جمعه، مرداد ۲۸، ۱۳۹۰

زعفران و کرکم در اصل کلماتی فارسی هستند

در زبان عربی کلمه زعفر خود ریشه در زعفران دارد یعنی ریشه خاصی ندارد. و با عربی محسوب داشتن لغت زعفران معادل ایرانیی برای زعفران در موطن زعفران موجود نیست. از سوی دیگر در زبانهای سامی عربی و عبری و آرامی کرکوم (کورکومه) واژهً واحدی برای برای زعفران است. اما اگر در لغت نامه ها دنبال معادل فارسی کرکم بگردیم جز خود زعفران پیدا نمی کنیم. ریشه فارسی این کلمه بی شک مرکب از زَفَرِ (دهان) و ان (علامت نسبت) است. یعنی آن چه از دهان گلبرگها گرفته میشود. منظور خامه و کلاله گل زعفران است که خشک شده آن تبدیل به محصول زعفران میگردد. تفسیر ثانوی آن هم "زا" (زَ، به معنی زایایی) و "فر-ان" ( منسوب به فراوانی و شکوهمندی و خجستگی) می تواند باشد. شاید از همین روست که آشوریان شهر زعفران خیز قدیم ایران یعنی قم را کاربیتو (یعنی شهر مبارک) آورده اند. خود نام قم از تصحیف کرکُم (زعفران) به کار-قُم=کلنی قم عاید شده است. ثعالبی در کتاب اخبار الملوک الفرس در باب معروفیت زعفران قم می آورد:" خسرو از غلام خویش که موسوم به زیرک یا زیدک بوده سؤال میکند که بوی بهشت را در کجا می توان یافت و غلام در پاسخ میگوید:اگر بوی شراب خسروانی و سیب شامی و گل فارسی... و بنفشه اصفهانی و زعفران قمی و.. را گرد هم آوری در مجموع آن بوی بهشت را خواهی یافت." در فرهنگ لغات پهلوی دکتر بهرام فرو وشی به سبب مصطلح بودن نام به ظاهر سامی کرکم در نزد ایرانیان به سهو کرکم لغتی پهلوی و بر عکس زعفران لغتی سامی تصور شده است. در حالی که هر دو لغت ریشه ایرانی دارند. ریشه ایرانی کلمه کرکم از بررسی نام زعفران در زبان سانسکریت یعنی کساره عاید میگردد: در لغت سانسکریت کِساره در اساس به معنی موی (ابرو) رشته یا لیفه یا لیف گل نیلوفر یا هر گیاه دیگر از جمله لیف میوهً درخت امبه است. از اینجا به وضوح معلوم میگردد ریشهً واژه کرکم همان کُرک فارسی بعلاوه پسوند نسبت "اوم" است. یعنی علاوه بر خود زعفران واژه کرکُم نیز ریشهً ایرانی دارد که علاوه بر زبانهای سامی به زبان لاتین نیز راه یافته است.

در لغت نامه دهخدا مطابق اطلاعات ناقص زمانه زعفران لغتی عربی به شمار رفته و چنین معلوماتی از آن به دست داده شده است:
زعفران . [ زَ ف َ ] (ع اِ) ۞ گیاهی است پایا و بصلی از تیره ٔ زنبقها، دارای ساقه ٔ زیرزمینی که از دو پیاز خارج می شوند. پیازهای آن سخت و مدور و گوشتدار و پوشیده از غشأهای نازک و قهوه ای رنگ است . از وسط پیازکه در واقع قاعده ٔ ساقه ٔ زیر زمینی است ، ساقه ٔ زیرزمینی قائمی خارج می گردد و از ساقه ٔ زیرزمینی تعدادی برگهای باریک و دراز با رنگ سبز بیرون می آید. از وسطبرگهای مذکور ساقه ٔ مولد گل ظاهر می شود که در انتهابه یک یا دو و گاهی سه غنچه ٔ مولد گل منتهی می گردد.گلهای آن منظم و شامل لوله ای دراز، منتهی به سه گلبرگ و سه کاسبرگ به رنگ گلبرگ می باشد. گلبرگها بنفش یا گلی یا ارغوانی است . قسمت مورد استفاده ٔ این گیاه ناحیه ٔ انتهایی خامه و کلاله ٔ آن است که بنام زعفران خرید و فروش می شود. بوی زعفران قوی و معطر، و طعمش تلخ و کمی تند است . جساد. جادی . صفران . (فرهنگ فارسی معین ). به هندی کیسراست مفرح و مقوی حواس ، مصلح عفونت خلط بلغمی ، مدر بول ، محرک باء، مقوی جوهر روح حیوانی ، جگر، احشا، آلات تنفس ، مورث نشاط و ضحک و مادامی که در خانه ای باشد چلپاسه در آن خانه درنیاید. (منتهی الارب ) (آنندراج ). و طلا از تشبیهات اوست . گویند زعفران در خانه ای که باشد سام ابرص که نوعی از چلپاسه است در آن خانه نرود. گرم است در دویم و خشک است در اول . (برهان ). عربی صحیح است . (از المعرب جوالیقی ص 173). گیاه زعفران ، گیاهی است پیازدار و دارای گلهای بنفش روشن و در مناطق معتدل کاشته شود. پایین ساقه ٔ آن برجستگی می یابد این برجستگی همان پیاز زعفران می باشد و کلاله ٔ سرشاخه ٔ آن نارنجی رنگ مایل به سرخی و معطر است و همین رشته هاست که بنام زعفران بمصرف می رسد.(حاشیه ٔ برهان چ معین ). مأخوذ از تازی ، گیاه بصلی از طایفه ٔ زنبق و دارای گلهای زرد، معطر و گل نخ های میانه ٔ گل آن گیاه را نیز گویند. (ناظم الاطباء). جادی . ایقهان جاد. کُرکُم ۞ . جادی . جاذی . ایدع . مردغوش . (از یادداشتهای بخط مرحوم دهخدا). رستنیی است رنگی در قاینات و کرمان بعمل می آید. زعفران قاینات درجه ٔ اول و زعفران کرمان در درجه ٔ دوم واقع است . این گیاه مصرف طبی و غیرطبی دارد.
طرز کاشتن زعفران - در خرداد ماه پیاز زعفران را از زمین بیرون می آورند و تا شهریور ماه در محلی که آفتاب نداشته باشد، نگاه می دارند. دراول شهریور پیازها را در زمینی که 25 سانتیمتر عمق شیار داشته باشد، به فاصله های ده سانتیمتر می نشانند (از اول شهریور تا نیمه ٔ آبان موقع زعفران است ). در آذر ماه به زمین کود می دهند و شروع به آبیاری می نمایند و تا اول فروردین سال دوم سه مرتبه آبیاری کفایت می کند. از اول فروردین سال دوم تا اول مهر ماه برای زمین مزروع آب و کودی لازم نیست و فقط باید در مهر سال دوم مقداری کود و بعد آب بدان دهند، پس از آبیاری زمین را مجدداً بقسمی شیار دهند که زیانی به پیازهای کاشته شده وارد نگردد. در بیستم مهر ماه سال دوم مقدار قلیلی گل میدهد و آبیاری در این سال تا اول فروردین هر دوازده روز یک مرتبه و در سالهای بعد طرز شیار و کود و آبیاری تا ده سال مانند سال دوم است. در بعضی از زمین ها تا 15 سال هم عمل می کنند. برداشت محصول زعفران از سال چهارم تا سال دهم است و از آن به بعد محصول آن روی به نقصان می نهد. در سال پانزدهم پیازرا از زمین خارج کرده و به ترتیب نخست در زمین دیگرانتقال می دهند. برداشت محصول - چیدن گل زعفران بایدقبل از طلوع آفتاب تمام شود و در هر سال قریب بیست روز، از پانزدهم مهر تا پنجم آبان همه روزه چیدن گل زعفران در سحرگاهان شروع و پیش از برآمدن خورشید ختم می شود:

خم و خنبه پر، ز انده ۞ دل تهی
زعفران و نرگس و بید و بهی

رودکی

زمین سربسر کشته و خسته شد
و یا لاله و زعفران رسته شد

فردوسی

دوصد مرد برنا ز فرمانبران
ابا دسته ٔ نرگس و زعفران
همی پیش بودند تا باد و بوی
چو آید ز هر سو رساند بدوی

فردوسی

دگر سله ٔ زعفران بد هزار
ز دیبا و از جامه ٔ بی شمار

فردوسی

تنش پرنگار از کران تا کران
چو داغ گل سرخ بر زعفران

فردوسی
........

هیچ نظری موجود نیست: