شنبه، فروردین ۰۱، ۱۳۸۸

آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست!!

وقتی رقیه طفل نالان وطن
پای چال و سنگسارش میرود
این آتش قدسی کجاست؟
وقتی ملیحه مادری پای دارش می رود
این جاوید آتش در کجاست؟
وقتی بلوچان کویرش تیر باران میشود
این جاوید آتش در کجاست؟
وقتی کرد کردستان به زندان خموشی میرود
این آتش عالی کجاست؟
وقتی کشتزاران ترکمن غرق در خون میشود
این آتش کجاست؟
وقتی جمع فرزندان خلق دفن لعنت آبادش شدند
این آتش نبود
وقتی افشین قهرمان و بابکی مسلخ برفت
دل گواهی داد دیگر
آتش سرخی بمرد
آن اوانی فاطمی در دم خنجر بشد
آن اوانی مصداق وطن در غل و زنجیری شد
آتش دلها بمرد
وقتی گل سرخ وطن نشکفته پر پر میشود
این آتش دلها کجاها میدود
وقتی حنیفی واقعی تیر باران میشود
این آتش کدام کجراهه هاست...
لّب کلام
خلق مستان و اناالحق گویان وطن
پای دارش میروند
زین سبب گویم در این مام وطن
قرنهاست
اهریمن فرمانده و
جهل فرزند وی ورا فرمانبراست
گرچه زینسان است اوضاع وطن
ولی
این کهن مبتلا بوم و بر
مام میهن است

هیچ نظری موجود نیست: