چهارشنبه، مهر ۱۷، ۱۳۹۲

مطابقت زابراتاس و لقمان با گائوماتۀ مغ

سه مطلب قابل توجه که در کتاب تاریخ مطالعات دینهای ایرانی تألیف هاشم رضی می توان یافت، این ها می باشند:
١- پورفیریوس فیلسوف و نویسنده سده سوم میلادی، کتابی دارد به نام تاریخ فلسفه که ذیل نام فیثاغورث از وی نقل قولهایی کرده است به این سان: "وی [زابراتاس مغ] راستی را به همه چیز برتری داده است و خداوند یعنی اورمزس را چنان تصویر کرده است به سان پیکره ای که از نور خالص باشد و روانی از وی که گرایش به راستی داشته و از زشتی و دروغ گریزان است." (صفحه ٨)
٢- از روی بر گزیده های زادسپرم می آورد: "آن گاه که [زرتشت] از آب بیرون آمد، امشاسپند وهومن با شکوه و عظمت بر وی نمودار شد که نُه برابر زرتشت بود و جامه ای از نور بر پیکر داشت و پیکرش خود روشنایی بود. پرسید از زرتشت که کیستی و تبارت کدام است و چه کام و آرزو داری و به کدامین کار مشغولی؟ گفت که من زرتشت هستم، پسر سپیتام در زندگی به پرهیزکاری بیش از همه آرزو مندم و خواستم این است که آن چنان باشم که ایزدان راهنمایم باشند به پاکترین زندگی." (صفحه٢٤٣)
٣- هرتسفلد در کتاب زرتشت و جهان بینی وی میگوید زرتشت سپیتمان (حکم بلخ)، همان سپیتاک سپیتمان (حاکم دربیکان سمت بلخ و پسر خوانده کوروش) است. (صفحه ٢٣٦)
این سه مطلب این کتاب از سویی نشانگر آن هستند که زابراتاس (زبر اندام) و لُقمان (لوکمان= مرد زمخت و درشت اندام) و گائوماته بردیه (سرود دان تنومند) فرد واحدی بوده اند. ولی از آن جایی که گائوماته بردیه پسر ملکه آمیتیس و حاکم بلخ در عهد کوروش بوده است وی از سوی دیگر همان زرتشت سپیتمان دین بهی و سپیتاک سپیتمان تاریخی (پسر سپیتمه و پسرخوانده کوروش و پسر ملکه آمیتیس) است. او در عنوان بردیه (تنومند) با برادر خوانده اش وهیزداته بردیه (پسر کوچک کوروش) مشترک بوده است.

هیچ نظری موجود نیست: