جمعه، مهر ۲۶، ۱۳۹۲

ریشه کلمات دیو و دیلم در سانسکریت

فعل دی در سانسکریت به معنی خراب کردن آمده است، لذا این کلمه را می توان ریشه واژۀ دیو شمرد. چه مصداق این مفهوم را در تعریف فردوسی از دیو در می یابیم:
"تو مر دیو را مردم بد شناس کسی کاو ندارد ز یزدان سپاس"
محمد جواد مشکور در کتاب ایران در عهد باستان هیئت قدیمی نام دیلم را به صورت دیلوم آورده است. از اینجا می توان علی القاعده ریشهمحمد جواد مشکور در کتاب ایران در عهد باستان هیئت قدیمی نام دیلم را به صورت دیلوم آورده است. از اینجا می توان علی القاعده ریشه سانسکریتی- اوستایی دِیر- وم را برای آن قائل شد یعنی جایگاه یا شخص منسوب به استواری و نیرومندی و محکمی و پرزوری چه ریشه این کلمه به شکل dhira در سانسکریت موجود است. لابد از این ریشه است نام میله و اهرم مقامی که در فارسی دیلم گفته میشود. تبدیل حرف "ر" اوستایی دِیروم به "ل" پهلوی دیلوم (دیلم) روی قاعده است.
کلمه دْرو در اوستا به معانی نیرومند بودن و پابرجا بودن و نیز به معنی چوب و نیزه است. بنابراین معلوم میشود از دیروم یا دِیروم (دیلوم) معنی مردم و سرزمین دارندۀ نیزۀ نیرومند منظور می شده است. ولی این عنوان نزد مغان تحریف و سوء تفسیر به دْرْونت های ورنه یعنی دروغپرستان سرزمین پوشیده از جنگل (=گیلان) شده است. اما عنوان دیوان مازنی (دیوان سرزمین خوشی) ریشه در حمله آشوریان به رهبری شاناباشو سردار آشوربانیپال به شهر آمول (آمُل مازندران) دارد که در تعقیب خشثریتی (کیکاوس) بدانسوی لشکر کشیده بود ولی در آنجا توسط آترادات پیشوای آماردان (رستم/گرشاسپ) کشته و لشکرش تار و مار شده و سرزمین ماد مستقل شده است.

۱۰ نظر:

خسرو بهدین گفت...

واژه ( دیو )
نام خدایان مردمی که پیش از زرتشت در سر زمینهای شمالی ایران زندگی می کردند بوده است . تا جایی که در شاهنامه و کتاب های باستانی نام دیوداد را زیاد می بینیم

دیو = نام خدایان پیش از زرتشت

ناشناس گفت...

علی مفرد نامی در نشانی که می آورم،ماهرویان را مارویان(محل مار ماهی)
و همچنین دیلم را یک واژه عربی به معنی مار آورده.دیدگاه شما چیست؟
http://www.aftabir.com/articles/view/art_culture/cultural_heritage/c5c1274861704_bushehr_p1.php/%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D9%86%D8%A7%D9%85-%D9%88-%D9%86%D8%B4%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D9%87-%D8%B4%D9%87%D8%B1-%D9%88-%D8%A8%D9%86%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D9%87%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%88%D8%B4%D9%87%D8%B1

Mofrad گفت...

ماهی روبان یا ماهی رویان چنانکه سفر نامه نویسان گفته اند محل پر ماهی بوده است. حالا بماند کدام نوع ماهی. لذا دیلم به معنی مار ماهی؟ (مار) هم می تواند درست باشد. دو نظر مخفف بودن از نام "ده بلم" (چون دیلم محل بلم سازی هم بوده) و بر گرفته شدن از نام دیلم هم در کنار آن مطرح است. قضاوت کردن سخت است. باید تحقیقات و نظر دیگران را هم دید و سنجید.

ناشناس گفت...

آیا می شود دیلم را به چم گونه ای جنگ افزار مانند نیزه گرفت.که در این جا میشود آنرا با دیلم در لاهیجان ودیلم در بوشهر وهمچنین دیلمون (بحرین) همگی به یک چم باشند؟

ناشناس گفت...

در استان بوشهر شهرستان تنگستان، شهری به نام اهرم داریم .دیدگاه شما درباره ریشه نام این واژه چیست؟

Mofrad گفت...

در واقع دیروم یعنی منسوب به میله و نیزه بوده است که تبدیل به دیلم شده است چون سلاح دیلمان نیزه بوده است. نام سومری دیلمون به معنی سرزمین بی نیاز یا سرزمین چوب درختان پوست سفید سدر بوده است که از دیلمون به سومر صادر میشده است. ظاهراَ دیلمون اصلی لبنان بوده است. نام قدیمی بحرین نی توکی به سمری به معنی سرزمین شئی درخشان (مروارید) است.

Mofrad گفت...

نامهای اهرم و بیرم را باید در ارتباط با هم و در تقابل با هم معنی کرد. جزء رم آنها شاید به معنی رمه یا رامش باشد. فکر میکنم یکیشان دارای رمه کم و یکی شان دارای رمه زیاد بوده است. باید تحقیق کنم اگر به نتیجه ای رسیدم در پست جداگانه ای می آورم.

ناشناس گفت...

در پی نام محمودآباد (مازندران) به نام پیشین آن اهلم Ahlom رسیدم و جالب است که شهری در استان بوشهر با نام اهرم داریم.همچنین دیلم هم در شمال هست هم در بوشهر.نمی دانم آیا این اتفاقی است یا معنی این شهر ها ربطی به هم داردویا درترکیب این نام گذاری حکمتی بوده؟

ناشناس گفت...

همچنین باید بیافزاییم دوشهر بندر لنگه و سرلنگا

Mofrad گفت...

هنوز در باره اهرم به نظر قانع کننده ای نرسیده ام. اهلم هم می تواند صورتی از همان نام باشد. اهرُم (نیزه و میله)یا آلترناتیوهای دیگر می توانند اساس این نامها را تشکیل داده باشند. نظری هست که میگوید دیلمیان حاکم بر ناحیه بندر ماهرویان این نام بندر دیلم جنوب را پدید آورده اند. در یکی از همبن پستها آن نظر را ضمن بحث با دیگران آورده ام.