پنجشنبه، اسفند ۲۶، ۱۳۸۹

ریشه های تاریخی مختلف تراژدی رستم و سهراب

در اوستا و کتب پهلوی اسمی از سهراب در میان نیست؛ مسلماً وی از ترکیب روایات مختلف کهن بیرون تراویده است. قدیمی ترین شان داستان آراسپ سردار کورش است که با زن نقابداری به نام پانته آ همسر آبرادات فرمانروای شوشی قره باغ بر خورد میکند که قصد خودکشی بر سر همسر مقتول خود دارد که آراسپ سردار کورش وی را نجات میدهد. دومی داستان وناسپ سورهاپ (یعنی سهراب دارای اسب "درخشان=رخش") است که در حدود سال 200 میلادی در رأس سکائیان خزری و باسیلی به آذربایجان و اران و ارمنستان هجوم می آورد. سومی رزم سوخرای پیر (سهراب پیر) با شاپور جوان است که در حضور قباد ساسانی صورت میگیرد و سوخرا سردار محبوب ایرانی مغلوب حریف جوان خود گردیده و سپس مقتول میگردد. چهارم داستان بانو گردویه (گرد آفرید)خواهر بهرام چوبین است که قاتل همسرش را به قتل می رساند. در روایات شفاهی حماسی و تراژدیک ایرانیان عهد فردوسی این وقایع به صورت داستان واحد رستم و سهراب در آمده است. در متن داستان تولد سهراب داستان رستم سکاها (تور) و پسرانش سکا (اسلوون)، گلن (بلغار) و آگاتیرس (ملداوی) به عاریت گرفته شده است. در این اسطوره سکایی که هرودوت نقل نموده است می آورد یونانی هایی که در پنت واقع در ساحل دریای سیاه در آسیای صغیر عقیده دیگری در باب منشأ سکاها دارند. خلاصه آن این است که هراکلس سکایی (رستم سکایی =تور) اسب خود را گم کرد و در جستجوی آن در مملکتی که اکنون موسوم به سکائیه است، به موجودی بر خورد که نیمی دختر و نیمی مار (الهه مادر ماروش تهمینه) بود. این الهه از وی سه پسر آورد که یکی موسوم به سکیث (سکا، اسکیث) شد. از این شخص پادشاهان سکایی به وجود آمدند و به یاد کمربند حامل پیاله ای که هراکلس به دختر داده بود سکاها در کمربند یک پیاله دارند.از این گفته معلوم می شود تور یعنی ایزد سکاها به صور ثور و سور هم تلفظ میشده است که به معنی سرخ (سوخرا) یعنی همان سهراب هستند.

۱ نظر:

Unknown گفت...

روز خوش
جناب من رایانامه هم فرستاده بودم روشن است که بدستتان نرسیده
درخواست داده بودم که اگر دستور بفرمایید نسخه ای از وب نوشته هاتان را در بلاگفا کپی بگیرم چرا که بلاگ اسپات در ایران فیلتر شده و خواندن نوشته هاتان دشوار است
محمد عباسی