پنجشنبه، اردیبهشت ۱۸، ۱۳۹۹
معانی محتمل پارس
در کنکاشهای گذشته ام پارس را به دو معنی پلنگ و پرستندگان سرو گرفته ام. دلیل اول وجود واژهٔ پارس سکایی/ ترکی و درفش از پوست پلنگ-شیر کاویانی و دلیل دوم وجود سروهای پلکان آپادانا و اسطورهٔ اصحاب الرس (صاحبان سرو قرآن، منظور پارسها) و سرو کاشمر است. در نقوش پلکان تخت جمشید شیر پریده بر پشت گاو می تواند بیانگر غلبه پارس بر ماد باشد. مطابق کتسیاس شیرانی از آستیاگ پادشاه مغلوب ماد نگهبانی می کردند. اینکه مغان در اوستا نامی از پارس نبرده اند دلیل بر این است که نام پارس نزد آنان به معنی پلنگ و شیر، ناخوشایند بوده است. اعتقاد به آفریده شدن ماده گاو یا ورزاو نخستین همزمان با کیومرث پلنگینه پوش دلیلی بر تقدیس گاو نزد مغان ماد بوده است.
पृदाकु m. pRdA[ku] tiger or panther.
पृदाकु m. PRdA[ku] tree
पायु m. pAyu guard. आरस् n. Aras cedar.
मातृ f. mAtR cow.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر