دوشنبه، مرداد ۱۰، ۱۳۹۰

معنی نام رشت

سال 90 در این باب به دو نظر متفاوت رسیده بودم، هنوز هم در اینکه درست تر کدام است تردید دارم: آنها گفته میشود رشت ابتدا قصبه ای بود كه در ميان دو رودخانه گوهررود و سياهرود قرار داشت و از اين جهت نيز قدمت ديرينه دارد. ولی از جهت سابقه شهری، اولين بار نویسنده حدود العالم و سپس حمدالله مستوفی، در قرن هشتم هجری، از اين شهر نام برده و ابریشم را ازتولیدات آن دانسته است. نام قديمی رشت دارالمرز يا دارالامان بوده كه قبل از اين دو، به آن بيه یا بیه پس می گفته اند. بيه در لغت نامه ها، رود و يا مصب بين دو رودخانه معنی شده است چون در لغت اوستا و پارسی بی-آوه به معنی منسوب به دو آب است. لذا چنين به نظر می رسد كه دليل اين نامگذاری، قرار گرفتن آن در ميان دو رودخانه است كه به مثابه حفاظ و ديوار شهر محسوب می گرديد. در این صورت اصل رشت باید رود-شت (به مازندرانی رو-شت)یعنی محل واقع در بین رود یا رودها بوده باشد. ولی نام بیه پس متعلق به ناحیه ابریشم پرور رشت در اصل به معنی محل پسین تهیه ابریشم است که در مقابل بیه پیش (لاهیجان=محل پیشین تهیه ابریشم) قرار داشته است. بیه از همان ریشه بو (ابریشم) و بویه (ابریشم کار؟) است. بنابراین اگر خود نام رشت را هم در رابطه با همین ویژگی این شهر یعنی رشتن ابریشم معنی نمائیم راهی منطقی پیموده ایم. رَشتَ در اوستایی به معنی درخشیدن و آراستن هم اشاره به محل تار ابریشم بودن رشت دارد. در عهد مسلمین شهری به نام رشت در کنار جیحون در سمت تاجیکستان وجود داشته و دارد که به احتمال زیاد مفهوم آن هم همان شهر واقع میان نهر یا محل ریسندگی و بافندگی بوده است.
حالا بعد از چند روز به آلترناتیو سوم می رسم: از قرار معلوم چنانکه در کلمه رَش کُردی به معنی جوشیدن و پاشیدن و در رشت فارسی به معنی لجن و آبزار شاهد هستیم کلمه رَش در زبانهای ایرانی نیز نظیر زبان عربی به معنی آب چشمه و باران به کار می رفته است، بنابراین رشت (رش-شت) به معنی محل آبزاری و چشمه ساری بوده است. در تأیید این نظر گفتنی است استخر عینک یا مرداب عینک رشت یک آبگیر طبیعی است که در دل شهر رشت و در بخش غربی، مسیر جاده رشت به فومن و در بلوار شهید افتخاری واقع است.
به نظر میرسد خود نام مرداب عین‍ک/این‍ک در اصل آوناک/آبناک بوده باشد یعنی آبدار٬ پرآب و آب آلود.

هیچ نظری موجود نیست: