دوشنبه، مرداد ۲۷، ۱۳۹۹

معنی نامهای جهنم و جنّت

نام جهنم را به معنی Ge-Hinnom "گه-هینّوم" (درۀ عذاب) در زبان عبری گرفته اند. ولی خود ترکیب عبری جَه-هِنّوم معنی "[محل]عذاب جاودانی" را می دهد که این نیز با توصیف آتش مولوخ آن دره که زمانی در آنجا آدم قربانی را برای وی زنده زنده می سوزانده اند، همخوانی دارد:
Jah: the everlasting, Hena-um: troubling
بر این اساس نام جَنت را در نقطه مقابل آن می توان به صورت جَه-هَنَّ-ة به معنی "[محل] لذت جاودانی" معنی نمود:
Jah: the everlasting, Hanna-t: full of grace
تحقیقات دوستان امیر آلبرت و مهدی فاطمی در باب سابقۀ تاریخی باور به بهشت و جهنم:
سومریان عقیده داشتند مردگان راهیِ جایی تاریک بنام کور kur هستند. دنیایی زیرزمینی و غیر قابل بازگشت . این جایگاه در تورات به sheol شئول، در یونان به هادسhades ، در انجیل به جهنم و در اسلام به آخرت تغییر نام داده است. به عقیده سومریان زنده شدن دوباره در این جایگاه امکان پذیر است. اما همین مکان در عین حال با حضور خدایان خاص دنیای زیرزمینی و راهبانش و سایه های مردگان ، دنیای پر تکاپویی است. از این مکان در شرایط خاصی سایه مردگان به دنیای خارج راه پیدا میکند. به تقاضای "گیل گمش" سایه دوستش انکیدو به دنیای زندگان باز میگردد و بدین سان دو دوست ساعت هایی با یکدیگر به گفتگو می نشینند. در تورات (اسماعیل ۲۸:۱) به تقاضای شئول، پادشاه ، سایه ساموئل (اسماعیل) از زیرزمین خارج میشود. در باور سومری اگر برای ارواح مردگان زیر زمین خوراکی ها و قربانی ها هدیه نکنند آنها به روی زمین باز خواهند گشت و به آزار زندگان خواهند پرداخت. به علاوه گریه و زاری بیش از حد و اندازه این مردگان را ناراحت خواهد کرد. در فرهنگ اسلامی ادعیه و خیرات برای مردگان ادامه دهنده همین عقیده است. [هنوز هم این گفته در بین ما (مسلمانان) رواج دارد که زیاد گریه و زاری نکنید روح مرده ناراحت میشود[.
یهودیان بعد از پایان اسارتشان در بابل تحت تاثیر فرهنگ ایرانیان ،بعضی باورها را از آیین زرتشتی گرفتند و آنها را به یهودیت وارد کردند، مانند " زنده شدن دوباره مردگان (رستاخیز)، بهشت، دوزخ و پل صراط...
[...]سومریان در نوشته هایشان خود را قومی یاد کرده اند که از جانب خدایان برگزیده و برتر شناخته شده است. یهوه در تورات، الله در قرآن، بنی اسرائیل و مسلمانان را قوم برگزیده یاد کرده است. سومری ها زن را به مزرعه ای تشبیه کرده اند . چنین تعبیری هم در تورات و هم در قرآن هست. در قرآن چنین آمده: زنان مزرعه های شما هستند پس هرگونه که دوست دارید به کشتزار خویش در آیید (بقره آیه ۲۲۳)
در آیین سومری وقتی خدایان می گویند "باش" یا "بشو" آن چیز فورا خلق میشود. در قرآن این مفهوم عینا تکرار شده است. ...خداوند فقط میگوید "بشو[باش] و آن چیز میشود. (سوره یس آیه ۸۲)
سومریان معتقد بودند آنچه در دنیا روی میدهد در آسمان بر روی ستارگان نوشته شده است. این مفهوم در قرآن با تعبیر "لوح محفوظ" بیان شده است .[...]
مفهوم دوزخ در اوستا و دین زردشت و سپس در دین یهود و مسیح و اسلام:
واژه دوزخ در اوستا به شکل dushanghav به معنی زندگی یا هستی بد در برابرwahishtanghav هستی بهترین یا بهشت قرار می گیرد و‌ در گاهان زردشت مفهومی معنوی دارد که به زندگی پس از مرگ مربوط میشود. ظاهراً در اوستای ساسانی که از میان رفته جزئیات مفصلتری درباره مفهوم دوزخ و بهشت وجود داشته است. در زمان ساسانیان در کتیبه های کردیر موبد نام بهشت و‌دوزخ آشکارا آمده است. کردیر در کتیبه نقش رجب صراحتاً اعلام می کند که هر که گناهکار است به دوزخ افکنده شود و هر که نیکوکار است به بهشت میرود. و در کتیبه های نقش رستم و سرمشهد مفصلا به معراج روحانی خود و بازدیدش از بهشت و‌ دوزخ و گذر از پل چینود یا صراط می پردازد. و سپس در زمان خسرو انوشیروان ارداویراز موبدی دیگر که نامش هم در اوستا هست به سفر روحانی یا معراجی دیگر اقدام می کند. از سنجش کتیبه های کردیر و کتاب ارداویراز میتوان به این حقیقت پی برد که این نوشته های تخیلی نیستند بلکه از سنت کهنتر اوستا پیروی می کرده اند که شوربختانه آن بخش از اوستا از میان رفته و ‌تنها در متون زردشتی پارسی میانه برجای مانده است، بسیاری از دانشمندان غربی بر این باورند که باور به بهشت و ‌دوزخ و رستاخیز از دین زردشتی به یهودیت رفته است و سپس در باورهای مسیحی و اسلامی هم نمود یافته است. در تورات موجود اثری از دوزخ نیست و‌ بهشت یا باغ عدن مکانی زمینی است و چیزی هم درباره روز رستاخیز دیده نمیشود. تنها در کتب بعدی عهد عتیق و زبور داود اشاراتی به دوزخ و بهشت و ‌داوری خدا در میان امتهای جهان و رستاخیز دیده میشود. و سپس در دورانی که کتاب تلمود نوشته شده برخی از آیات عهد عتیق و زبور به صورت رمزی تفسیر به وجود بهشت و دوزخ معنوی و طبقات آن و مجازاتها و پاداشها میشود. و در همین زمانها یا کمی پیش از ظهور عیسی مسیح است که سه عارف یهودی به معراج میروند و سرانجام تنها یکی از آنها باز می گردد و‌ کتاب پردیس انار را مینویسد که توصیفی از بهشت است. در تورات شفاهی و ‌نیز کتاب عگادا که مجموعه روایات و احادیث منقول از پیامبران بنی اسرائیل است توصیفاتی مفصلتر از بهشت و‌ دوزخ و رستاخیز دیده میشود که به باورهای اسلامی نزدیک است. دین مسیح نیز که رفضی بر یهودیت است به همان سنن یهود نزدیک است و بعدها دانته احتمالا بر اساس همین ‌باورها کتاب معراجش را نوشته است. اما نکته جالب دیگری در باره دوزخ یا جهنم در باور یهود دیده میشود که سپس به اسلام رسیده است. واژه جهنم ریشه عبری دارد اصولاً واژه های معنوی قرآن هیچ کدام عربی نیستند بلکه ریشه عبری و‌ آرامی دارند. زیرا عرب پیش از اسلام هرگز به جهان پس از مرگ و بهشت و‌ دوزخ باور نداشته است به صراحت خود قرآن. جهنم نیز مانند بهشت در دین یهود نخست مکانی زمینی بوده است gehinnum در عبری به معنی دره هینوم است در نزدیکی اورشلیم که در آنجا برای مولوخ بت کنعانی انسانها را می سوزاندند و آرام آرام این مکان زمینی در باور یهود مکانی آسمانی شد برای مجازات گناهکاران. ظاهراً معبد مولوخ هفت طبقه داشته و ۱۹دروازه که نوزده نگهبان از آن پاسبانی می کردند. این باور به اسلام هم وارد شد در قرآن به نوزده نگهبان جهنم و هفت طبقۀ آن تصریح شده است و نیز مولوخ کنعانی در قرآن همان مالک‌ رئیس جهنم است که نامش یکبار در قرآن آمده است.....

هیچ نظری موجود نیست: