پنجشنبه، اردیبهشت ۱۷، ۱۳۸۸

نامه ای به استاد جلیل دوستخواه

با درود
مقاله تحقیقی شما استاد بزرگوار را در باب "آز و نیاز دو دیو گردن فراز"از سایت فرهنگ ایران دیدم. تنها ایراد بزرگ وارد نکردن تأثیر فرهنگ بابل (پایتخت فرهنگی ایران و خاورمیانه در پیش از اسلام) است. چه در اوستا نیز مراد از جنگ ایدئولوژیک مغان با کاویان همین رقابت مغان با کاهنان بابلی دربار ساسانی در تیسفون است. اکثر این دیوان اعتقادات مغان درباری برای تبه ساختن خدایان بابلی کاهنان پدید آورده شده اند؛ اگر منشأ آنها آریایی می بودند در وداها و نزد سکاها نیز اثری از ایشان دیده میشد. بر این اساس دیوان اژگهان و آز اشاره است به اژی (اژدها)یعنی ایزد مردوک (ماردوش، آژی دهاک)که سمبل وی ماری زنگی بزرگی به نام موش هوشو بوده است.دیو نیاز یاد آور نام نینازو از ایزدان بزرگ بابلی است که ایزد دارو و درمان به شمار میرفته است. ویزرش(سریع زخمی کننده)نشانگر داگون خدای پوزریش داگون در نیپور است. استوویذتو (استخوان شکن)با ایزد سوموقان از ایزدان جهان زیرین بابلیها مطابقت دارد. به نظر میرسد مؤبد مترجم این نام با کلمه ترکی سوموق یعنی استخوان آشنا بوده است.نام دیو شهوت ورنه (پوشیده)مترادف نام ایشتار/اینانای بابلیهااست و مراد همین الهه معروف عشق و شهوت بابلی است. .خوش باشید.
جواد مفرد کهلان

هیچ نظری موجود نیست: