جمعه، اسفند ۱۹، ۱۳۹۰

ریشه ایرانی لغت خط

فکر میکنم کلمه خط اصلش ایرانی باشد چه این کلمه ای به صورت خَد در اوستا به معنی کندن است یعنی بر این پایه خط به نوشته هایی که به صورت کنده کاری بوده است به کار می رفته است. کلمه اوستایی خد علی القاعده باید در پهلوی خت تلفظ میشد که صورتی از کلمه خط است. ریشه الفبا با ریشه مصری آن قابل توجه است ولی اگر الف را از الیف مصری به معنی گاو بگیریم بهتر است با را هم کلمه ای مصری به معنی روح و دانش بگیریم لابد اصطلاح اوستایی گئوش اورون (روان گاو) ترجمه ای از نام مصری الیف با است. در مجموع آن به معنی دانش و مطلبی بوده که بر پوست گاو نوشته میشده است. معنی لفظی اوستا هم به لغت فرس هخامنشی چرم است یا نوشته بر روی چرم.الان که دو اصطلاح کهن مصری کا و با را مطالعه می کنم میبینم که کا به معنی ورزاو (گاونر) و همنشینش با به معنی روح است. بنابراین الیفبا در معنی روح ورزاو یا همان گئوش اورون اوستایی بیان دیگری از همین اصطلاح بسیار دیرین مصری است.ایرانیان باستان نیز اصطلاحاتی دینی و علمی از مصریان گرفته اند که این هم یکی از آنهاست. کلمه دفتر نیز در زبان یونانی به معنی نوشته بر روی پوست است. کلمه نوشتن (نی پئستن) به معنی به پایین نقش و نگار کردن کلمه اصیل ایرانی است. ظاهرا دی پی در نزد ایرانیان و هندیان از همان ریشه سومری به معنی خط و لوحه گرفته شده بوده و در خود زبانهای اوستایی و فارسی به معنی غنی کننده دیده و ذهن و حافظه گرفته میشده است.دی= دیده، پی=غنی کننده. فکر نمی کنم نظر همایون فرخ در باب اشتقاق نام الفبا از دی پی صحیح باشد.ضمناً منشأخطهای حالیه را بیشتر از فینیقی ها می دانند تا خویشاوندان سامی آنها آرامی ها.لوحه ضمیمه شده به خط عیلامی است. به نظر میرسد محل پیدایی خط همان بین النهرین بوده است نه عیلام و آراتتا و یا جاهای دورتر.

در جواب نامه آقای محمدی که به قرار زیر است
جناب آقای مفرد

با سلام، همان گونه که پیش تر گفته ام بخشی از کارمن در حوزه ادبیات کودکان و آموزش خلاق کودک محور است. مدت ها است که روی موضوع الفبا کار می کنم. و کم کم به تاریخ الفبا و شکل گیری آن در منطقه خاورمیانه و خاور نزدیک علاقه مند شدم. تاریخ رسمی و آنچه شرق شناسان آورده اند، این که زبان فارسی و خط آن یعنی خط عربی ریشه در الفبای آرامی دارد. من کتاب » سهم ایرانیان در پیدایش و آفرینش خط در جهان« از رکن الدین همایون فرخ را خواندم، البته پیش از این هم چند کتاب و مقاله دیگر را هم در این باره که استدلال برگرفت خط ایرانیان از خط آرامی و ریشه مسیر خط به سوی سرزمین کنعان و مصر را نادرست می داند، خوانده ام. ذبیح بهروز هم چنین دیدگاه هایی دارد. اکنون البته دنبال این نیستم که بخواهم مسیر پیدایش خط را که در کجا بوده پیدا کنم، فکر کنم موضوع دشواری است. اکنون پرسش مشخص من درباره معنای الفبا است. الفبا باز به یک نوعی الف که همان الیف مصری به معنای گاو است و ب که بیت یا خانه است. اما ذبیح بهروز ، معنای الفبا را با لیپا پیوند داده و به معنای فربه که چندان درست نیست. اما استدلال همایون فرخ درباره معنای الفبا قابل تامل است.

همایون فرخ دراین باره می گوید: این نام مرکب است از ( ا+لیپ-یا ا+لیپی) که هر دو یکی است و از ( دی پی) ماخوذ است و در زبان های سامی لیپ ، لیف شده است، در این ترکیب »ا« علامت صدا و لیپ یا دیپ یعنی خط که معنی آن خط باصداست که در واقع نام اختصاری بریا حروف خط است یا خط حروفی است و این خود نشانی است از اینکه ایرانی ها سازندگان و آفرینندگان خط حروفی هستند....و ادامه آن ( ص 573و 574 کتاب نامبرده )

با توجه به این که من روی موضوع » دبیره « به عنوان جانشینی برای نام خط کار می کنم، در ضمن می خواست بدانم واژه (خط )ریشه اش از کدام زبان است. و بعد هم دی پی که به عنوان واژه ای سومری شناخته شده است، آیا چنین است یا این یک واژه اصیل ایرانی است، با توجه به این که سومری ها خود آریایی بوده اند.

همچنین چون جریانی دیگر می گوید ریشه خط فارسی از نبطیه در لبنان و در اردن است، گرفته شده است نبطیه یعنی ناوپتی که همان مردم دریاکار می باشد. آیا این هم درست است؟ البته پژوهش های ژنتیک و دی ان شناسی که انجام شده نشان می دهد که این مردم هم سامی نیستند. این موضوع را یک محقق در مجله نشنال جئوگرافیک انجام داده است.

و پرسش آخر در مورد تمدن هلیل رود یا کناره های جیرفت است، که تمدنی شگفت است و نشانه هایی از خط نمادین در آن پیدا شده است که من یکی از آن ها را که از اینترنت پیدا کردم برای شما می فرستم که گفته شده است این تمدن در راستایی دیگر پایه گذار خط است. ساختار این خطی که برای شما فرستادم و نمادین است برچه پایه ای است.

سپاس اگر دیدگاه شما را هم بدانم

محمدی

هیچ نظری موجود نیست: