چهارشنبه، خرداد ۰۷، ۱۳۹۳

برازار به معنی دارو و مرهم

نگه کن که تا چارۀ کار چیست / برین خستگی ها برآزار، چیست؟
استاد ابوالفضل خطیبی واژۀ برازار (آزار) چنین توضیح می دهد: نوعی داروی سوزاننده یا مرهم که بر روی زخم می مالیده اند. این دارو می سوزاند و باعث آزار مجروح می شد، ولی زخم را درمان می کرد. این معنی آزار این مثل عربی را به یاد می آورد که آخرالدواء الکیّ، آخرین درمان سوزندن است.
ولی من ریشه برازار به معنی دارو و مرهم را در کلمۀ اوستایی بَرثری می بینم: چون احتمال بسیار دارد برازار بر گرفته از کلمه اوستایی بَرثری از ریشه بَر (بُردن و یاری کردن، پروراندن) به معانی زاینده، ماده ای که بزاید و بزداید و بپروراند و یاری کند بوده باشد. به عبارت دیگر همان دارو و مرهم. مرجع: فرهنگ واژه های اوستا، احسان بهرامی، ص.1027و1017و1016.
به نظر میرسد کلمه برادر فارسی و براتر اوستایی هم ریشه با واژۀ اوستایی برثری بوده باشد که می توان آن را به معنی زادۀ برتر گرفت. در این رابطه نامهای خواهر و پدر و مادر هم به ترتیب به معنی "عضو خانواده" و "پاینده و پرورنده" و "بارور شونده" گرفت.
پسر (پوسر) به معنی آنکه برخوردار از خوراک است و دختر به معنی آنکه می دوشد.
اما سرانجام وجه اشتقاق درست برآزار را جناب مهدی فاطمی زبانشناس دادند که فرمودند: "واژه احتمالا در پارسی میانه ابرآزار= abar-azar* بوده است". یعنی چیزی که روی زخم نهند (مرهم).

هیچ نظری موجود نیست: