سه‌شنبه، مهر ۱۶، ۱۳۹۲

نظریاتی تکمیلی به نتیجه گیریهای کتاب هزار افسان کجاست؟ از بهرام بیضایی

بهرام بیضایی به ریشه یابی لغوی و تاریخی – اساطیری برخی از عناصر اسطوره ای ایرانی پرداخته و نظریات داهیانه ای را در مورد آنها ارائه می نماید که در برخی جاها کاملاً محق و در برخی جاها در نیمه راه است: او به درستی شهرزاد و دینارزاد (دئنازاد) هزار یکشب را با شهرناز و ارنواز شاهنامه (سنگهواک، ارنواک اوستا) و همچنین با همایه و واریذکنای کتب پهلوی و اوستا نموده است. نگارنده هم قبلاً تحقیقاتی ناقصی در این باب نموده بودم و این دو شاهدخت اوستا و شاهنامه را با آمیتیس و آموخا دختران آستیاگ (اژدیاک) و همسران سپیتمه – کوروش (فریدون) و بخت النصر مطابقت داده بودم ولی به مطابقت آنها با شهرزاد و دینار زاد راه نبرده بودم. وی تلاشی در ریشه یابی نامهای جمکران و جندل شاهنامه می نماید که انگشت روی عناصری گذاشته است که ریشه یابی معمای آنها با تعیین معنی لغوی آنها عاید میشود که در این راه کاملاً موفق نبوده است. وی جزء جمِ جمکران را با جِن مقایسه می کند در صورتی که جّم کرّ در عربی به معنی چاه پر آب است و در فارسی می توانست به صورت جِم کرّ به معنی چاه محل ناپدید شدن مفهوم گردد. ظاهراً اصطلاح جیم فارسی با جِن عربی همریشه می نماید. نام جندل را با توجه به شکل ظاهری آن با کندرو شاهنامه و گندرو و گندهرو سانسکریت مقابله می نماید ولی این هر سه را یکی می انگارد و به کنه لغوی و تاریخی و اساطیری آنها راه نمی برد. نامهای کندرو و گندرو و گندهرو را به لغت سانسکریت و اوستا می توان به صورت کوند-اروَ (محافظ اسب)، گند- رِوَ (جنگاور برنده بزرگ) و گَیَنَ- دهَروَ (دارای شغل سرودخوانی) بازسازی کرد و آنها را به ترتیب با اوگبارو (رکابدار) یا گئوبروه(بَرَنده گاو یا گاوسوار) سردار کوروش (فریدون)، شانابوشو سردار کشته شده آشوربانیپال توسط آترادات پیشوای آماردان (کرساسپ/ رستم) سردار خشثریتی (کیکاوس) در پای حصار شهر آمل مازندران و فرشته نغمه خوان ودایی مطابقت داد.
به نظر می رسد ریشه کلمه غناء عربی به معنی سرودخوانی به همان گَیَنَ سانسکریت به معنی سرودخوان برسد. کلمه غناء بدین شکل و معنی اش در قرآن ذکر نشده است.

هیچ نظری موجود نیست: