جمعه، فروردین ۲۸، ۱۳۹۴

مطابقت قوم عاد و ثمود با کاسیان و ثمودی/تمودی ها

در عهد سارگون دوم آشوری از قومی به نام تمودی یا ثمودی سخن به میان آمده و از رانده شدن ایشان به مناطق دیگر خبر داده شده است. بعداَ آراتستن و پلین هم از ثمودان یا سمودین سخن گفته اند و شهرهای هگرا (حجر، پترا) و دماسا (دومیة الجندل) را مساکن این مردم کننده غارهای سنگی معرفی کرده اند. ولی پیامبر ملکوتی ایشان صالح (نیک کردار) دارنده شتر مقدس مطابق زرتشت/زرتوشترا است که نامش در عهد ساسانیان به معنی ظاهری آن یعنی دارنده شتر زرین گرفته میشده است. بعلاوه بلای نازل شده بر قوم ثمود هم که صیحه بلند آسمانی (مِگافونی) معرفی شده است در واقع همان واقعه ماگوفونی (مغ کشی) است که در عهد داریوش اتفاق افتاده است. احتمال دارد میان مردم ثمودی کیش مغان رواج یافته بوده است یا این امر به سبب ترادف نام غارکنان ثمودی (به اکدی یعنی دانایان) و سمودی (به عربی سرود گویان) با مغان (به معانی غارکَنان، دانایان سرودهای دینی) و هم شکل شدن نام مادان با مدین های سمت هگرا روی داده است. خود صالح پیامبر معادل گائوماته مغ (مغ دانای سرود دینی) حاکم بلخ در عهد کوروش و نائب السلطنه کمبوجیه و بردیه مطابق میگردد. به تصور من خود این شخص همان سپیتاک سپیتمان حاکم دربیکان سمت بلخ است که هرتسفلد او را همان زرتشت سپیتمان تاریخی پسر سپیتمه (داماد و ولیعهد آستیاگ) می داند.
در مورد مطابقت نام و نشان قوم کاسیان (کاشّوها، نیاکان لُران که بابل را به مدت پنج قرن در تصرف خود داشته اند) و خدای رعد ایشان هودها با قوم عاد (دور شونده، قاصی) و رهبر ملکوتی ایشان هود گفتنی است: مطابق قرآن بلای نازل شده بر این مردم باد سرد بود. معلوم است که نام کاسیان (کاشّوها) با باد سرد (به لفظ اکدی کاشّو) و قاصی عربی (عاد عربی و اکدی به معنی دور شونده) مرتبط شده است.
اگر عاد را به معنی عبری آن انجمنی بگیریم آن با مغان و ساگارتیان و لولوبیان و گورانها که اسامی مردم واحدی در جوار کاسیان بوده اند، مطابق میگردد و رهبر ملکوتی ایشان کاشّو که ایزد شراب بوده با جمشید دارنده جام سرزمین توفان برف قابل قیاس میشود.

هیچ نظری موجود نیست: