شنبه، دی ۱۵، ۱۴۰۳
ریشهٔ واژهٔ خرابات (شرابخانه)
واژهٔ اوستایی خوَر khvar (با واو معدوله، خوردن) می توانست در فارسی میانه به صورت خوار (خار) و خَر تلفظ گردد. همین تلفظ دوم است که در خرابات به معنی شرابخانه دیده میشود:
مطابق لغت نامهٔ دهخدا، خرابات: [خ َ] (اِ) شرابخانه. بوزخانه. (از برهان قاطع). میخانه. (شرفنامه ٔ منیری) (از غیاث اللغات) (آنندراج) (مأخوذ از زمخشری). میکده:
دفتر به دبستان بود و نقل به بازار
وین نرد بجایی که خرابات خراب است.
منوچهری.
میفروش اندر خرابات ایمن است امروزو من
پیش محراب اندرم با بیم و با ترس و هرب.
ناصرخسرو.
نازم به خرابات که اهلش اهل است
گر نیک نظر کنی بدش هم سهل است.
(منسوب به خیام).
منان را خرابات کهف صفاران
در آن کهف بهر صفا می گریزم.
خاقانی.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر