بر اساس لغت نامه دهخدا، گوران: (اِ) محل اجتماع لشکر. (ناظم الاطباء) (شعوری ج ۲ ص ۳۲۴). || اطاق اجتماع. ج گور. (ناظم الاطباء). گوراندن: [دَ] (مص) آشفتن. درهم و برهم کردن، چنانکه نخ و ابریشم و جز آن را به طوری که باز کردن آن آسان نباشد. (یادداشت مؤلف). و بنا به استاد پورداود در یاداشتهای گاثاها، صفحات ۵۸-۵۷، گلدنر، بارتولومه، مارکوارت نام مُغ (مَگَ) را به معنی انجمنی گرفته اند. گورو guru در سنسکریت به معانی بزرگ و زیاد و سخت آمده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر