سهشنبه، فروردین ۲۱، ۱۳۹۷
معانی واژۀ سکا (شکه) در سنسکریت
واژۀ اوستایی تور که به جای سکا (شکه) به کار رفته است، در قفقاز نام نوعی بزکوهی اهلی شده است. در سنسکریت شکه (سکا) را به معنی سبزی و علف و نیز نام یک نوع حیوان نامشخص آورده اند که می توان اثبات کرد منظور از آن حیوان هم بزکوهی است. چون کلمه ای به صورت شَشه (ساسا) هم که طبق قاعده قابل تبدیل بودن حرف ش به ک در زبانهای هندوایرانی (هندی، گجراتی و فارسی) صورتی از واژۀ شکه (سکا) است، به همان معانی علف و بزکوهی است.
در تأیید این نظر گفتنی است، واژه های شُکا (بزکوهی) و شکار (آوردن بزکوهی) هم در فرهنگنامه های فارسی در این رابطه هستند.
برخی نام سکاهای غربی یعنی اسکیث (اسکیت) را حالت جمع نام سکا (شکه= بزکوهی= تور در قفقاز) گرفته اند. ولی محمد جواد مشکور اسکیث را کلمه ای یونانی به معنی جام دانسته است. شکل شرقی "ایش-کوزای" نام ایشان نیز در زبانهای هندوایرانی به معنی صاحب کوزه و جام است:
.ईश adj. Isha owning, master, कुट m.n. kuTa pitcher, कोश m. koza cup pitcher
در تأیید این نظر باید گفت که صورت دیگر نام اسکیتان یعنی اسکولو (اسکلاو) که از ایشان به عنوان نام عمومی ملل اسلاو بدیشان رفته علی القاعده صورتی از همان سکوره فارسی یعنی سبو است (طبق قاعده قابل تبدیل بودن "ر" ایرانی به "ل" اسکیتی). خود واژۀ اسکول در زبانهای ژرمن به معنی جام است.
جالب است که کلمۀ کوزه به روسی معنی بُز می دهد که این مفهوم اسلاوی آن، آن را با واژۀ سکا (شکه= بزکوهی= تور در قفقاز) هم مرتبط می سازد.
نام تور از سوی دیگر در مقام نیای افراسیاب (مادیای اسکیتی) معادل لیکوس (گرگ) از پادشاهان اسکیتی است؛ چه در لغت فارسی توره (تور کوچک، شغال)، تور به معنی گرگ به نظر می رسد. بر این اساس نام تُرک/تورک (منسوب به تور) لغتی ایرانی به معنی منسوبین به گرگ است که شاخه ای از هونها (خیونها، چیونها= دارندگان توتم گرگ) بوده اند و این با توتم گرگ ایشان مناسبت تام دارد.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر