چهارشنبه، بهمن ۲۲، ۱۳۹۹

کتاب التنبیه و الاشراف مسعودی صفحۀ ۵۷:

پارسيان قومى بودند كه قلمروشان ديار جبل بود از ماهات و غيره و آذربايجان تا مجاور ارمينيه و اران و بيلقان تا دربند كه باب و ابواب است و رى و طبرستان و مسقط و شابران و گرگان و ابرشهر كه نيشابور است و هرات و مرو و ديگر ولايتهاى خراسان و سيستان و كرمان و فارس و اهواز با ديگر سرزمين عجمان كه در وقت حاضر باين ولايتها پيوسته است، همه اين ولايتها يك مملكت بود، پادشاهش يكى بود و زبانش يكى بود، فقط در بعضى كلمات تفاوت داشتند، زيرا وقتى حروفى كه زبان را بدان مىنويسند يكى باشد و تركيب كلمات يكى باشد زبان يكى است و گرچه در چيزهاى ديگر تفاوت
داشته باشد چون پهلوى و درى و آذرى و ديگر زبانهاى پارسى. (ترجمۀ ابوالقاسم پاینده) ترجمۀ قسمت آخر دقیق به نظر نمی رسد چون جای دیگر توسط احمد کسروی چنین ترجمه شده است: مسعودی تاریخ نگار بنام نیمه های سده چهارم هجری در کتاب «التنبیه و الاشراف» چون استانهای ایران را از آذربایگان و ری و تبرستان و خراسان و سیستان و کرمان و فارس و خوزستان و دیگر جاها میشمارد چنین میگوید: «همه این شهرها و استانها یک کشور بود و یک پادشاه داشت، و زبانشان هم یکی بود اگرچه به نیمزبانهای گوناگون ـ از پهلوی و دری و آذری و دیگر مانند اینها ـ بخشیده (تقسیم) میشد». بیان احمد کسروی از نیمه زبانهای پهلوی و دری و آذری در آذربایجان با توجه به پهلوی و دری معرّب آنجا و به خصوص آذری کنونی (ترکی آمیخته به دری، پهلوی و عربی) بسیار قابل توجه میگردد. همان زبان آذری (در واقع ارانی) که به قول یاقوت حموی کسی به جز خودشان آن را در نیابد.

هیچ نظری موجود نیست: