پنجشنبه، اسفند ۰۳، ۱۳۹۶

مطابقت پاندواها و کورواهای مهابهاراته با آریائیان مادی و پارسی-یونانیان و سکاها (تورانیان)

پژوهشی درباره ریشه شناسی نام بنیانگذار سلسله هخامنشیان ویلهلم آیلرز. سوزان گویری:
"در وداهای هند به جز فرمانروائی که " کورو سراوانا " KURU SRAVANA نامیده می شود اصولاً "کورو" نامی مرسوم و احترام آمیز بود است.... شکل های این نام KURU-KURUH_KURUS نام پادشاه "بهاراتا" از تبار فرزندان ماه (پادشاه ماد) بوده است که دو فرزندش " پاندو" و " درِتاراشترا " پس از او به شکلی درد ناک خود را به دو نیم می کنند ... در ادامه ی ماجرای فرزندان او در نبردی سرنوشت ساز که نقطه اوج حماسه ی ملی هند "مهابهاراتا" است. "پاندو" ها حکومت را از " کورو " ها می گیرند. "هاستینا پورا" مکانی که طبق روایت هجده روز نبرد در آنجا جریان داشته "نبردگاه کوروش" یا " میدان کوروش" نامیده می شود. ....... جالب آنکه آن رزمگاهی که کوروش بزرگ پارسی "لیدی" ها را شکست داد به نقل از هرودوت و نظر استرابون منطقه ی " کورو" نامیده می شود.......... " کورو" در مهابهاراتا ریشه ی هندی ندارد و نام تبار " کورو" هاست و صدها نوه ی نام KAURAVA " کورو " را بر خود دارند که احتمالا از زبانهای ایرانی گرفته شده است....." (از فرشید فرهادی)
چند سال پیش بدین نظر رسیده بودم که در مهابهاراته نبرد مادها (در معنی مردم کشور ماه) و پارسها با اسکیتان/سکاها (دارندگان توتم بزکوهی، تورانیان) مستتر است. پاندوها (سفیدها، آریائیان مادی و پارسی، خاندان فرورتیش/چیش پیش) هستند که بر کوروها (دارندگان توتم بزکوهی، سکاها) غلبه می کنند. بنا به گزنفون در واقع کوروش دوم [و برادرش آریارمنه] خواهر زادگان پادشاه بزرگ ماد کیاخسار (کیخسرو) بوده اند. نام اوستایی و شاهنامه ای این دو برادر توس نوذری و گستهم نوذری بوده اند که مادیای اسکیتی (افراسیاب) را در کنار دریاچه چیچست (ارومیه) غافلگیر کرده و به قتل می رسانند. می دانیم بیشترین قسمت روایات حماسی اوستا و شاهنامه هم به همین وقایع نبرد ایرانیان با تورانیان (سکاها/اسکیتان) اختصاص دارد. نام بهاراته در معنی "محافظ جهان" یادآور عنوان ثراتئونه (محافظ جهان و جهانیان) یعنی نام اوستایی کوروش بزرگ (بنا به هرودوت کوروش سوم) است. معنی عنوان کورو (در معنی بزکوهی، قوچ وحشی) در رؤیای دانیال نبی در مورد خود نام کوروش نیز به کار رفته است؛ کورَ در سانسکریت به معنی شدید و خشن و کر در کُردی کوه سخت و مرتفع، تکه سنگ و تکه شاخ یاد آور بزکوهی/قوچ وحشی هستد. ولی معنی عیلامی-پارسی نام کوروش همان پناه دهنده و محافظت کننده (=ثراتئونه، بهاراته) بوده است. نام دهریتاراشتره (شهریار خوب) که کور حساب شده (از کوروها=سکاها/کیمریها به شمار رفته)، نشانگر کیکاووس (خشثریتی پادشاه مادی کارکاشی) که مطابق اساطیر ایرانی در بند دیوان مازندران (آشوریان به رهبری رئیس رئیسان شانابوشو، در آغاز حکومت آشوربانیپال) در سمت شهر آمل کور شده بود.
مطابقت ارجونۀ حماسۀ مهابهاراته با سپهسالار توس (کوروش نیای کوروش بزرگ) و اسکندر
جنگ پاندوها (زرین ها، سفیدها) با کوروها (منسوبین به توتم بزکوهی) از سویی یاد آور نبرد ایران مادی (کیانیان) و هخامنشی (نوذری) به رهبری کوروش دوم (سپهسالار توس نوذری، ملقب به عزیز و گرامی= ارجونه مهابهاراته/داوُد تورات در مقام سلف سلیمان= مرد صلح/کوروش) با سکاها (تورانیان) است و از سوی دیگر مطابق نبرد یونانیان است با نمایندگان هخامنشیان یعنی کوروها در هند است. خصوصاً که نام قهرمان بزرگ مهابهاراته یعنی ارجونا را که به سنسکریت به معنی سفید و روشن گرفته اند می توان در معنی کشورگشای یونانی (ارج-یونه) مطابق خود اسکندر گرفت که با افرادی تحت عناوین پُروس (صاحب منصب بزرگ) و آبی سارس (رهبر) در مقام رهبران هند، نبردهای بزرگی کرده است. بر این اساس خود نام مهابهاراته را با توجه به نام پاندوها (زرین ها) از سویی میشود به معنی نبرد بزرگ مردم سفید و زرین چهره گرفت. مهابهاراته از سوی دیگر به معنی محافظ و کشورگشای بزرگ جهان است که می تواند لقبی بر اسکندر و کوروش سوم (کوروش بزرگ) بوده باشد. می توان تصور کرد در مهابهاراته نامهای کوروش و کورو باعث التقاط اخبار نبرد ایرانیان و تورانیان با اخبار نبرد بزرگ یونانیان با مردم هند در خود هندوستان گردیده است:
मह adj. maha great, भा f. bhA lustre, रथ m. ratha warrior. भरथ m. bharatha world-protector. आर्जत् imperfect Arjat {arj} he acquired, यवन m. yavana Greek.
مطابقت کید و فور شاهنامه با تاکسیل و پُروس: در شاهنامه در رابطه با لشکرکشی اسکندر از دو پادشاه هند نام برده شده که یکی به نام کید (مهربان) متحد و همراه اسکندر و دیگری به نام فور رقیب و هماورد او ذکر شده است. نام این دو در تواریخ یونانی مربوط به لشکرکشی اسکندر به هند به ترتیب تاکسیل (آزاد منش) و پُروس (نیرومند) آمده است.
معنی دیگر مهابهاراته (ملوخا): نام مهابهاراته یعنی نام اساطیری هند و کتاب حماسی آن را بدون ریشه یابی روشن به هندوستان بزرگ یا رزمنامه بزرگ (مها- بهارا-آته) ترجمه می کنند. از آنجایی که نام هندوستان نزد سومریان ملوخا (مه لوکا) یعنی سرزمین بزرگ آمده است؛ لذا اصل مهابهاراته در معنی هندوستان بزرگ در لغت سانسکریت مهابهوراتا یعنی کشور بزرگ بوده است چه مها به معنی بزرگ یعنی همان مه فارسی است و بهور به معنی سرزمین و آتا به معنی چهارچوب است.
کنکاشی در نامهای اساطیری مهابهراته
در اسطوره نامها ی اساسی رهبران پاندوایی ذریتره اشترهً کور (شهریار زرین نابینا)، یودیشتهره (شهریار جنگجو)، بهیما (ظالم) و برادرجنگجو و سپهسالار شان ارجونا (عزیز، گرامی=کوروش یا کشورگشای یونانی=اسکندر) ملقب به رویین تن، دروپاد (مصدوم، مقتول)، دریشتادیومن (زیبای درخشان) و در خانوادهً کوروها (تورانیان/سکاها= مردمی که توتمشان قوچ وحشی، بزکوهی است) چهار تن از فرمانروایان بزرگ آنان به نامهای دوریودهانا (جنگجوی دانای دوردست)، بهیشما (دانای نیک یا ترسناک)، درونه (سخت آسیب رساننده) و کارنه (فیل مانند) به وضوح قابل شناسایی هستند؛ چه گروه پاندوایی اینان به ترتیب همان کیکاوس (شاه کور مازندران، خشتریتی سومین فرمانروای ماد)، فرود/ سیاوش، کیخسرو دلیر (کی آخسارو، هوخشتره)، آستیاگ (اژی دهاک)، سپهسالارجاودانی توس (کورش دوم) ، سپیتمه جمشید زیبا هستند که در جبهه مقابل کورواها (تورانیان)، پارتاتوا (جنگجوی توانا) پسرانش افراسیاب (مادیای اسکیتی)، برادرش گرشیوز (گروی)، هامان/ پیران ویسه و پیلسم برادر ویسه قرار دارند. اساطیر مربوط بدانها نیز نه تنها با اصل ایرانی و توراتی خود مطابقت دارند بلکه در غالب موارد نقش حلقه واسط داشته و پرتوی بر تواریخ کهن گمشدهً ایران باستان می افکنند. فی المثل اسطورهً سفر به جهان زیرین یوذیشتهره/ کیخسرو (کسیسوتریوس/ خضر روایات اسلامی) به وضوح نشان می دهد که ارداویراف (دانای دلیر قدسی) در کتاب پهلوی ارداویرافنامه و خنوخ کتاب یهودی رازهای خنوخ که به جهان زیرین سفر می نمایند همان کیخسرو جاویدان اساطیر ایرانی (کیاخسار، هوخشتره) می باشند.

هیچ نظری موجود نیست: