ خطري مبني بر کمرنگ شدن، اين آئين را تهديد نخواهد کرد.
مسئول ثبت آثار معنوي استان ايلام در اين باره به ميراث آريا ميگويد: اطلاعاتي در خصوص اين آئين گردآوري شده است و اداره ثبت آثار معنوي شاخه مردم شناسي استان ايلام در صدد است با تکميل تحقيقات به منظور جمعآوري اطلاعات از اين آئين بومي، آن را در فهرست آثار معنوي به ثبت برساند.
مراسم چمر تداعي کننده ارزشهاي اجتماعي
در مجموع، مراسم چمر در استان ايلام تداعي کننده ارزشهاي اجتماعي نظير: برابري، تعاون، اتحاد، نظم، تعادل و توازن است. حرکت صفوف مردان و زنان در کنار هم نشانه مساوات و برابري زنان و مردان در عرصه زندگي است. مراسم چمر مجموعهاي از ارزشهاي انساني و اسلامي در کنار همياري و دوستي است که در قالب حرکاتي عيني و ملموس به تصوير کشيده ميشود تا از اين طريق از حقوق عرفي و شخصيت معنوي عزيزان از دست رفته و انسانهاي مصلح و خداجو تجليل شود. اميدواريم آثار اين مراسم با شکوه سنتي و اعتقادي، ماندگار بماند و ايام بر آن تسلط نيابد./
۲ نظر:
باسلام
مقاله با عنوان : " چمرسوگواره سنتی درمیان مردم ایلام " توسط اینجانب نگاشته شده ودر دوسال ÷یش هم در فصلنامه میراث ملی به چاپ رسیده ومدارک آن همک موجود است حالا چگونه به نام فرد دیگری آمده است؟؟!!
نریمان ملک احمدی
nma342@Yahoo.com
ممنون. جوانهای جویای نام از این دزدی ها می کنند. تشخیص دزدی شان راحت نیست.
ارسال یک نظر