آیه و ان یکاد آیه ۵۱ و ۵۲ سوره قلم وإِن یَکادُ الّذینَ کَفَروا لَیُزلِقونَکَ بِأَبصرِهِم لَمّا سَمِعُوا الذِّکرَ و یَقولونَ إِنَّهُ لَمَجنونٌ * و مَا هُوَ إِلاّ ذِکرٌ لِلعَلَمین.
و همانا نزدیک است کافران هنگامی که قرآن را میشنوند، با [نگاهها و] چشمهایشان تو را به زمین بزنند و میگویند: او مجنون است؛ حال آنکه قرآن [یا پیامبر]جز اندرزی برای جهانیان نیست. (ویکیپدیا، مأخذ از جمله الکشاف، مجمع البیان؛ همچنین معارف قرآن نوشته سيد محمود دشتى).
حافظ گويد:
حضور محفل انس است و دوستان جمعند وان يكاد بخوانيد و در فراز كنيد.
يعنى در را ببنديد كه نامحرمان وارد محفل انس ما نشوند.
اینکه حافظ و دوستانش چرا در افکار حافظ ان یکاد می خوانده اند؛ شاید نظرش این بوده است که قرآن جز اندرزی برای جهانیان و محمد جز از خود همان تیره مردمان زمینی نبوده است و در را بر روی مردمی می بسته است که حدیث عشق و محبت رها کرده و زمین و زمان را به هم می بافته و خرد را تیره و در زنجیر می نموده اند.
"معاشران گره از زلف يار باز کنيد
شبی خوش است بدين قصهاش دراز کنيد
حضور خلوتِ انس است و دوستان جمعاند
و ان يکاد بخوانيد و در فراز کنيد
رباب و چنگ به بانگ بلند میگويند
که گوشِ هوش به پيغامِ اهلِ راز کنيد
هر آن کسی که در اين حلقه نيست زنده به عشق
بر او نمرده به فتوای من نماز کنيد
ميانِ عاشق و معشوق فرق بسيار است
چو يار ناز نمايد شما نياز کنيد
به جانِ دوست که غم پرده بر شما ندرد
گر اعتماد بر الطافِ کارساز کنيد
نخست موعظهی پير صحبت اين حرف است
که از مصاحبِ ناجنس احتراز کنيد
و گر طلب کند انعامی از شما حافظ
حوالتش به لبِ يارِ دلنواز کنيد (از وبلاگ حضور خلوت انس، عباس معروفی)"
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر