شنبه، مهر ۲۰، ۱۳۹۲

معمای خواب گرشاسپ و ریشه هندی و ایرانی واژه های سُکر و دیبا

وقتی لغت نامه سانسکریت را مرور میکنیم ریشه برخی از مفاهیم و اسطوره ها با آنها به سادگی روشن میگردد. کتب پهلوی می گویند کرساسپ (گرشاسپ، در هم شکننده راهزنان) در دشت پیشانسی به خواب و رؤیایی عمیق فرو رفته در حالی که برف بر او می بارد. این گفته از آنجا عاید شده است که جزء سپ در نام وی با کلمه سانسکریتی سپن (خواب یا حالت ملکوت، رؤیا، کرخی) سنجیده شده است.
ریشه کلمۀ معرب سُکر را در کلمات سانسکریتی سُکه (خوشحال ساختن) و شُکره (سکره یعنی شیره مخمر سومای خالص) پیدا می کنیم. این کلمه درفر هنگ قاموس قرآن هم ذکر شده است: سکر (بر وزن قُفْل) مستى. (و بر وزن فَرَسْ) شراب و چيز مست كننده (راغب).
واژۀ دیبا (دیپاک پهلوی) به وضوح از ریشه سانسکریتی دیپا یعنی روشن و درخشنده و برق زننده اخذ شده است.

۱ نظر:

بهدین گفت...

با درود
در گاتاها وازه ( رانیه سکرتیم ) به چمم خوشی افزاینده = سرمستی = و .....
بی ارتباط با فرمایشات شما نیست
بهدین