شنبه، شهریور ۰۴، ۱۳۹۶
معنی نام سندباد
این صور مختلف نام واحد سندباد در سنسکریت در معنی "رهبر هماهنگ کنندۀ اتحادیه" به هم میرسند:
सुनाद adj. sunAda harmonious, पति m. pati master. سندباد
सन्धा f. sandhA association, union, पति m. pati master. سندباد
सम्बध m. n. sambadha Alliance, पति m. pati master. سمباد
सदस् f. sada[s] assembly, भर adj. bhara carrying.سدبار
पति m. pati master, वाक m.f. vAka rite. بیدواک
पति m. pati master, नद m. nada great river (sandha). بیدناد
Yaser Malekzadeh
به نظر من رای دوبلوا درباره ی نام فیلسوف راوی کلیله و دمنه که در نسخه ها ثبت شده درست نیست. در متن سریانی کهن بیدوگ- در نسخه های عربی بیدپا (با اشکال مختلف نقطه گذاری) در برخی نسخه ها بیدناد و بیدنا (که در واقع در متن پهلوی این دو حرف آخر یکی بوده اند) در اسپانیایی کهن بندباد در عبری کهن سدبار در لاتینی سند بار آمده است. در متن فارسی نو هم بیدپای آمده است. دوبلوا ضبط بندباد و سدبار را نادرست دانسته و به درستی امکان این را که این املاء نشانه ی فرسایش واژه ی سندباذ (Sindibadh) به سندبر (Sndbr) به سندبد (sndbd) را نادرست دانسته و ضبط بیدواک و بیدناک را در عربی درست می داند (من هم احتمال وجود سندباد را در نسخه پهلوی مردود می دانم زیرا این شکل عربی شده ی نام سنبات یا سنباد است لذا متن پهلوی نمی توانسته سندباد باشد). به نظر او شکل بیدنای از این جهت غلط است که ابن مقفع ک پایانی پهلوی را که در لهجه های مختلف گ و ه شده (مثل نامگ و نامک و نامه) به غلط د خوانده است که حرف پهلوی آن با ک مشابه است و قابلیت دارد که مورد اشتباه مترجم عربی و تصحیف قرار گیرد. اما این حرف او قطعی نیست. دوبلوا ضبط پهلوی احتمالی نام سون پاد (سنفاذ= سنباد عربی) را که نامی مشهور در دوره ی ساسانی است از نظر دور داشته است که اگر بیدواک . بیدناک مورد نظر او را همان بیدناد بخوانیم و ک یا د را برخلاف نظر او افزوده ی مترجم عرب ندانیم. میتوان این بیدپاد را سن پاد خواند. بید را بدون نقطه تصور کنید کاملا قابل تبدیل به سد است. این سد در پهلوی به راحتی می تواند هند، سند باشد اما یک دندانه کم دارد. نمی دانم چطور میشود این عدد 23 را فارسی بنویسم اما این را به فارسی در نظر بگیرید و از راست به چپ بخوانید. می شود هندو. لذا همانطور که دوبلوا گفته سندبار غلط است . اما اگر 3 را سن بخوانیم می ماند جزء دوم که به راحتی می تواند پای یا پاد یا پت پهلوی باشد و لذا آن د هم که دوبلوا می گوید تصحیف ابن مقفع از ک یا گ پهلوی است در واقع به درستی همان د است. من سدبار در نسخه ی کهن عبری را درست ترین قرائت این نام می دانم. کازانوا درباره ی این نام پهلوی اشاره ای ندارد اما به درستی وجود این نام با ریشه ی ایرانی را در کلیله و دمنه تشخیص داده است. Sunpāt. Սմբատ. Arm. Smbat درپناه «سون». در لقب شورشی نیشابوری زمان منصور عباسی که بعد از شورش خود را پیروز اسپاهبد نامیده است. یوستی پنجاه مورد مرتبط با این نام را یافته است. این نام به عربی به سنفاذ Sunfāδ (فارسی میانه سون پاذ Sunpāδ)، سنباد Sunbād، سِنبادSinbād، سَنباد Sanbād و سونباط Sunbāṭ و شمبت Šambat و شمبیث Šambiṯ و شبث Šabaṯ (مقایسه کنید با نام شبث ربعی در مختارنامه) و در متون یونانی Συμβάσεις ظاهر شده است.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر