چهارشنبه، مهر ۲۸، ۱۳۸۹

پرت و پلاگویی در باب برگزاری جشنهای نوروز و مهرگان نزد خلفای عرب

خانمی ایرانی به نام نوشین شاهرخی دارنده وبلاگ نوف که خود را نماینده ی خبرگزاری دویچه وله معرفی نموده با استاد خود و غیر خود ساخته تاریخ اساطیری و فرهنگ کهن ایران به نام جلال خالقی مطلق (گویا استاد باز نشسته مؤسسه ایرانشناسی دانشگاه هامبورگ در اوایل سالهای بعد از جنگ دوم) به مصاحبه نشسته است. یعنی با مردی به گفتگو و مصاحبه پرداخته است که در مقام استاد دانشگاه و همه فن حریف یکسره و به سلیقه ای ویرانگر خود به پیرایش و ویرایش شاهنامه پرداخته است و ابیاتی را به دلخواه از نسخه ها بر داشته و ابیات دیگری را (گویا از نسخه ناقص و معیوب فلورانس؟) -با منطق ابیات مشکل پسند -جای آنها نشانده است. نمونهً این سؤال و جواب در این مصاحبه را در زیر ملاحظه بفرمائید. در حالی که می دانیم هیچ خلیفه اموی وعباسی رسمی حتی غیر رسمی به برگزاری نوروز و مهرگان نپرداخته است. ایشان رسماً بدون هیچ مدرک و سندی آن را پذیرفته و مطرح ساخته است: گرچه ممکن است صرفاً جلال خالقی مطلق با ساز این سؤال رقصیده یا بر عکس خود همکار و حتی طراح آن بوده، در صورت عدم درستی سؤال باید آن را اصلاح میکرد. خیلی ساده فرموده اند که: "[خلفای عباسی] در نتیجه از میان جشن‌ها این دو جشن [مهرگان و نوروز] را گرفتند."
نوشین شاهرخی: [استاد]خلفای عباسی دو جشن نوروز و مهرگان را بزرگ برپامی‌داشتند. چرا تنها این دو جشن برای آنان اهمیت داشت؟
من فکر می‌کنم ما باید بین دلیلی که پادشاهان ایران و خلفای عباسی داشتند و آنچه مردم داشتند، تفاوت بگذاریم. در مورد خلفای عباسی و بعد پادشاهان و فرمان‌روایان ایران، اصولاً گرفتن این جشن‌ها تقیلد از ساسانیان بوده. یعنی اهمیت بزرگی که جشن نوروز و جشن مهرگان داشته. سده چون جشن آتش بوده و جنبه‌ی غیراسلامی داشته، چندان رواج نداشته است. ولی نوروز و مهرگان جنبه غیراسلامی نداشته اند. ساسانیان این دو جشن را خیلی بزرگ می‌گرفتند و در این روز هدایای بسیاری برای پادشاه می‌آمد و در عین حال پادشاه هم هدایای بسیاری می‌داد. عباسیان هم چون می‌خواستند نظام فرمان‌روایی پادشاهان ساسانی را تقلید کنند، در نتیجه از میان جشن‌ها این دو جشن را گرفتند. ولی برای توده‌ی مردم این دو جشن خیلی جنبه‌ی ملی داشته و آداب و رسومش در مردم رواج پیدا کرده بود.

در جای دیگر در باب منشأ بابلی نوروز [و جشن ایرانی مهرگان] که استاد آرتورکریستن سن با دلیل و مدرک به اثبات آن پرداخته است. شروع به کلی گویی کرده بدون اینکه نظر لطفی به ترجمهً کتاب پیشدادیان وی داشته باشد که توسط احمد تفضلی و ژاله آموزگار ترجمه شده و مقاله منشأ نوروز در آن ضمیمه است:
[استاد]قدمت جشن مهرگان حدوداً به چه دورانی بازمی‌گردد؟

"نه برای نوروز می‌شود آغازی را تعیین کرد و نه برای مهرگان. احتمال هست که هر دو جشن ـ البته بیشتر نوروز ـ برگردد به دوره‌ی پیش از این که ایرانیان به ایران بیایند و حتی به زمان هند و ایرانی و حتی به زمان هند و اروپایی. به این معنا که ما بین نوروز و بعضی مراسم نوروز و بعضی از مراسم عید اُسترن در غرب تشابهاتی می‌بینیم مثل برافروختن آتش و تخم مرغ رنگ کردن. بنابراین، ممکن است اصلا جشن نوروز حداقل یک جشن هند و اروپایی باشد. ولی جشن مهرگان هم یک جشن بسیار قدیمی است. آیین مهری پیش از زرتشت بوده و این خودش قدمت این جشن را نشان می‌دهد."

هیچ نظری موجود نیست: