یکشنبه، مرداد ۱۰، ۱۳۸۹

نامه ای به وبلاگ ناریا- حق و صبر

به نظر من که سیاح تاریخ اساطیری هستم حادثه پوریم در واقع دو حادثه متوالی است و چندان ربطی به یهود ندارد: در اولی داریوش و همراهان گائوماتای مغ و مغان همراهان وی را در سمت نهاوند-کرمانشاه ترور میکنند که در تاریخ به مغکشی معروف است. استر (ایشتار) در واقع عنوان آتوسا دختر کورش است که زن گائوماته بردیه (داماد و پسر خوانده کورش) بود. گائوماته بردیه شناختن دارد هم گوتمه بودای بلخ و هم زرتشت بلخ و هم صالح دارای شتر زرین و هم هامان... حادثه دوم مربوط به پسر داریوش و آتوسا یعنی خشایارشا است که برده داران بابلی، مخاصمین سنتی یهود را کشتار و به اسارت می برد و مجسمه طلایی مردوک (مردوخای) را ذوب میکند. احبار یهود این دو حادثه بزرگ را در تورات به هم آمیخته است. این دوست ما پور پیرار به درستی با دید منطقی و انتقادی به سراغ تاریخ اساطیری میرود. اشتباه کار در این است که این اساطیر توراتی تاریخ صرف نیست بلکه به کلی الک و غربال نیاز دارد تا سره از ناسره تشخیص داده شود.
خوش باشید. جواد مفرد کهلان

هیچ نظری موجود نیست: