شنبه، مرداد ۱۴، ۱۳۹۶
احتمال اشتقاق نام عربستان از اَرابو (بیابانی)
از آن جایی که در عهد باستان ریگزارهای عربستان به سبب گرمای زیاد و رطوبت کم لازم محل تولید ملخ های گروهی فراوان بوده است که به هلال خضیب حمله ور میشده اند و حتی از روی آبهای خلیج فارس خود را به فلات ایران می رسانده اند، لذا محتمل است که به واسطه این پدیده - که بلای آسمانی بزرگ و مکرری برای سرزمین های همسایۀ آن بوده- نام شبه جزیره عربستان و مردم آنجا را به نام این ملخ ها اَرابو و اَریبو خوانده باشند. هیئت اَریبو (اَریبی) که آشوریان به عربها اطلاق کرده اند در زبان اکدی (آسوری) به همین معنی ملخ است و شکل اَرابو آن هم در همین زبان در ترکیب شینّارَبو (شینو-اَرابو) که نام نوعی ملخ بزرگ آمده، دیده میشود. در این رابطه در زبان اکدی (آسوری) خود نام عرب به صورت arbāiu آمده است که با شکل arbû (ملخ) مرتبط می نماید. ولی نظر به اینکه معنی لفظی arbu را در اکدی (آسوری) زمین بایر و غیر کشاورزی آورده اند و نام اوستایی عربستان یعنی ویدذفشو هم به معنی سرزمین چارپا نپرور است، بنابراین می توان تصور کرد نام عرب و ملخ در اساس تنها در معنی زندگی کننده در زمین بایر (بیابانی) در این کلمه مشترک بوده است نه اینکه نام عرب را از نام ملخ گرفته باشند.
erbû [BURU5 : ] (st. constr. erib)
[Animals → Insects]
locust ; tibût erbî locust swarm ;eli erbû mād : more numerous than locusts ; erib garābi : (plant name: "leprosy locust") ; erib nāri : (water insect ?) ; erib tâmti : (crustacean: sea-cicada -scyllaridae-?) ; erib turbu ' ti : dust-storm locust ;
Cf. erbiu
Variants : arbû, aribû, eribû
See also : eribiš, ṣinnarabu ( ṣēnu (1) + erbû), irgilu, zizānu, zizru, zunzunu
Comparison with other Semitic languages :
• Proto-Semitic : *ʾarbay
• Ugaritic : ỉrby
جالب است که کلمات فارسی تازی و کولاک (نام پهلوی دیگر ملخ) و ملخ در سنسکریت به صورت تَس-ی، کولاکَ و مَرَکَ معنی منتسب به "به سوی بالا پرت شونده" (ملخ، مار جهنده)، کثیر و ویرانگر را می دهند:
तस् tas adj. throwing
तस्यति { तस् } tasyati { tas } verb 4 cast upwards
कुलक kulaka n. multitude
मरक maraka adj. destroying
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر