شنبه، فروردین ۲۲، ۱۳۹۴

مطابقت سرزمین گَوَ اوستا با قومس

در فرگرد اول وندیداد نام سرزمین قومس به صورت گَوَ (سرزمین پر گاو) به عنوان دومین جا و شهر آفریدۀ اهورامزدا یاد شده و آفت اهریمنی آن را مگس مرگ آور و آسیب رسان گاوان معرفی کرده است. که از اینجا معلوم میشود نام قومس به صورتهای گومش (دارای دامهای فراوان= بسطام، یا محل مرگ و میر گاوان) یا گومیث (محل دامها= دامغان یا دارای مگس آسیب رساننده گاوان) درک شده است. که از میان موضوع مگس مرگ آور و آسیب رساننده گاوان در رابطه با این نامها رابط بسیار روشنگر است چه کلمه موزا (از ریشه میث اوستایی یعنی آزار کردن و آسیب رساندن) که در آذربایجان به مگس آسیب رساننده و رماننده گاوان اطلاق میشود، در ترکیب معنی ثانوی نامهای گومیث و گومش بسیار محسوس است. یعنی در مجموع معلوم میشود این سه شهر کومس (در معنی کوی بزرگ، هکاتوم پلیس)، گومیث (محل دامها، دامغان) و گومش (دارای گاوان فراوان، بسطام) در یک منطقه بزرگ و واحد دارای نامهای مشابه بوده اند که این نام مشابه به صورت قومس نام عمومی این منطقه شده بوده است:
به نوشته اصطخری در قرن چهارم هجری «قومس و سمنان و دامغان و بسطام پیوسته یکدیگر است«. یعنی شهر قومس به غیر از دامغان (محل دامهای فراوان، قومس تاریخ بناکتی) و بسطام (پردام، قومس سفرنامه ناصر خسرو) بوده است که از این میان خود شهر قومس (کومس) به واسطه زلزله شدیدی از بین رفته است چه ذکریای قزوینی می گوید: «در اربعین و اثنین از هجرت در زمین قومس چنان زلزله شدید شد که شهری بدان بزرگی زیر و رو گردید و چهل هزار آدمی از خاک بدر آوردند این زلزله بدامغان و خراسان بود.» حمزه اصفهانی می نویسد: «در سال 241 هجری به روایت محمد بن جریر مردم قومس (کومس) به زمین لرزه و فرو شدن در زمین دچار شدند«. این شهر قومس (کومس/کومز) دچار ویرانی زلزله شده در سمت دامغان را به درستی همان هکاتوم پلیس (صد دروازه، در اصل هنگ کتوم-پوئوروش یعنی محل کنده شدۀ بسیار فراوان) گرفته اند. چون کو-مس را هم به راحتی می توان به معنی کوی و محله بزرگ یا محل کنده شدۀ فراوان گرفت که اشاره به شکل متحد و بهم پیوستۀ ساختمان های فراوان آن یا چاهها و آب انبارهای آن داشته است.
دوستمان مهندس فرشید فرهادی تذکر دادند که قوم (کوم) نیز در عهد اعراب قومش خوانده میشده است. از اینجا معلوم میشود، قم/کوم (آب انبار) را کوم-مش (محل آب انباربزرگ) هم میگفته اند و این به راحتی با کومس/کومش یکی گرفته میشده است و این گفته این نظر را مطرح می کند که نام کومیسنه (کومش، کومیسنه) هم به معنی محل آب انبار بزرگ بوده است. از آن جایی که نام کومس را با چاه (آب انبار) ربط داده اند، پس این شهر کنار کویر دارای آب انبار بزرگ بوده است که نام کومش از آن گرفته شده بوده است. حتی به نظر می رسد که نام قمشه /شهرضا نیز به واسطه آب انبار آن بر آن تعلق گرفته است.

هیچ نظری موجود نیست: