جمعه، بهمن ۲۷، ۱۳۹۶
تکمله ای بر نوشتارهایی در میراث مکتوب
لیلا گلپایگانی: "مطلبی دیدم که همراستا با نظرات شما درباره زادگاه زرتشت بود. نمی دانم خودتان دیده اید یا نه؟:
"سبب ایجاد نارنج قلعه دربند
بر رأى منير ارباب فضل و هنر و صاحبان بصيرت و بصر ظاهر مىگردد كه قبل از هفت صد و سى و سه سال از صعود حضرت عيسى بن مريم عليهما السّلام مسند سلطنت ممالك ايران به وجود ذيجود لهراسب شاه كيانى مزين گشته، جماعت خزر كه عبارت از اهالى داغستان و چركس و قبان است با رؤساى خودشان جمعيّت نموده از رودخانه كر عبور و دهات و نواحى آذربايجان را نهب و غارت كرده، ضرر كلّى بر جان ساكنين آن مرز بوم رسانيده با غنايم بسيار و اموال بىشمار باز مراجعت بصوب داغستان نمودند.
اين خبر بر گوش هوش جناب لهراسبى رسيده حكم فرمودند كه در دهنه داغستان در مكان مرتفع كه آب و هوايش خوش و دلكش باشد قلعه چه از سنگ و آجر بنا نمايد و فوجى از جنود آذربايجان در آن قلعه گذارند كه مانع عبور آن طايفه ضاره باشند.
حسب الحكم آن پادشاه ذيجاه مهندسان ماهره و معماران كامله آمده نارنج قلعه دربند را در جاى مرتفع بنا كردند و لشكر گذاشتند. جماعت خزر بعد از استماع اين خبر در مكان خودشان آرام گرفتند. (وزيراف، 1386: 5)
مآخذ: وزيراف، ميرزا حيدر. 1386. دربند نامه جديد: شهر دربند از عهد باستان تا سال 1262 ه. ق. به كوشش جمشيد كيانفر و با همكارى نورى محمدزاده. تهران: مركز پژوهشى ميراث مكتوب."
جواد مفرد کُهلان: ایجاد سد دربند داغستان و سد دربند داریال می تواند کار لهراسب (اوروت اسپ) همان یرواند ارامنه پدر مگابرن ویشتاسپ (تیگران) باشد لهراسبی که از عهد کیاخسار تا روی کار آمدن کوروش در ولایات جنوب قفقاز فرمانروایی داشته است. او فرد معروفی بوده است و در تاریخ و اساطیر با اسامی زیاد از جمله جمشید، هوم عابد، سپیتمه، هجیر، گودرز، بیژن و میلاد معرفی شده است. وی داماد و ولیعهد آستیاگ بود و پسر کوچک او سپیتاک سپیتمان که در عهد پدرش لهراسب و پدر بزرگ مادریش آستیاگ در ری و بعد در عهد کوروش در بلخ حکومت می کرده بنا به نظر هرتسفلد با زرتشت سپیتمان مطابقت دارد.
لیلا گلپایگانی: "ابراهيم زردشت، پير ضال، پير بدكردار! (از میراث مکتوب)
بعد از انقضاى مدت صد سال رشته عمر لهراسب شاه به مقراض اجل منقطع گرديده پسرش گشتاسب جانشين پدر گرديد، ابراهيم زردشت در عصر او پيدا گشته ادعاى نبوت نموده در آتشكده آذربايجان حالا اثرى از آن پيدا نيست بناى آتش پرستى نهاد و اهالى آذربايجان به او گرويده داخل مذهب آتشپرستى شدند و آن پير ضال بر سر خود جمعيت عام ديده گشتاسب شاه را دعوت به دين آتشپرستى نمود.
گشتاسب شاه اولا از قبول دين آتشپرستى ابا نمود، آخر الامر به حسن سعى پسرش اسفنديار قبول مذهب آن پير بدكردار نموده حكم فرمودند كتاب زند و پازند را كه تصنيف زردشت پير بود بر مردم تعليم و مذهب آتشپرستى را رواج تمام بدهند. از آن جمله كه ساكنين نارنج قلعه دربند كه به مرور ايام صاحب نسل و اولاد بودند بالكليه داخل مذهب آتشپرستى شدند. (وزيراف، 1386: 6/5)
مآخذ: وزيراف، ميرزا حيدر. 1386. دربند نامه جديد: شهر دربند از عهد باستان تا سال 1262 ه. ق. بهكوشش جمشيد كيانفر و با همكارى نورى محمدزاده. تهران: مركز پژوهشى ميراث مكتوب."
جواد مفرد کُهلان: با درود تصور می کنم از شاهزاده ابراهیم ادهم بلخی همان شاهزاده زرتشت/ بودای بلخ مراد بوده است. فکر میکنم در سالهای دور مطلبی در این باره نوشته در وبلاگ فرهنگ و اندیشه ذخیره کرده ام که شاید نیاز به باز بینی داشته باشد.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر