دوشنبه، آبان ۰۸، ۱۴۰۲

مطابقت شهر کیِف با سزاریای نقشه های بطلمیوسی و گِلون باستانی:

بودین و گلون نام روسها و اوکرائینیها در خبر هرودوت نام شهر کیِف پایتخت اوکراین که آن را به پادشاهی اساطیری به نام کِی منتسب کرده اند، با سزاریای نقشه های بطلمیوسی به معنی محل فرمانروا مطابقت می نماید. بر این پایه نام شهر کیف از کلمۀ کَوی-وه (منسوب به شاه) در زبان سکاها و سرمتهای ایرانی باستانی ایرانی زبان به یادگار مانده است و آنجا مقر حکومتی ایشان بوده است. در شمال غربی آن نام شهری به صورت Ophlones (به سنسکریت یعنی شهر سنگی) دیده میشود که قابل تطبیق با Korosten حالیه (به سوئدی یعنی دژ سنگی) است:
उपल m. upala stone
به نظر می رسد خود سزاریای نقشه های بطلمیوسی (پایتخت، کیف) به جای شهر گِلون باستانی (شهر ابزار گرد، چرخ) شهر آرپوکسائیس اساطیری (شاه سرزمین چرخ) است. شهر چوبی که داریوش در سرزمین بودینها آتش زده است مطابق همین شهر گلون (کیف) به نظر می آید:
ग्लौ f. glau (gola) globe, round
from PIE *kw(e)-kwl-o- "wheel, circle," suffixed, reduplicated form of root *kwel-
نام بودینها/تراسپیان جنگلی باستانی، خورندگان میوهٔ کاج این سمت با روسها (مردم بیشه ها) مطابقت می کند:
भूय n. bhUya (bo) being
दव m. dava[n] forest
त्रस n. trasa wood
pi: to nourish
نام بودی های ماد در سمت شهرزور (محل جنگلی) و مَزنی دئوَ (مردم جنگل خوشی) در شمال ایران با واژهٔ دی/دین در بو-دین مرتبط هستند:
معنی نامهای کادوسی/دیلم و مَزَنی دئوَ و وَرِنی دروجَ و گیلان (جنگل)
نام کادوسیان/دیلمان می تواند به معنی دارندگان دیلم و نیزه و نام مَزنی دَئوَ و وَرِنی دروجَ به مردم جنگلی محل خوشی می باشند که مغان به معنی دیوان مازندران و دروغپرستان وَرِنه گرفته اند:
दारुमय adj. dArumaya (deylama) wooden
कदुष्ण adj. kaduSNa sharp
कदुष्ण adj. kaduSNa harsh
दिव n. diva wood
दव m. dava forest
दारुज adj. dAruja wooden
گی-لان (گیه-لان): جنگل Gylan: forest

هیچ نظری موجود نیست: