شنبه، آبان ۱۱، ۱۳۹۲
مطابقت کوههای زاگروس و بیستون با کوههای سومری زابو و کارنئول
در اسطوره لوگال باندای سومری در سر راه سومریان به آراتتا در سمت مرکز فلات ایران از کوههایی به نامهای زابو و کارنئول (کوه شاخی سنگی) یاد شده است و این کوه کارنئول مکان الهه اینانا و کوه مکان آشیانه سیمرغ آنزو معرفی شده است. این دو کوه مطابق زاگروس (لابد زابو- گئیروس= کوه بلند زابو) و بیستون (یا همان بغستان خبر کتسیاس) هستند. چه کتسیاس کوه بیستون را به الهه- ملکه های بابلی نسبت داده است. پس داریوش آگاهانه نقش و نگار خود را در مکانی معروف و باستانی و مقدس حفاری نموده است.
معنی نام زابو می تواند بلند و نیرومند باشد چه اشکالی از این کلمه به صورتهای زَپ (بر جسته و بلند) و زاب (سکو) در زبان کُردی دیده میشوند. مخصوصاَ واژۀ زاب (سکو) در رابطه با نامهای زاگروس (زا-گئیروس= کوه بلند زا) و پاتاق (پا-تاک، نام کنونی زاگروس) در کُردی به معنی محل گسترده و باز برای ایستادن، بسیار قابل توجه است. لابد کلمه پاتوق (پاتوغ) فارسی هم به همین معنی است که به خطا به معنی پای علم گرفته شده است. لابد قلّه پرتگاهی این کوهستان مسطح است که چنین نامگذاریی پیدا کرده است.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۱۳ نظر:
در یکی از نوشته های شما خواندم تمیشه را تم بیشه (بیشه تاریک ) معنی کردید.ولی مردم بومی آنرا شیمای بیشه میخوانند.آیا این دو را یکی می دانید؟
شامیگ در بلوچی به معنی تاریک است و سام اوستایی هم به معنی تاریک. بنابراین می توان معنی تاریک را برای آن منظور داشت. به واژه تمه یعنی تاریک هم در آن سوی دیگر این کلمه وجود.
شما شوند نام گذاری (نامیه) و پنج هزاره ) را برای بهشهر کنونی چه میدانید؟
نظر به نام آسیابسر (آسیاب سار)آن یعنی محل آسیاب، می توان منظور از پنج هزاره را پنج آبزار (پنج جویی)در نظر گرفت که برای آسیابهابرده میشده است. شاید هم منظور از زارها خود آسیابها بوده است.
لذا نامیه هم می تواند محل نم دار و دارای آبزار باشد. شاید شهر در محل پنج آبزار بنا شده بوده است.
با درود
در جایی از نوشته های شما دیدم که سرعین را سرئین ومنسوب به آناهیتا دانسته اید.لطفا می شود واکاوی بیشتری درباره این واژه به ما نشان دهید.
در آبان یشت، میگوید که ناهید در چشمه بالای کوه هوکر (سبلان) است و آبهای این چشمه به رود اردویسور اناهیتَ (اَرس) می ریزد. این نشانگر آن است که سرئین و دریاچه قله سبلان منسوب به الهه ناهید بوده اند.
با درود
لطفا ریشه و چم واژه سرئین را برای ما بگویید.
درباره واژه دیش در فرهنگ دهخدا آمده :دهش - بده او را. ولی درباره واژه دیش دیش تنها نام روستایی در نیشابور را برده ضمن اینکه محله ای در مشهد نیز با این نام هست.شما چم دیش دیش را چه می دانید؟
sraoریشه اوستایی این نام است به معنی زیبا. دیش دیش در ترکی به معنی کنگره دار است. اگر قدیمی تر و از زبانهای ایرانی باشد از ریشه اوستایی تیش/تش به معانی ساختن و درخشان.
سرئو-ین را می توان دارای زیبایی و منسوب به زیبا معنی نمود.
بادرود
این دو نام را برای مازندران تایید میکنید؟ واگر تایید میکنید چم آنها چیست؟
«پشتخوارگي» درکتیبه بیستون
«پذشخوارگر» در اوستا
نظر ایرانشناسانی را در این رابطه پسند می کنم که پاتیش خوار را به معنی کوههای پیش "خوار" (نواحی پست کویری)گرفته اند. یعنی این نامی بر کوهستان البرز بوده است نه مازندران (مئذن- داران) یعنی محل دارندگان خوشی که توصیف این مفهوم بهشتی آن را فردوسی در سفر کیکاوس (خشثریتی) به مازندران بیان نموده است.
ارسال یک نظر