سه‌شنبه، بهمن ۰۶، ۱۳۸۸

مکان روئین دژ، موطن وجایگاه خانواده سپنداته (اسفندیار، زرتشت)

اگر نام روئین دژ را برگرفته از کلمه اوستایی رئو-ئین دژ یعنی دژ باشکوه بگیریم؛ خطا نرفته ايم. نام ارجاسپ (دارنده اسب با ارزش) که در کورشنامه گزنفون به صورت آراسپ قید شده است که سردار کورش سوم (فریدون) و قاتل آبرادات/سپیتمه داماد و ولیعهد آستیاگ (اژی دهاک مادی) و دستگیر کننده همسر نقابدار وی بوده، مطابقت دارد. سپیتمه جمشید حاکم ولایات جنوب قفقاز بوده و هرتسفلد پسر کوچک وی یعنی سپیتاک پسر سپیتمه (فرد سفید اندام پسر فرد سفید رخسار) را همان زرتشت سپیتمان (زرین اندام) از خاندان سپیتمه می داند. بر این اساس روئین دژ همان دژ مستحکم شوشی قراباغ (ورجمکرد)است. همسر سپیتمه جمشید/آبرادات یعنی پان ته آ (نقاب پوش) همان گرد آفرید شاهنامه در واقع زن هجیر (=زیبا، سپیتمه جمشید زیبا)است. کورش بعد از ازدواج با همسر سپیتمه پسر او سپيتاک را به مقام دامادی خویش، همسری آتوسا رسانده و مکان حکومت وی از آذربایجان و اران و ارمنستان به بلخ منتقل کرد. لذا سپنداته (اسفندیاری) که براي نجات خواهرانش از بند ارجاسپ به روئین دژ (شوشی یا همدان) می شتابد همان سپیتاک منظور است. کتسیاس در این باب میگویند که آستیاگ در همدان پنهان شده بود و چون دو نواده دختری اش مگابرن ويشتاسپ و زريادر سپیتاک به دستور کورش بازداشت شده و مورد شکنجه قرار گرفتند وی برای نجات ایشان خود را تسلیم نمود. گزنفون در کورشنامه به طورغیر مستقیم از کشته شدن آبرادات (سپیتمه جمشید مقتول) توسط اراسپ/ارجاسپ سردار کورش در دژ شوش (شوشی قره باغ) صحبت میراند؛ همانجا که آميتیدا دختر آستیاگ (آژی دهاک) و همسر سپیتمه جمشید به اسارت و همسری کورش (فریدون) در می آید. اساطیر کهن ایرانی شاهنامه مطلب را به اشکال مختلف به شکل داستانهای اساطیری ملی حفظ نموده اند.

۳ نظر:

Mei3aM گفت...

از زحماتت ممنون

ناشناس گفت...

زمستان سبز خواهد
بدین موسم
به یک خضرادمی
و
به یک
نفس مسيحیایی

ناشناس گفت...

به یک
نفس مسيحایی