شنبه، مرداد ۰۷، ۱۳۹۶

مطابقت سپیتمه لهراسپ و مگابرن ویشتاسپ با یرواند و تیگران

چکیدۀ مطلب: موسی خورنی ضمن خواب آژدهاک (آستیاگ) کوروش، تیگران (ببر) و یک نفر سوم را برادران و متحدان هم خوانده است. این همان داستان برادران شاهنامه ای فریدون (کوروش)، کتایه (برنده، ببر) و برمایون (پردانش) است که این دو نفر اخیر پسران اوروت اسب (یرواند)/سپیتمه فرمانروای ولایات جنوب قفقاز در عهد کیاخسار و آستیاگ و داماد آستیاگ یعنی همسر ملکه آمیتیس بوده است و نامهای اصلی شان مگابرن ویشتاسپ (ببر) و سپیتاک (تنومند) بوده اند و به سبب محبوبیت شان نامهای دیگری نیز داشته اند. سپیتاک (برادر کوچکتر) همان است که در عهد پدرش در رغه و در عهد کوروش در بلخ فرمان می رانده است و در آن سمت با القاب سپنتداته (مخلوق مقدس) و گائوماته بردیه (سرود دان تنومند) شناخته میشده است و از مرکز بلخ بر امور هندوستان نظارت میکرده است. هرتسفلد این سپیتاک سپیتمان را همان زرتشت سپیتمان (زرین خبر پسر سپیتمه) می داند و هاروی کرافت وی را همان گوتمه بودا می داند. کوروش در زمان فرمانروایی خویش مکان فرمانروایی مگابرن ویشتاسپ (تیگران) را هم به گرگان تغییر داده بود و ارمنستان توسط یکی از پسر او (باب، تیران و واهاگن) اداره میشد. در عهد آغاز حکومت داریوش (سپنتداته پسر ویشتاسپ) مردم ارمنستان و گرگان تحت رهبری تیگران (ارجاسب= سگ جنگی/ببر مانند) و پسرانش قیام نیرومندی علیه وی تشکیل داده بودند و رهبران این قیام ها بر خلاف گائوماته بردیه (سپیتاک) به دست داریوش کشته نشده و اسمشان و تصویرشان در کتیبه بیستون نقش نبسته است در حالی داریوش در بیستون از قیام فعالانه و پردامنه ارامنه و مردم گرگان سخن رانده است.
رد پای نبرد کوروش (فریدون) و آستیاگ (آژدهاک) در تاریخ و اساطیر ارمنی
موسی خورنی از دوستی و مصاحبت تیگران پادشاه ارمنستان پسر یرواند زاهد قصیر السلطنه با کوروش و فرستاد شدن تیگرانوحی خواهر تیگران به دربار آژدهاک (آستیاگ= ثروتمند) سخن میگوید. نظر به گفتار کتسیاس در خبر موسی خورنی جابجایی هایی صورت گرفته است. اصل واقعه از این قرار بوده است که تیگران (مگابرن ویشتاسپ) نواده دختری آستیاگ و پسر ملکه آمیتیس (تیگرانوحی) و سپیتمه (اوروت اسپَ، هوم عابد) دستگیر کننده مادیای اسکیتی (افراسیاب) در کنار دریاچه ارومیه بوده است که از این روی از سوی کیاخسار (کیخسرو) به حکومت نواحی جنوب قفقاز و ازدواج با نواده او آمیتیس نائل شده بود. مطابق خارس میتیلنی از ازدواج اینان مگابرن ویشتاسپ (تیگران) و سپیتاک زریادر (گائوماته بردیه) به دنیا آمده بودند که اولی در ماد غربی و کشور سفلی (ارمنستان/اورارتو) و دومی در رغه حکومت میکرده است. این برادر کوچکتر که در رغه حکومت میکرده با اوداتیس (آتوسا دختر کوروش) دختر اُمارتس (کوروش) ازدواج کرده بود: اُمارتس که فرمانروای مراثی های سکایی آن سوی تنائیس (سفید رود) منظور شده همان کوروش است که به گفته کتسیاس پیش از رسیدن به قدرت از سوی آستیاگ به سفارت نزد کادوسیان جنوب غربی دریای مازندران فرستاده شده بود. این ازدواج و ازدواج کوروش با آمیتیس در زنده ماندن سپیتاک و مگابرن (که کتسیاس او را جایی برادر کوروش می نامد) دخیل بوده اند. چون کتسیاس میگوید آستیاگ بعد از شکست از کوروش در همدان قایم شده بود چون از دستگیری و شکنجه نوادگان دختری خود مگابرن و سپیتاک آگاه شد، برای رهایی ایشان خود را تسلیم نمود. کوروش چون آستیاگ و سپیتمه را از سر راه خود بر داشت نواحی فرمانروایی مگابرن ویشتاسپ (تیگران) و سپیتاک زریادر (گائوماته بردیه مغ) را از ارمنستان/کردستان و رغه به گرگان و بلخ تغییر داد. لذا داستان ارمنی سه برادر (کوروش، تیگران و ؟) که با آژ دهاک (آستیاگ) نبرد می کنند همان داستان شاهنامه برادران فریدون (کوروش) و کتایه (مگابرن) و برمایه (سپیتاک) می باشند:
کتاب تاریخ ارمنستان موسی خورنی چاپ ایروان را دارم این رؤیا در آن آمده است: آژدهاک (آستیاگ) خواب ترسناک خود را چنین توضیح میدهد: "ای دوستان عزیز در رؤیا چنین می نمود که من در یک کشور ناشناس هستم. در کنار یک کوه سر به فلک کشیده که قله اش پوشیده از یخ به نظر می رسید و گویی میگفتند که این کشور ارمنستان است. وقتی که من دقیقاَ به آن کوه نگریستم زنی به لباس ارغوانی و با حجاب نیلگون، با چشمان درشت و رخساری گلگون و بلند قامت که روی قله کوه مرتفع نشسته و در مخاض بود به چشمم افتاد. وقتی که من حیرت زده چشم بدین منظره دوخته بودم، دفعتاً این زن وضع حمل کرده سه بهادر بالغ و کامل زایید. اولی بر شیر سوار و به طرف مغرب می تاخت. دومی بر پلنگ سوار و جهت شمال را در پیش گرفته بود و اما سومی که عنان بر اژدهای عجیب الخلقه ای زده بود به سوی کشور ما می تاخت."
ویشتاسپ کیانی به غیر از ویشتاسپ نوذری است
در واقع در اوستا از دو ویشتاسپ معاصر یاد گردیده است ویشتاسپ کیانی (تیگران) فرمانروای ماد (ماد غربی) و کشور سفلی (=اَاور- آرتو، اورارتو) که برادر زئیری وئیری (زریادر، حاکم رغه) و در رابطه با هوتس (آتوسا دختر کوروش) است و ویشتاسپ نوذری (حاکم پارت) که صرفاَ در رابطه با هوتس نوذری (آتوسا دختر کوروش) است. ولی چون به غیر از این وجه تمایز چندانی بین آنها دیده نمیشود، در شاهنامه و کتب پهلوی ایشان به صورت فرد واحدی مجسم شده اند. ایرانشناسان هم با یکی گرفتن نوذریان و کیانیان در این رابطه به بحث در این رابطه پرداخته اند که آیا این ویشتاسپ کیانی واحد مفروض همان ویشتاسپ هخامنشی است یا نه؟ و بر حسب جواب آری یا نه به دو گروه متفاوت تقسیم شده اند. حتی هرتسفلد که انگشت روی مطابقت نوذریان و هخامنشیان گذاشته این امر مهم را به طور درست و کامل در نیافته است. ولی چنانکه اشاره شد این سؤال بدین نحو درست نبوده در پایه دو خاندان نوذری و کیانی از هم متمایز بوده اند و دو ویشتاسپ کیانی (مگابرن/تیگران) و نوذری (ویشتاسپ هخامنشی) متفاوت در عهد کوروش هخامنشی و در رابطه با وی وجود داشته اند که مطابق خارس میتیلنی و هرودوت، زریادر (زئیری وئیری)/گائوماته بردیه (سمردیس) برادر ویشتاسپ کیانی و بعد داریوش پسر ویشتاسپ هخامنشی (نوذری) با آتوسا (هوتس) دختر کوروش ازدواج کرده بودند.
نام اوستایی نوذری (نئوتر یعنی خاندان فرمانروایی جدید= هخامنشیان) در مقابل فرتریان هرودوت است که به معنی خاندان فرمانروایی پیشین است که در عهد هخامنشی به خاندان کوروش هخامنشی و احتمالاَ به خاندان کیاخسار (کی خسرو، هوخشتره) فرمانروای ماد نیز اطلاق می شده است.
در باره ویشتاسپ کیانی فرمانروای ماد غربی و اورارتو اطلاعات متفاوت با نام و نشان متفاوت به دست ما رسیده است که از جمع آوری آنها تصویر نسبتاَ روشنی از وی و برادرش زریادر (زئیری وئیری) بدست می آوریم. وجه مشخصه این اطلاعات دو برادری است که در عهد آستیاگ و کوروش و کمبوجیه در مقام ساتراپی ولایات و نیابت سلطنت کمبوجیه و سرانجام در مقام حکومت (بعد از شایعه مرگ کمبوجیه در مصر) بوده اند: خارس میتیلنی رئیس تشریفات دربار اسکندر در ایران میگوید. دو برادر به نامهای ویشتاسپ (ویشتا-سپ= سگ وحشی/ ببر) و زریادر (زئیری وئیری= دارای نیایشهای زرین کهن و خشنود کننده) در عهد هوتس (آتوسا، دختر کوروش) بودند که ویشتاسپ در ماد و کشور سفلی حکومت میکرد و برادرش زریادر از دروازه تنائیس (دروازه قیزیل اوزن، میانه) تا دروازه کاسپی (در سمت گرمسار) یعنی در ناحیۀ رغه (ری) و زریادر داستان عاشقانه ای با هوتس (آتوسا) داشت که در ایران بسیار معروف بوده است. می دانیم گزنفون و موسی خورنی فرمانروای ارمنستان و اورارتو در آغاز حکومت کوروش را تیگران (منسوب به ببر) آورده اند که مترادف نام ویشتاسپ در هیئت ویشتا- سپَ است.
کتسیاس میگوید دو برادر به نام مگابرن (شجاع نترس) و سپیتاک (فرد سپید اندام یا تنومند) پسران سپیتمه (داماد و ولیعهد آستیاگ) و آمیتیس دختر آستیاگ وجود داشتند که کوروش بعد از قتل سپیتمه (لهراسب، اوروت اسپَ، هوم عابد)، آمیتیس را به دربار برد و پسران وی مگابرن و سپیتاک را به ترتیب به حکومت نواحی گرگان و دربیکان سمت بلخ منصوب کرد. هرتسفلد معتقد است که سپیتاک سپیتمان همان زرتشت سپیتمان است. کتسیاس، مگابرن به عنوان برادر کوروش نیز معرفی می نماید. یعنی معلوم میشود این دو برادر هم برادر خواندگان کوروش و هم پسر خواندگان کوروش به شمار می رفته اند که در روایات ملی به صورت کتایون (منسوب به خانه) و برمایون (پر دانش) برادران فریدون (=هخامنشی، منظور کوروش) ظاهر شده اند. هرودوت و تروگ پمپی نام دو مغ برادر و نائب السلطنه کمبوجیه در ایران را پاتی زیت (حافظ سرودهای دینی)/ گومت (دانای سرودهای دینی) و اوروپاست (دارای خانۀ گسترده) آورده اند. منابع یونانی نامهای دیگر گومت (گائوماته مغ) را تنائوکسارس (دارای تن نیرومند)، سمردیس (دارای تن به اندازۀ سه مرد) و سپنتداته (مخلوق مقدس و شهریار) آورده اند.
از آنجاییکه آتوسا بعد از سپنتداته (گائوماته) با داریوش ازدواج نمود، در روایات دینی عنوان سپنتداته به سهو به داریوش اول هم اطلاق گردید چه اعقاب وی به ترتیب وهومن سپنداتان و ارتخشتر وهومن آمده اند که به ترتیب خشایارشا و اردشیر دراز دست هستند.

هیچ نظری موجود نیست: